جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۸:۳۱
۰ نفر

کامران محمدی: 1: می‌گویند نویسنده‌ای -البته در دیار فرنگ - کارش چنان گره خورد و بدهی‌هایش چنان فزونی گرفت که طلبکاران دوره‌اش کردند

و بیرون خانه، شبانه‌روز کشیک می‌کشیدند که اگر آمد بیرون، یقه‌اش کنند و پولشان را بستانند. نویسنده از ترس آبرو تا می‌توانست از منزل خارج نمی‌شد و روز و شب نزد خانه و خانواده، زندانی شده بود... تا اینکه سرانجام حلقه محاصره طلبکاران تنگ و تنگ‌تر شد و نویسنده تصمیم به فرار گرفت.

این شد که با سر و همسر خداحافظی کرد و از دیوار پشتی خانه بالا رفت تا دور از چشم آنها که منتظرش بودند، بگریزد. در همین حال  یعنی درست در حالتی که یک پای نویسنده آن طرف دیوار و پای دیگرش این طرف بود و دست‌هایش را محکم به لبه دیوار گرفته بود تا خود را بکشد بالا، پیرزنی از همسایه‌ها، او را دید و شناخت و از روی شوق و علاقه رو به نویسنده گفت: وای! من شما را می‌شناسم.

شما نویسنده بی‌نظیری هستید. من  فلان کتاب شما را 100 بار خوانده‌ام. معرکه است. نویسنده پای آویزانش را بالا کشید، پوزخند تلخی زد و پیش از آنکه بپرد پایین گفت: کاش به‌جای اینکه 100‌بار این کتاب را می‌خواندی، 100 کتابم را می‌خریدی و نمی‌خواندی.

2حالا که نمایشگاه کتاب ما، فروشگاه بزرگ کتابی است برای آنها که در تمام طول سال حتی از کنار کتابفروشی‌ها هم عبور نمی‌کنند، شما هم سری به این فروشگاه بزنید و کتاب بخرید. نخوانید، اما می‌توانید به‌عنوان دکور از کتاب‌ها استفاده کنید.

اصولا کتاب، دکور بسیار خوبی است. مخصوصا کتاب‌هایی که عطف بزرگ دارند یا رنگ‌بندیشان چشم‌نواز است.

3آنقدر نمایشگاه کتاب فرانکفورت را به سرمان کوبیده‌اند که دوباره گفتنش لطفی ندارد، اما بگذارید این یکی را بگویم که در فرانکفورت اصولا تک‌فروشی کتاب وجود ندارد.

کل بازدیدکننده‌اش هم اصلا به گرد نمایشگاه ما نمی‌رسد؛ چیزی در حدود 40تا130 هزار نفر در 5روز. اما حجم مبادله تجاری این نمایشگاه عجیب، میلیارد دلاری است. چرا؟ چون اصولا محلی است برای امضای قرارداد، آشنایی بزرگان صنعت چاپ و نشر دنیا با یکدیگر و محفلی برای چهره‌های بزرگ ادبیات جهان.

چه اهمیتی دارد؟ ما می‌توانیم کار خودمان را بکنیم. عیبی ندارد. بگذارید دست‌کم ناشران کوچک ما، دلشان را به فروش خوب کتاب‌هایی که در طول سال خاک می‌خورند، خوش کنند و مردم، سهم اندکی را که از درآمد سالانه برای خرید کتاب کنار می‌گذارند، بردارند و به مصلا بروند و با تعدادی کتاب، خسته و درب و داغان، بازگردند به خانه. حتی همین‌ها هم خوب است و شاید دست‌کم بتواند جلوی پریدن چند نویسنده را از دیوارهای پشتی خانه، بگیرد.

کد خبر 106838

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز