ما با اراده یا با فرمان قادر نیستیم تعداد ضربانهای قلب خود را کاسته یا بر آن بیفزاییم یا میزان ترشح غدددرونریز را کاهش یا افزایش دهیم. این بخش عظیم در بدن ما که خارج از حوزه هوشیاری ماست مسلما قسمتی از وجود ماست ولی ما نسبت به آن آگاهی نداریم.
کنترل فعالیتهای این قسمت از بدن بهویژه در مورد سیستم قلبی- عروقی، تنفس و فعالیت غده فوقکلیوی بر عهده اجزایی از مغز است که به هوشیاری ما مربوط نمیشود و البته بخشی از فعالیتهای بدن بهطور مستقیم اصلا تحت کنترل مغز نیست، هر چند که با از بینرفتن مغز، به مرور این فعالیتها نیز به سمت زوال و نابودی میرود. در حالتی از عدمهوشیاری ساده مانند آنچه در حالت خواب فیزیولوژیک یا خوابآلودگی ناشی از داروها میبینیم، درست است که فرد ظاهرا بیهوش است ولی فعالیتهای غیرهوشیارانه مغز و ارگانهای داخلی بدون وقفه و خلل روال خود را طی میکند ولی در اغمای عمیق و یا در بیهوشی عمومی چنان خاموشی مغز همهجانبه و عمیق است که غیر از دست رفتن هوشیاری بسیاری از فعالیتهای حیاتی بدن نیز دستخوش تغییر میشود.
بیمار بیهوش مستعد به نوسانات فشار خون و سرعت ضربان قلب میشود که لازم است کنترل شود لذا آنچه در بیهوشی عمومی رخ میدهد بسیار فراتر از یک عدمهوشیاری ساده است که مثلا در حالت خواب وجود دارد. به همین دلیل است که پس از کشف بیهوشی متخصصان بیهوشی خیلی زود دریافتند که مراقبت از بیمار زیر بیهوشی وظیفه سنگین و اصلی آنان است که شاید از تجویز صرف داروهای بیهوشی مهمتر باشد.
در این راستا به مرور تجهیزات و وسایل برای کنترل بیماران و بهخصوص اطمینان از رسیدن اکسیژن به ارگانهای حیاتی کشف شد و متخصصان بیهوشی توانستند بهطور لحظه به لحظه توسط نمایشگرها یا اصطلاحا مانیتورینگ شرایط بیمار بیهوش خود را حین عمل جراحی بسنجند و آن را کنترل کنند. امروزه حین بیهوشی پارامترهای متعددی بهطور مدام تجزیه و تحلیل شده و پزشک بیهوشی درصورت تخطی این پارامترها از حدود طبیعی به کنترل آن مبادرت میورزد.
سرعت و الگوی تنفس، فشارهوا در مجاری تنفسی، غلظت گازهای بیهوشی، سرعت و الگوی ضربان قلب، فشارخون، تخمین کفایت میزان اکسیژن خون و میزان دیاکسید هوای بازدمی بیمار و سنجش عمق بیهوشی از جمله مواردی است که امروزه در اتاقهای عمل در بیماران بیهوش مورد سنجش مداوم است و متخصص بیهوشی آن را تحت نظر دارد.
در جراحیهای بزرگ و پیچیده این پارامترها تعدد بیشتری پیدا کرده و از بیمار مراقبت دقیقتری به عمل میآید. باید توجه داشت که لزوم این مراقبت همه جانبه و وسیع حین بیهوشی صرفا بهعلت خود بیهوش شدن و خاموشی مغز نیست بلکه دخل و تصرفات جراحی مانند شکافتن بدن و کار تهاجمی بر اعضا و ارگانهای بدن که حین جراحی انجام میشود نیز خود موجب مستعد شدن بیمار و به نوعی عدمثبات میشود که اهمیت مراقبت لحظه به لحظه از بیمار را بیشتر میکند.
پس از بیهوشی و آغاز عمل جراحی، بیمار خاموش و بیهوش، کنترل بخش عمدهای از بدن خود را به متخصص بیهوشی واگذار میکند؛ گویی پزشک عهدهدار مراقبت از یک بیمار کاملا بیدفاع میشود و به جای مغز وی فرمان فعالیتهای حیاتی او را بر عهده میگیرد. دکتر محمدمهدی قیامت، رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه ایران، با اشاره به اینکه در دنیای امروز بیهوشی بسیار ایمن و امکان وقوع عوارضکم در جهت حفظ سلامت بیماران است، به همشهری گفت: وجود داروهای کمعارضه کنونی، دستگاههای نمایشگر متعددی که بسیاری از علایم حیاتی بیماران را لحظه به لحظه نمایش میدهند و پزشکان و پرسنل مجربی که بیماران را حین بیهوشی تحت نظر قرار میدهند بیهوشی را از هر زمان دیگری ایمنتر ساخته و خوشبختانه تمامی این امکانات در کشور ما در حد مطلوبی وجود دارد.
وقتی بدن خاموش میشود!
به گفته وی، دغدغههای بیهوشی در همه مردم وجود دارد ولی متأسفانه میبینیم که بعضی بهصورت غیرعلمی این دغدغهها را بزرگ جلوه میدهند. بر مبنای آمارهای جهانی، مرگومیرهایی که حین بیهوشی اتفاق میافتد فقط و فقط از هر 10هزار مورد یک مورد است؛ یعنی آمار بسیار کمی از مرگومیرها ناشی از بیهوشی رخ میدهد. اما در مورد افرادی که میخواهند بیهوشی بگیرند و بیماریهای خاصی هم دارند (مانند بیماران مبتلا به دیابت، بیماران قلبی و...) باید گفت چون روشهای بیهوشی بسیار مدرن شده و گازهای جدیدی در دسترس قرار گرفتهاند، درصد خطر بیهوشی باز هم از آنچه بوده، ناچیزتر شده است. در اینجا مهمترین نکته، آگاهی متخصص بیهوشی از وضعیت کمی و کیفی بیماریهایی است که فرد داوطلب عمل جراحی و بیهوشی به آن مبتلاست.
وی تأکید میکند که پیش از اعمال بیهوشی، حتما و حتما باید توسط متخصص بیهوشی معاینه و بررسی شوید. بیماریهای خود را با او درمیان بگذارید تا با توجه به آنها تمهیدات خاصی درنظر گرفته شود و روش بیهوشی متناسب برای شما توضیح داده شود. این توضیحاتی که توسط پزشک متخصص بیهوشی ارائه میشود، میتواند از استرس شما بکاهد و این امر نیز به کاهش مرگومیر کمک شایانی میکند. آگاهی بخشی به مردم در این زمینه چه توسط رسانهها و چه مطبوعات الزامی است چون از قدیم هم شما این جمله معروف را شنیدهاید که یک جراحی بد با بیهوشی خوب شاید عوارض خطرناکی نداشته باشد اما یک جراحی خوب با بیهوشی بد میتواند نتایج فاجعهآوری داشته باشد.
برخی معیارها برای تعیین ریسکپذیری بیماران وجود دارد که براساس سن، جنس، بیماریهای همراه، اورژانس بودن یا نبودن بیمار تعریف میشود و در غالب اطلاعات، کمی مدنظر قرار میدهند و مطابق با وضعیت کیفی هر بیمار جمعبندی میشود و با توجه به آن بیهوشی مناسب هر فرد درنظر گرفته میشود. جالب است بدانید عاملی که سببساز ریسک ناشی از بیهوشی میشود، خود بیماری نیست بلکه ناآگاهی متخصص بیهوشی از آن بیماریها و اطلاعات کلینیکی و پاراکلینیکی اوست.
پس تأکید میکنم برای جلوگیری از هرگونه مشکل احتمالی باید فرهنگسازی بیشتری صورت بگیرد تا به پیشبرد و مفهوم بخشی کلینیکهای بیهوشی بیمارستانها چه دولتی و چه خصوصی منجر شود. در افکار عمومی نسبت به 2 بیماری قلبی و ریوی حساسیت بیشتری وجود دارد چون گازهای بیهوشی از طریق ریه اعمال میشوند و تنفس مصنوعی که حین بیهوشی تجویز میشود نیز نیازمند آن است که متخصص بیهوشی از سلامت ریهها باخبر باشد لذا برای هر بیمار که احتمال مشکل ریوی میدهیم، در قالب تستهای ریوی، آنالیز گازهای خون شریانی، اسپیرومتری و دیگر بررسیها، سعی میکنیم از وضعیت او آگاه شویم.
حتی برای پیگیری درمانهای لازم، گاهی متخصص بیهوشی میتواند عمل جراحی انتخابی را به تعویق بیندازد. این اقدام 2فایده دارد؛ اول اینکه طبیعتا خطرات ناشی از بیهوشی او کمتر میشود و در ثانی از نظر بودجه درمانی بهداشتی که بر سیستم آن جامعه تحمیل میشود صرفهجویی خواهد شد. درصورتی که متخصص بیهوشی لازم بداند بیمار را به متخصص قلب، داخلی، فرد و یا دیگر همکاران برای مشاوره ارجاع میدهد اما متأسفانه گاهی شاهدیم بیمار داوطلب جراحی را تحت مشاورههای غیرضروری و انواع تصویربرداریها و آزمایشها قرار میدهند که هم او را از این سیستم ارجاع غلط متضرر میکنند و هم به بودجه درمانی کشور ضربه میزنند.
در کنار این موضوع، آنچه باعث خوشحالی است اینکه بهدلیل پیشرفتهای خوب و ایمن بودن بیهوشی به افراد مختلف واجد بیماریهای گوناگون مانند آسم، مشکلات قلبی، دیابت و... میگوییم که نباید از بیهوشی بترسید. با دادن اطلاعات کافی به متخصص بیهوشی میتوانید آسوده باشید که او تمهیدات مناسب را در نظر میگیرد. مثلا برای بیمار دیابتی، گذشته از کنترل قندخون، نارسایی ارگانهای نهایی که از عوارض دیابت است درنظر گرفته میشود.
ارگانهای نهایی مثل قلب و عروق و کلیه این بیماران میتواند به خاطر عوارض دیابت آسیبدیده باشد و یا در سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک آنها مسائلی مانند افت ناگهانی فشار، عدمکنترل فشار و پاسخهای ناهنجار نسبت به داروهای بیهوشی وجود دارد که متخصص بیهوشی به راحتی میتواند با تجویز برخی داروها پیش از بیهوشی و درنظرگرفتن تکنیکهای خاص حین بیهوشی از این موارد پیشگیری کند. حتی در فاز بعد از بیهوشی و ریکاوری هم تغییراتی نسبت به افراد عادی وجود دارد که مطلع بودن پزشک از بیماری فرد، همه اینها را رفع میکند. ما در مشاوره، به بیمار قلبی میگوییم دستورات دارویی و غیردارویی متخصص قلب خود را پیگیری کند.
حس کند هر زمان امکان دارد در معرض بیهوشی قرار بگیرد، چه جراحی انتخابی و چه اورژانسی، پس همه مدارک پزشکی شامل تست ورزش، آنژیوگرافی و کل پرونده پزشکی را حفظ کند تا به موقع در اختیار پزشک بگذارد تا تکنیک بیهوشی خود را با توجه به اطلاعات کمی و کیفی تنظیم کند. در مورد بیماران ریوی هم همینطور، باید درمانها را منظم زیرنظر پزشک خود انجام دهد و از پزشک جراح بخواهد او را به متخصص بیهوشی ارجاع دهد، سپس پرونده پزشکی خود را در اختیارش بگذارد تا پزشک بیهوشی هر آنچه لازم است در مورد او بداند را مدنظر قرار دهد.
برخی از اوقات بیماران از متخصص بیهوشی در مورد بیخطری اقدامات بیهوشی تقاضای تضمین قطعی میکنند در این مورد باید مجددا متذکر شد که با پیشرفت خیرهکننده علوم در زمینه داروها، تجهیزات و مانیتورهای بیهوشی و اعمال این دانش از طرف پزشکان مجرب که پس از طی دورههای تخصصی پا به این عرصه گذاشتهاند بیهوشی اکنون ایمنتر و راحتتر از هر زمان دیگر است.
در شرایط معمول خطرات ناشی از بیهوشی، بسیار ناچیز است و روزانه هزاران بیمار در کشور با حداقل خطر تحت عمل جراحی و بیهوشی قرار میگیرند ولی توجه به این مطلب بهعنوان یک اصل قابلتعمیم در تمام امور مربوط به درمانهای پزشکی ضروری است که هیچیک از اقدامات درمانی بهطور قطع و صددرصد نمیتواند ایمن باشد و حتی ایمنترین داروهایی که روزانه توسط تعداد بسیار زیادی از بیماران مصرف میشوند میتوانند در مواردی نادر عوارض مهمی را ایجاد کنند. آنچه مهم است توجه به این واقعیت است که منافع و جنبههای مثبت اقدامات درمانی تجویز شده توسط پزشکان (اعم از تجویز دارو، اعمال جراحی، بیهوشی و...) برای سلامت بیمار بسیار بیشتر از ضررهای نادر احتمالی است.