به گزارش ایسنا، روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد: محکومان: " فرزاد کمانگر" فرزند باقی ، "علی حیدریان" فرزند احد، "فرهاد وکیلی" فرزند محمدسعید، "شیرین علم هولی" فرزند خدر و "مهدی اسلامیان" فرزند محمد نام داشتند.
محکومین در عملیات تروریستی از جمله بمبگذاری در مراکز دولتی و مردمی شهرهای مختلف ایران دست داشتند.
روابط عمومی دادسرای تهران همچنین اعلام کرد: در مراحل دادرسی محکومان نماینده دادستان تهران و وکلای آنان حضور داشتهاند و احکام صادره از سوی دادگاههای بدوی،حسب مورد در دادگاههای تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور ابرام شده است.
خبرگزاری فارس جزئیات بیشتری از علل و نحوه دستگیری و دلایل اعدام این 5 تن منتشر کرد:
فرزاد کمانگر، علی حیدریان و فرهاد وکیلی
در تاریخ 28 / 5 / 1385 عوامل تجسس کلانتری 116 مولوی حین گشتزنی به دو نفر که در کنار یک دستگاه خودرو پیکان ایستاده بوداند، مظنون میشوند. آنان به محض رؤیت مأموران متواری میشوند که نهایتا یک نفر به نام پیمان، که بعداً مشخص میشود نام اصلی وی کاوه است، دستگیر و فرد دیگر به نام کمال متواری میشود.
نتیجه بازرسی از خودروی مذکور، کشف پنج کیلوگرم مواد منفجره از زیر صندلی راننده است. متعاقباً با مراجعه مأموران به محل سکونت آنان، فرد دیگری به نام فرزاد کمانگر نیز دستگیر میشود. در بازرسی از اتاق وی، یک عدد بازرسی و دستگاه ساعت زمانبندی انفجار بمب کشف میشود.
فرزاد کمانگر در بازجویی اولیه، خود را از وجود مواد منفجره بیاطلاع نشان میدهد. حسب بررسیهای به عمل آمده یکی از برادران فرزاد کمانگر به نام شیرزاد، در سلیمانیه عراق فعالیت حزبی میکند و سابقه محکومیت به علت همکاری با گروهک پ. ک. ک را دارد.
متهم دستگیر شده دیگر به نام کاوه، که بررسیهای بعدی نشان میدهد شناسنامه، کارت ملی و کارت شناسایی وی با نام پیمان کرم ویسی، جعلی است، ضمن اظهار بیاطلاعی از وجود مواد منفجره، اقرار کرده که اسناد هویت جعلی را با وساطت یک نفر افغانی، در قبال مبلغ دویست و سیهزار تومان به دست آورده و پانزده روز قبل از دستگیری، در خیابان آزادی به طور اتفاقی با کمال آشنا شده است.
متعاقباً حسب تحقیقات به عمل آمده توسط وزارت اطلاعات، مشخص میشود که گروهک پژاک از نیمه دوم سال1384 اقدام به تشکیل کمیته ویژه اقدامات تروریستی و بمبگذاری در شاخه خود کرده و بر این اساس افرادی را از مناطق کردنشین برای انجام عملیات بمبگذاری جذب کرده و آموزش میدهد.
در اوایل سال 1385 نیز دو تن از عاملین انفجار مورخ 18 / 2 / 1385 در شهرستان کرمانشاه دستگیر شده بودند و در این راستا متهم فرهاد وکیلی و علی حیدریان با تهیه خانه تیمی برای فرزاد کمانگر و همدست دیگر وی تهیه کارتهای جعلی، مقدمات اعمال تروریستی را فراهم میکردهاند. بر این اساس فرهاد وکیلی در تاریخ 22 / 6 / 1385 از طریق اعطای نیات قضایی به شهرستان سنندج دستگیر میشود. از منزل وی ماهواره و یک برگه که محتویات آن به صورت رمز بوده، کشف میشود.
علی حیدریان نیز ارتباط با گروهک پژاک، اعزام برای دیدن دورهی آموزش نظامی، تهیه خانه تیمی برای فرهاد وکیلی در تهران، ارتباط با فرزاد کمانگر در اقامت در محلی که آنها نیز ساکن بودهاند را پذیرفته است.
وی علت ارتباط خود با فرزاد کمانگر را انجام اقدام انفجاری در تهران اعلام میکند که قرار بوده به همراه فرزاد مواد منفجره را به صورت بمب ساعتی با کنترل از راه دور به تهران منتقل و منفجر کنند.
فرهاد وکیلی نیز ارتباط با فرزاد کمانگر را میپذیرد و اقرار میکند که جدول رمز کشف شده از منزل خود را به همراه یک جلد کتاب، از طریق فردی به نام کمال و از طرف گروهک پژاک دریافت کرده است و به ارتباط با عوامل گروهک پژاک و جذب کمکهای مالی به عنوان واسطه برای این گروهک اقرار میکند.
با توجه به محتویات پرونده، متهمین همگی اعضای گروهک پژاک هستند و از سال 1377 با جذب نیرو و تبلیغات، به سازماندهی تشکیلات گروهک مذکور در ایران پرداختهاند و در سال 1382 به تاسیس گروهک پژاک، در جهت براندازی جمهوری اسلامی ایران، فعالیتهای مسلحانه خود را آغاز کردهاند و از جمله اقدامات آنها، انفجار دو بمب در ساختمانهای فرماندهی و ادارهای بازرگانی کرمانشاه در تاریخ 19 / 2 / 1385 و انفجار خط لوله صادراتی ایران به ترکیه است. متهمان پرونده تحت فرماندهی فردی با نام مستعار کمال (اهل ترکیه) اقدامات بمبگذاری در ایران را برعهده داشتهاند و بر این اساس اعضای گروهک به نامهای محمد (با نامهای مستعمار زرتش و بهمن) و علی حیدریان(با نامهای مستعار سوران و پیمان) به ایران وارد شده و از طریق فرزاد کمانگر برای آنها اوراق جعلی تهیه شده تا در تهران اقدام به بمبگذاری در اماکن کنند.
مواد منفجره مکشوفه از متهمان شامل ده کیلوگرم حین دستگیری دوازده کیلوگرم به همراه پانزده عدد چاشنی انفجاری و دو قبضه نارنجک جنگی از منزل فرهاد وکیلی بوده است. همچنین از منزل متهمان 57 گلوله آرپی جی و 600 فشنگ سلاح سبک، 700جلد ترجمه فارسی کتاب عبدالله اوجالان رهبر پ. ک. ک، 300 نسخه پوستر رهبران گروهک و 300 جلد نشریه و کتب تبلیغاتی آنها کشف شده است.
در تاریخ 1 / 4 / 1386 پس از اخذ آخرین دفاع، نسبت به سه متهم به اتهام محاربه از طریق فعالیت موثر برای گروهکهای ضد نظام (مستنداً به مواد 186، 187 و 535 قانون مجازات اسلامی) و همچنین نگهداری و قاچاق اسلحه و مهمات (به استناد ماده 2 قانون تشدید مجازات مرتکبین قاچاق اسلحه و مهمات) کیفر خواست صادر میشود.
با ارجاع پرونده به شعبه 30 دادگاه انقلاب اسلامی تهران، متهمین وکیل معرفی میکنند. جلسه دادگاه در تاریخ 10 / 11 / 1386 با حضور متهمان، وکیلای آنها و نماینده دادستان تشکیل میشود و پس از تفهیم اتهامات براساس مدارک موجود به متهمین و ارائه دفاعیات آنها و وکلایشان و همچنین تقدیم لوایح دفاعیه از سوی وکلا، دادگاه، طی دادنامهی صادره مورخ 1 / 12 / 1386 متهمان فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان را محارب تشخیص داده و به اعدام محکوم میکند. همچنین از فرهاد وکیلی و علی حیدریان را به لحاظ نگهداری مواد منفجره به ده سال حبس محکوم میکند. رای فوق در تاریخ 6/ 12 / 1386 به وکلای محکومان و خود آنان ابلاغ شده است که اعتراض میکنند.
با ارائه لوایح تجدیدنظرخواهی توسط وکلای محکومان، پرونده به یکی از شعب دیوان عالی کشور ارجاع میشود و این شعبه طی دادنامه صادره مورخ 10 / 12 / 1387 رای صادره را ابرام میکند.
شیرین علم هولی آتشگاه
در تاریخ 6 / 3 / 1387 نامبرده پس از کارگذاشتن یک بمب زیر خودرویی در پارکینگ قرارگاه سپاه در غرب تهران و انفجار آن، دستگیر شده است.
وی در بازجویی اولیه ضمن معرفی خود به نام جعلی فرشته امیری، اظهار میدارد برای انجام این کار فردی به نام فاروق مبلغ پانصد هزار تومان پول به وی داده است و او نیز به علت نیاز مالی، آن را پذیرفته است.
وی همچنین مدعی شده که چون پدر و مادرش فوت کردهاند، ده روز پیش از روستای محل زادگاهش به تهران آمده و از مردم در میدان آزادی تقاضای پول میکرده که با فاروق آشنا شده است.
از کیف متهمه حین دستگیری چند متر سیم برق، چهار عدد باطری بزرگ، یک اهم متر، چسب شیشهای پهن، ریموت کنترل انفجاری و وسایل دیگری کشف شده که حاکی از تهیه مقدمات برای بمبگذاری دیگری بود. او مدعی است که لوازم یاد شده را فاروق به وی داده و از دلیل آن ابراز بیاطلاعی میکند.
متعاقباً متهمه علیرغم انکارهای اولیه، نهایتاً هویت واقعی خود را با نام شیرین علم هولی آتشگاه افشا و اقرار میکند که عضو گروهک پژاک است.
متهمه همچنین اقرار میکند که از طرف گروهک یاد شده برای انجام دو ماموریت بمبگذاری به تهران اعزام شده است و او نهایتاً با مقادیری وجه، با همکاری یکی دیگر از اعضای گروهک یاد شده، یکی از مقرهای نیروی هوایی سپاه را برای انجام عملیات تروریستی انتخاب کرده و بمبی را زیر خودرویی در پارکینگ محل مذکور کار گذاشته است.
متعاقباً گروهک پژاک نیز پس از وقوع انفجار یاد شده مسوولیت آن را برعهده گرفته و در سایت اینترنتی خود، متهمه را عضو این گروهک معرفی کرده است.
در تاریخ 7 / 6 / 1387 از متهمه آخرین دفاع اخذ شده و نامبرده بار دیگر اعلام میکند اقدامات خود را براساس به دستور گروهک پژاک انجام داده است.
متعاقباً در پی تکمیل تحقیقات، برای متهمه طبق ماده 186 قانون مجازات اسلامی (ارتباط و همکاری با گروهک پژاک و عضویت در آن) و مواد 34 و 35 قانون گذرنامه (ورود و خروج غیرقانونی از مرز) کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع میشود.
جلسه رسیدگی به اتهامات نامبرده با حضور وکیل و نماینده مدعی العموم در شعبه مذکور برگزار و پس از اخذ آخرین دفاع، دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه صادره مورخ 7 / 10 / 1387 متهمه را از باب محاربه به اعدام محکوم میکند. محکومعلیه با ابلاغ رای به آن اعتراض میکند. رای صادره طی دادنامه مورخ 11/1388/25 از سوی دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شده است.
مهدی اسلامیان
محکوم یاد شده یکی از عوامل انفجار بمب در حسینیه سیدالشهدای شیراز است که پرونده نامبرده با درخواست دادستان محترم کل کشور بر احاله پرونده به تهران و پذیرش این درخواست، طی دادنامه شماره 99-4 /3 / 1387 شعبه اول دیوان عالی کشور به دادسرای عمومی و انقلاب تهران احاله شده است.
متهمان اصلی این حادثه شامل محسن اسلامیان، روزبه یحیی زاده و علی اصغر پشته هستند که نامبردگان قبلاً محاکمه و با صدور حکم اعدام و اعطای نیابت به دادسرای شیراز، حکم درباره آن اجرا شد. همچنین یکی دیگر از عوامل اصلی این بمب گذاری به نام مجید راستگو نیز در ساعات اولیه دستگیری خودکشی کرده است.
مهدی اسلامی فرزند محمد، برادر محسن اسلامیان است. وی در بازجویی اولیه اظهار داشته است: "روز حادثه محسن به من گفت امشب ساعت هشت بیا من موتور را میخواهم. ساعت هشت رفت و ساعت 8:30 برگشت. محسن سراسیمه بود به من گفت: اگر چیزی به تو بگویم، جا نمیخوری. گفتم: نه. گفت: انفجار کار من و دوستانم بود. "
فردای آن شب محسن به شمال میرود و تلفنی از مهدی پول میخواهد، مهدی هم دویست هزار تومان تهیه و برای او ارسال میکند.
مهدی اسلامیان در بازجویی مورخ 6 / 3 / 1387 در توضیح اقدامات خود و محسن قبل از انفجار، اظهار داشته است: "چهار روز قبل از انفجار، محسن وسایل آزمایشگاهی و مواد بمب را به منزل آورده بود، محسن دو جعبه سربسته بزرگ را درون ماشین گذاشت و با بیل و کلنگ رفت. شب انفجار که به منزل آمد، من از رنگ و روی محسن و حال پریشانش به او مشکوک شدم و بعد از یکی دو ساعت خودش گفت که انفجار در حسینیه کار وی و دوستانش بوده است. "
مهدی در خصوص اقداماتی که برای کمک به فرار محسن انجام داده است، میگوید: "قرار شد صبح من به کیش بروم تا اگر بتوانم برای محسن قایق پیدا کنم. " محسن تلفنی از مهدی خواسته که به زمین کشاورزی عمویش برود و بقیه وسایل را از آنجا دور کند، اما او چنین کاری را انجام نمیدهد.
محسن بعد از انفجار شیراز به مهدی میگوید که دو سری عملیات دیگر هم در راه دارند. براساس محتویات پرونده، مهدی تلاش میکند تا محسن را از کشور خارج کند.
حسب اظهارات مهدی، وی حین دستگیری قصد داشته سیانوری را که محسن به او داده و در زیر پیراهنش جاسازی کرده بود، بخورد که موفق نمیشود.
بازپرس برای مهدی اسلامیان به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از طریق مشارکت در بمب گذاری، قرار بازداشت موقت صادر کرده و در تاریخ 4 / 6 / 1387آخرین دفاع متهم اخذ شده است.
با صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی ارجاع میشود و متهم با وکیل خود در جلسه مورخ 9 / 4 / 1388 حضور یافته است.
نهایتاً دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه صادره مورخ 16 / 9 / 1388 نامبرده به مجازات اعدام از باب مجاربه محکوم میکند. رای فوق که مورد اعتراض محکوم علیه قرار گرفته، طی دادنامه صادره مورخ 4 / 12 / 88 صادره از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شده است.