آسیبهای جسمی از قبیل کمشنوایی، نقص عضو، قطع نخاع، سوختگی، نابینایی و... و آسیبهای متعدد روحی همچون عدماعتماد به نفس، افسردگی، طغیانهای شدید روحی، گرایش به کارهای خلاف، ترس از ایجاد روابط جدید، کابوسهای شبانه و... از جمله مواردی هستند که در نتیجه خشونت والدین و ندانمکاریهای آنها بر سر دنیای کودکانه فرزندان میآید و بالطبع، جامعه نیز از هجوم این آسیبها در امان نیست. کاش میشد سؤالی را از این والدین پرسید: با این کار چه هدفی را دنبال میکنید؟ به رخ کشیدن قدرت و ریاستتان یا اصلاح فرزند خود؟ اگر این کار را برای منفعت فرزندتان انجام میدهید بهتر است این مقاله را با دقت بیشتری بخوانید تا دریابید این کار نه تنها مزیتی ندارد بلکه سبب بروز بحرانهای شدید در دوران بلوغ و در نهایت تمام عمر کودک میشود.
کودکان کتک خورده دیروز با تمام مشکلات ریز و درشت ناشی از این صدمات، زنان و مردان جامعه فردای ما را تشکیل میدهند و متأسفانه تحقیقات نشان داده که این افراد، با وجود آنکه به اشتباهبودن این امر توسط والدین خود اعتراف دارند، همین بلا را بر سر فرزندان خود نیز میآورند و این چرخه درصورتی که آموزشهای صحیح در سطح گسترده ارائه نشود، ادامه خواهد یافت. این گروه، از آنجا که با شیوه تربیتی دیگری آشنا نیستند بهطور ناخودآگاه در مقابل اشتباهات یا حتی شیطنتهای طبیعی فرزندان خود، به روشهای تربیتی والدین خود که همانا تنبیه بدنی بوده، روی میآورند.
برخی از والدین معتقدند که تنبیه بدنی در مواقعی که کودک از دستورات آنها سرپیچی میکند، مؤثرترین راه تربیت صحیح فرزند است که سبب خوشبختی وی در آینده میشود. این گروه فکر میکنند ترس از تنبیه، کودک را به اجرای بهتر وظایف وادار میکند و مانع از بروز اشتباهات بیشتر میشود. البته از حق نباید گذشت که تنبیه اثر فوری دارد و در 90درصد مواقع، کودک را در آن لحظه از ادامه تخلف باز میدارد اما این امر موقتی است و تنها سبب رشد بیرویه خشمهای سرکوب شده در کودک میشود تا زمانی که خود به قدرت جسمی برسد و توان مقابله را بیابد! و در اکثر مواقع، این مسئله در دوران نوجوانی و جوانی رخ میدهد و نزاعهای خانوادگی شدید که گاهی اثرات جبران ناپذیری بر زندگی هر دو نسل میگذارد، پدید میآید.
یکی از مضرات این تنبیهات بیثمر، از بین رفتن حس کنجکاوی و خلاقیت در کودک است که رابطه مستقیم با موفقیتهای آتی کودک دارد. این کودکان به مرور زمان به افرادی محتاط و درونگرا تبدیل میشوند که ترس، جزو جداناپذیر زندگیشان میشود.
بنابر مطالعهای که در دانشگاه تولان نیواورلئان صورت گرفته است کودکانی که در 3سالگی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند از سن 5سالگی به بعد رفتار تهاجمی از خود نشان میدهند. نتایج این تحقیق نشان میدهد کودکانی که بهطور مرتب مورد تنبیه قرار میگیرند در مقایسه با کودکانی که هیچگاه تنبیه نمیشوند از 5سالگی رفتار تهاجمی پیدا میکنند. به گفته پژوهشگران، پرخاشگری، فریادزدن، تهدید به خرابکاری و بدرفتاری با دیگران از نشانههای رفتار تهاجمی کودکانی است که کتک میخورند. توصیه میشود بهجای تنبیه بدنی، از روش مؤثر راندن کودک به گوشه دیوار استفاده کنید زیرا این شیوه به کودک فرصت میدهد به رفتار خود و عواقب آن فکر کند. بچههایی که بهطور مرتب کتک میخورند، بیشتر سرکش میشوند و از درون مقاومت بیشتری در مقابل والدین خود پیدا میکنند. آنها منتظر فرصتی هستند تا به شما نشان دهند که ترسی از شما ندارند.
والدین میتوانند به جای تنبیه از آموزههای روانشناسان کودک بهره گیرند و کودک را به رفتار درست وادار کنند. اینگونه روشها ابتدا وقتگیر بهنظر میرسند؛ مثلا زمانی که شما در مقابل رفتار نادرست او، چند بار مقاومت کنید یا بیتوجهی نشان دهید، کودک یاد میگیرد که این رفتارها که شما به آن بیتوجه هستید را ترک کند زیرا برای وی توجه بزرگترها بهخصوص والدین بسیار مهم است. روانشناسان معتقدند که پاداش، رفتار قبلی فرد (رفتار مثبت) را تقویت میکند اما تنبیه رفتار منفی را تضعیف نمیکند.
در واقع پاداش و تشویق میتواند به کودک کمک کرده تا بهتر از قبل عمل کند اما تنبیه باعث کاهش موقتی رفتارهای نادرست کودک میشود و در دوران بلوغ این رفتارها، با شرایط بدتری بازگشت میکنند. یادتان باشد بدون کتک نیز میتوان به بچهها یاد داد که در آنچه میگویید جدی هستید.