یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۴:۳۰
۰ نفر

سهند صادقی بهمنی: شهادت صدیقه طاهره در سوم جمادی‌الثانی - بنابر قول قوی‌تر – را باید بیش از هر چیز نتیجه و پیامد شخصیت مستقل فاطمه(س) و کوشش‌های پیگیر و مؤثر او در احقاق حق و ابطال باطل درباره امر ولایت دانست.

 استقلال شخصیت او اما بدان پایه بود که دیگران به هویت مجزای آن معترف بودند و نیز رسول خدا خود بدان باور داشت و در سخنانش بدان اشارت می‌کرد. ‌ام‌ابیها لقب گرفتن ایشان را با توجه به این معنا نباید صرف محبت‌های لفظی پدری دوستدار دختر که قصد آرام و خوشحال‌کردن دل دختر مادرازکف‌داده خویش را دارد‌،  دانست؛ به عکس که این لفظ، از امر حقیقت حاکی است‌؛  حقیقتی که پس از پیامبر دیگران را یارای مواجهه با آن نبود و برخی به مصلحت و برخی به عناد خود را در برابر شفافیت بی مثال و خیره کننده او سرگردان یافتند‌.  این هویت همچنین در قرآن و سنت بازتاب‌های فراوان یافته است. گستره این امر چنان است که شناخت و احترام به او بل محبت ورزیدن به او و در نتیجه تبعیت از الگوی او، مزد رسالت‌،  شیوه تقرب به‌الله و جزئی از آیین جاودانه اسلام شده است.

در این جستار که به مناسبت سوم جمادی‌الثانی‌،  سالروز شهادت صدیقه طاهره(س) در سال یازدهم هجری‌،  فراهم آمده است‌،  ‌تلاش می کنیم تا این شخصیت مستقل را واکاویم‌  و تلاش‌هایش را پیرامون منظومه ولایت‌،  از نگاه مورخان گاه نه چندان همراه نشان دهیم.

فاطمه پس از پیامبر(ص)‌،  75 روز - اگر شهادت ایشان را سیزدهم جمادی‌الاولی بدانیم - یا 95 روز - اگر شهادت ایشان را سوم جمادی‌الثانی بدانیم - حیات داشت. آنچه در این زمان منجر به شهادت ایشان شد را باید بیش از هر چیز دیگری در مصائب طاقت فرسای ایشان منحصر بدانیم. این مصائب اما نتیجه تلاش‌های شبانه روزی ایشان در احقاق حق ولایت و زنده‌کردن یکی از جلوه‌های سیاسی ولایت یعنی نهاد خلافت مبتنی بر مرجعیت علمی بود. در این زمان اندک، حوادث فراوان جلوه‌گر و موازین روزگار به یک‌باره منقلب شد‌. 

خلافت که به تصریح رسول خدا در غدیر خم به علی پسر ابی طالب منحصر شده بود‌،  از مسار و مسیر خود سوی دیگر گرفت‌.  فدک، آن سرزمین بی‌جنگ تصرف شده به دست پیامبر که براساس وحی الهی «و آت ذالقربی حقه/ و حق نزدیکانت را بده » به فاطمه منحصر شده بود‌، ‌ برخلاف آیین دادرسی مدنی در اسلام که بینه را بر مدعی فرض می‌کند،  به غصب و براساس روایتی برساخته و مخالف با وحی الهی تصرف شد و از همه بدتر آنکه خانه فاطمه که پیامبر، او و اهل‌بیتش را به مرات و کرات - به اذعان فریقین - مطهر و پاک از هر رجس و گناه‌،  دانسته بود در شعله های کینه سوخت و البته فاطمه نیز قربانی بل شهیده دفاع از حریم آن خانه شد‌.

نقل آنچه بر فاطمه رفته اما گذشته از متون شیعی و بیش از آن در متون تاریخی اهل سنت‌،  بیان شده است. حقیقت در این متون چنان به تفصیل بررسی شده که انکار آن امری به غایت دشوار می‌نماید. نکته‌ای که ذکرش پیش از بررسی این متون‌،  ضروری می‌نماید‌،  اهمیت بررسی آن پس از هزار و چهارصد و اندی سال است. این نکته را می‌توان در این سئوال ساماندهی کرد که  آیا نشان‌دادن این امر و اقامه براهین تاریخی بر آن‌، ‌ بر وسعت و دامنه اختلافات روزافزا در میان مسلمین نمی‌افزاید؟ سود نهفته در پس واکاوی آن چیست؟

شیوه صیاغت این پرسش‌ها به‌گونه‌ای است که به‌نظر برای پاسخگویی به آنها باید جز ارضای حس کنجکاوی و پاسخ‌گفتن به بعد حقیقت جویی انسان، به دنبال امر دیگری بود. این امر البته جز قرار دادن حقایق در زمینه و جایگاه اصلی‌‌اش چیزی نمی تواند باشد‌.  به این معنا که اگر تمام اختلافات مسلمین را ناشی از حوادث معروف تاریخی در صدر اسلام بدانیم - که در نتیجه باید اختلاف فعلی ایشان را بر سر فقه متنوع و عقاید تفرقه‌برانگیز‌،  ریشه گرفته از نهادهای برآمده از همان رویدادها دانست – آن‌گاه برای آغاز یک گفت‌وگوی سازنده باید به دقت به‌نظرات یکدیگر گوش دهیم و از این نظریات شناخت لازم را برای این گفت‌وگو فراهم آوریم‌. 

درک و فراگرفتن آرا و باورهای طرفین در این مرحله البته باید بدون هر گونه ابهام‌گویی و پرده پوشی متأثر از تقیه‌های خوفیه یا مداراتیه سامان یابد. از این‌رو باید دانست که شیعیان نسبت به شهادت حضرت‌زهرا(س) و البته بسیاری حوادث دیگر- که بی‌گمان نمی‌توان بسیاری از ایشان را صرفا وقایع متعالی تاریخی برشمرد‌ بلکه باید به دقت نهادهای سیاسی‌،  اجتماعی و البته علمی و فرهنگی برآمده از آن را در تاریخ پی گرفت و اثرات مثبت و منفی آن را واکاوی کرد- نظرات ویژه و البته معروفی دارند که با نظریات عامه انطباقی ندارد. البته این عدم‌انطباق به معنای عدم‌ریشه تاریخی این حوادث در متون تاریخی عامه نیست.

چنانکه در مقدمه ذکر آن رفت‌،  پیش‌فرض تمام این مباحث‌،  امر پذیرفته شده‌ای است که فریقین بدان باور دارند و آن عصمت یا آنچه از آن با عنوان عدالت یاد می کنند است‌.  اگر بنابر کتب حدیثی چون صحیح بخاری و صحیح مسلم‌، ‌ خداوند با خشم فاطمه خشمگین می‌شود و با خوشحالی او خوشحال‌، ‌ با غضب او غضبناک می‌شود و با فرح او فرحان‌،  باید به معصومیت و طهارت ظاهری و باطنی فاطمه(س) ایمان آورد و محوریت او را در سنجش خطا و صواب آنچه در 3ماه پس از رحلت پیامبر(ص) بر او رفته است به حقیقت پذیرا بود. تنبه به این نکته همچنین معیار و محکی خواهد بود برای روایات آتی از کتب عامه که ناقلان این روایتند.

کد خبر 107432

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دین و اندیشه

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز