یکی از این بحثها این است که آیا میتوان از یک نفر به شکل معقولانهای توقع داشت که سرپرستی دستگاه عریض و طویل اطلاعاتی ایالات متحده را بهعهده بگیرد؟
نماد دستگاه اطلاعاتی آمریکا در بیرون از این کشور «سیا» است. برای بعضیها نام ان اسای (آژانس امنیت ملی) نیز ممکن است آشنا باشد اما ایالات متحده علاوه بر این سه سازمان، نهادهای اطلاعاتی دیگری هم دارد.شبکه خبری بیبیسی در گزارشی در این باره مینویسد که نیروی دریایی آمریکا به تنهایی دارای 2 واحد است که با مسائل اطلاعاتی سروکار دارند. گارد ساحلی آمریکا نیز د2نهاد اطلاعاتی دارد.
وزارتخانههای انرژی و خزانهداری آمریکا نیز سرویسهای اطلاعاتی جداگانه خود را دارند. پس دستگاه اطلاعاتی آمریکا تنها سیا نیست بلکه دستگاه پردامنه و شلوغی است. در آمریکا بیش از ۱۷آژانس اطلاعاتی مختلف وجود دارد، اطلاعات ارتش و نیروی دریایی از آن جملهاند. سمت رئیس اداره اطلاعات ملی پس از 11سپتامبر در سال۲۰۰۴ ایجاد شد. هدف از ایجاد آن، این بود که اطمینان حاصل شود که نهادهای اطلاعاتی مختلف ایالات متحده، اطلاعاتشان را به اشتراک گذاشته و اقداماتشان را به نحو مناسبی هماهنگ کنند.
اما تعویض 3 مدیر در این مدت، خود نشاندهنده این نکته است که این سمت کارایی لازم را ندارد و از عهده انجام ماموریت خود برنیامده است.مدیر اداره اطلاعات ملی آمریکا فاقد هرگونه قدرتی است و ابزاری برای انجام ماموریتش ندارد؛ کاری از او برنمیآید و هیچ امر مهمی را در جامعه اطلاعاتی آمریکا کنترل نمیکند. او فقط آنجاست تا سعی کند کارمندان اطلاعاتی را متقاعد کند تا به او گوش فرادهند و هماهنگ شوند.طبق گزارشها، بلر با لئون پانتا، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در مورد انتصاب نمایندگان اطلاعاتی در سراسر دنیا اختلافنظر و برخورد داشته است.
اما آیا این نبرد قدرت پایان خواهد پذیرفت و سمت مدیر اطلاعات ملی کارایی لازم را کسب خواهد کرد؟برای پاسخ به این سؤال بسیاری منتظرند تا ببینند جانشین بلر چه کسی است. عدهای هم میگویند که راه حل این مشکل حذف این سمت است. این عده میگویند که این سمت بخشی از بروکراسی دست و پاگیر در واشنگتن است.
یک حالت دیگر بازگشت به ساختاری است که قبل از ایجاد سمت بلر وجود داشته است. در آن زمان مسئولیت هماهنگی بین جامعه اطلاعاتی بهعهده مدیر اطلاعات مرکزی بود که مدیریت سازمان سیا را هم بهعهده داشت.انتخاب بعدی، واگذاری کنترل تمام سازمانهای اطلاعاتی و نیز کنترل بودجهها و استراتژی آنها به مدیر اطلاعات ملی است.کسانی هستند که برایشان مدیر اطلاعات ملی حکم امپراتور اطلاعاتی را دارد. آنها عقیده دارند او باید رئیس تمام عملیات باشد و همه باید به او گزارش بدهند. البته این کار میتواند منجر به کشمکشهای زیادی بشود و پس از ساعتها کار سخت، نهایتا ثمری نداشته باشد.
اما یک بحث دیگر نیز وجود دارد و آن این است که آیا دستگاههای اطلاعاتی ایالات متحده در غیاب حملات بزرگ بمبگذاری کارایی نسبتا خوبی داشتهاند؟ گروهی از تحلیلگران به این سؤال پاسخ مثبت میدهند و دلیلشان هم انفرادی شدن حملات و خنثی شدن آنها پیش از وقوع است. قسمتی از تلقی عمومی از عملکرد سازمانهای اطلاعاتی تحتتأثیر جریان مدام فیلمهای تخیلی و سینمای هالیوود است.
این فیلمها انتظار بیهودهای در افکار عمومی بهوجود آوردهاند، انگار همیشه یک ماهواره بالای سر شماست. در جهان واقعیت، مهم نیست که چقدر اطلاعات جمع میکنید، هرچه باشد، شما تنها قسمت کوچکی از آنچه در محیط اطرافتان میگذرد را میبینید و میشنوید.