24سال پس از آنکه او بهتنهایی آرژانتین را به قهرمانی جهان رساند، حالا او سرمربی تیم ملی کشورش است و دوباره همه امیدهای یک ملت به او خلاصه میشود.
اینبار اما او میتواند این انتظارات را تقسیم کند. اگر فریادهای مارادونا در کنار زمین نگاههای کنجکاو زیادی را به سوی خودش میکشاند، درون زمین همه چشمها به سمت بازیکن کوتاهقدی است که با حرکات غیر قابل پیشبینیاش میتواند سرنوشت بازی را در یک لحظه تغییر دهد؛ لیونل مسی.
برای آرژانتینیها قرار است جامجهانی 2010 حکایت مارادونا و مسی باشد ولی دانستن اینکه این دو ستاره همدیگر را تکمیل میکنند یا خنثی، کار آسانی نیست. در تعطیلات اخیرم در آرژانتین، اطلاعات زیادی درباره این دونفر به دست آوردم، بهویژه اینکه در کشورشان چه چهرهای دارند. وقتی متوجه شدم برای یک مصاحبه نیمساعته با مارادونا باید 100هزار یورو بپردازم، آن هم فقط درباره تیم ملی، سراغ مارسلو مورا، کارشناس فوتبال آرژانتین رفتم که کتاب اتوبیوگرافی مارادونا، «الدیهگو» را به انگلیسی ترجمه کرده است.
مورا گفت: این یک راز بزرگ است که مارادونا و مسی چگونه میتوانند چنین روابط خوبی داشته باشند. به عقیده من آنها هنوز یکدیگر را خوب نمیشناسند. این یک علامت سوال بزرگ است، ولی فکر میکنم خیلی هم مهم نیست که آنها چقدر یکدیگر را دوست دارند. او اضافه کرد: آنچه بیش از همه برای آرژانتین اهمیت دارد، این است که تیم چگونه شکل بگیرد و مسی در ترکیب آن چگونه بازی کند.
مارادونا باید بیش از همه روی هماهنگکردن تیمش تمرکز کند. بدون نقشه بازی و بدون اینکه هر بازیکن از جمله مسی بداند که چه شرح وظایفی دارد، احتمال موفقیت بسیار کم است. بحث عملکرد آرژانتین در جامجهانی، با در نظر گرفتن صعود دشوار این تیم، ابهامات زیادی به وجود میآورد.آیا مارادونا میتواند بهترین بازی را از مسی بگیرد؟ آیا انتظارات او از مسی زیاد نیست؟ آیا هر دوی آنها میتوانند با انتظارات کنار بیایند؟ نه تنها در آمریکای جنوبی که در همه دنیا، پیشبینی رابطه این دو چهره مرموز به سوژه جذابی تبدیل شده است.
بههرحال، این تنها داستان یک مربی و ستارهاش نیست. مارادونا از زمان قبول مربیگری آرژانتین در سال2008 دوران سختی داشته و به زحمت توانسته تیمش را به جامجهانی برساند. او که سالها در کشورش یک اسطوره بود، حالا به خاطر انتخابها و همچنین رفتار پرنوسانش مورد تمسخر قرار میگیرد. مورا در این مورد گفت: مارادونا با قبول مربیگری تیم ملی تولد جدیدی داشت ولی این شغلی است که هرکس در کوچه و خیابان عقیده دارد که میتواند آن را بهتر انجام بدهد. او دیگر شخصیت دستنیافتنی سابق نیست که ممکن نبود اشتباه کند. فوتبال در آرژانتین عاشقان زیادی دارد و نمیتوان کسی را فریب داد.
مورا اضافه کرد: او مارادونای 1986 نیست؛ او یک مارادونای متفاوت است. هیچکس نمیتواند کاری را که دیهگو به عنوان بازیکن انجام داده نادیده بگیرد، ولی این تصویر با خطر فروپاشی روبهروست و اینروزها انتقادات زیادی علیه او انجام میشود. برخی از توهینها باورنکردنی است ولی هیچکس حاضر نیست به خاطر اینکه او مارادوناست زبانش را گاز بگیرد.
بااین وجود گابریل باتیستوتا معتقد است که همبازی سابقش میتواند در جامجهانی مقابل فشارها ایستادگی کند. مهاجم سابق تیم ملی آرژانتین گفت: مارادونا میداند چگونه با این شرایط کنار بیاید. او بهتر از هرکس دیگری با این فشارها آشناست. او از پنجسالگی با انتظارات مردم مواجه شده و این مشکلی برای او نیست. باتیستوتا اضافه کرد: آرژانتین باتوجه به کیفیت بازیکنانش میتواند با هر مربیای قهرمان جامجهانی شود، ولی حمایت مارادونا از بازیکنان باتوجه به سابقهاش میتواند نقشی کلیدی داشته باشد. تجربه او در فوتبال جهانی به معنی این است که میتواند با چنین وضعیتی کنار بیاید.
مورا اما با باتیستوتا مخالف است. به عقیده او، مارادونا که 2حمله قلبی را پشت سر گذاشته و در زندگیاش گرفتار موادمخدر و مشکلات دیگری بوده، بهترین فرد برای نصیحتکردن مسی نیست؛ «فشار روی مسی بسیار زیاد است. توجه رسانهای که به او میشود، تنها با چیزی که مارادونا تجربه کرده، قابل مقایسه است. ولی او همیشه با چنین فشاری روبهرو بوده و فکر نمیکنم خیلی شکننده باشد.»
مورا گفت: در مورد مارادونا باید به خاطر داشته باشید که او فرد قابل اعتمادی نیست. او ممکن است به چند بازیکن کمک کند که به مدارج بالایی برسند، ولی این کاملا تصادفی است. مارادونا رفتار مناسبی نسبت به اتفاقات پیرامونش ندارد که بخواهد آن را به دیگران منتقل کند. در این مورد میتوانم بگویم که مسی باید ماردونا را نصیحت کند چون رفتار او خیلی بهتر بوده است.
آنچه مسلم است اینکه رفتار مارادونا با مسی با رفتاری که در بارسا میبیند، متفاوت خواهد بود. گواردیولا مسی را در پرقو نگه میدارد ولی بهنظر میرسد مارادونا فشار را روی شانههای مسی انداخته و او را وارد چالشی کرده که انتظارات را درهمه دنیا از او بالا میبرد. او پس از تشکیل اردوی تیم ملیآرژانتین گفت: مسی از من در جامجهانی 1986 هم بهتر است. مسی باید لیدر این تیم باشد. این چیزی است که از او میخواهیم.
مسی اعتراف میکند که کار کردن با مارادونا در شروع کار برایش دشوار بوده؛«برایم عجیب بود که او سرمربیمان باشد. واقعیت این است که او کمی تحمیلگر است ولی بهتدریج عادت کردیم و حالا همه چیز عادی شده است.»
برای کشوری که همه امید و آرزویش روی یک نفر است، خیلی متعجب شدم وقتی که در مطبوعات آرژانتین مطالب مثبت زیادی در مورد مسی ندیدم. در ماه مارس که آنجا بودم، اکثر مطبوعات از این خشمگین بودند که عملکرد او در تیم ملی شبیه بارسا نیست. مورا گفت که حتی برخی آرژانتینیبودن مسی را که از 13سالگی در بارسلونا بوده، زیر سوال میبرند ولی این نظر هوادارانی نیست که هنگام تماشای بازیهایش در رستورانها نام او را فریاد میزنند.
پیراهنهای مسی بر تن تعداد زیادی از مردم دیده میشود و آنها افتخار میکنند که بازیکن سال فیفا هموطن آنهاست. با این وجود محبوبیت او هنوز به اندازه مارادونا نیست. در آرژانتین مردمی را دیدم که عکس همسر و فرزندانشان را در کیف پولشان نگذاشته بودند ولی یک عکس از مارادونا داشتند.
در مورد تعهد مسی به تیم ملی هم تردیدی وجود ندارد. به هر حال او در سال2005 قهرمان جوانان جهان شده، در سال 2008 طلای المپیک را برده و در سال2007 به فینال کوپاآمریکا رسیده است. مورا گفت: مسی در آرژانتین فوقالعاده محبوب است. مسی اما میگوید، در آرژانتین تنها زمانی اسطوره میشوید که جامجهانی را ببرید.
بدین ترتیب محبوبیت مسی و همچنین مارادونا در خطر است. اگر مارادونا به عنوان مربی هم بتواند فاتح جامجهانی شود، دستنیافتنی خواهد شد، ولی از طرف دیگر ریسک ناکامی هم وجود دارد. در عوض مسی مطمئن است که در صورت ناکامی یکبار دیگر فرصت حضور در چنین تورنمنت بزرگی را خواهد داشت. دعای ملت آرژانتین در این جامجهانی هم با مارادوناست. حرفهای لئوناردو، راهنمای من در آرژانتین میزان این دلبستگی را مشخص میکند. او در توضیح اهمیت مارادونا برای ملت آرژانتین با چشمانی پر از اشک گفت:«مارادونا آرژانتینی نیست، او خود آرژانتین است».
جاناتان استیونسون ؛ خبرنگار بیبیسی