در تپههای عباسآباد، باغ موزهای به نام «دفاع مقدس» ساخته شده که گرچه افتتاح رسمی آن به هفته دفاع مقدس موکول شده است اما این روزهای اخیر این مکان شاهد رفتوآمدهای تعداد محدودی بازدیدکننده بود.
اما هدف این نوشته خود باغ موزه نیست. خوشبختانه حالا که پس از 22سال از پایان جنگ تحمیلی، پایتخت صاحب یک موزه به نام دفاع مقدس شده، برای آن فضاهای جنبی هم درنظر گرفته شده و یک سالن استاندارد تئاتر هم برای این مجموعه در نظر گرفته و ساخته شده که با اجرای نمایشی از محمد رحمانیان با عنوان «پیروزی» در آن، افتتاح شد.
این سالن پس از تالار ایرانشهر دومین تالار نمایشی است که پس از انقلاب اسلامی و به همت شهرداری تهران بنا شده تا شاید کمی سرانه فضای تئاتر را بالا ببرد و البته هنوز و همچنان تا رسیدن به تعداد تالارهای استاندارد برای پایتختی چون تهران فاصلهای زیاد در پیش است. از این سؤال مهم که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی هنر در کشور است هرگز از نظر زیر ساختی اقدامی صورت نداده است؟ هم بگذریم.نمایش پیروزی اگرچه اجرای عمومی نشد و برای دعوتکنندگان به نمایش درآمد اما فتح بابی شد برای این سالن تا امید تئاتریها را زنده کند.
این تالار از آنجا که در موزه دفاع مقدس قرار دارد، قرار است نمایشهایی با همین مضمون را در طول سال به اجرای عمومی بگذارد و حتی این سالن به گفته مسئولان، این امکان را فراهم میآورد که جشنوارههای تئاتر دفاع مقدس را نیز پوشش دهد چرا که در جنب این سالن، سالن کوچکتر دیگری نیز وجود دارد که بیشتر مناسب برگزاری همایش است.
اما نمایش محمد رحمانیان که در آن بازیگرانی چون مهتابنصیرپور، حبیب رضایی، اشکان خطیبی، افشین هاشمی و بارانکوثری ایفای نقش میکردند، روایتگر 7تالار اصلی موزه دفاع مقدس بود؛ موزهای که بهزودی افتتاح خواهد شد و در آن تالارها از دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان جنگ تحمیلی روایت میشود.
این نمایش در 2 بخش اصلی طراحی شده که در کنار هم کاملکننده مفهومی واحد هستند؛ 7 مونولوگ توسط 7شخصیت که هر کدام یکی از اعضای خانواده پروانهاند و در حاشیه جنگ حضور داشتند و دیالوگی که در انتها میان آنها برای جمع بندی بیان مفهوم نهایی نمایش شکل میگیرد و البته بخش دیگر که زمان طولانی نمایش را بهخود اختصاص میدهد؛ پرفورمنسهایی در 7پرده همراه با تصاویر مستند از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران 8سال دفاع مقدس که براساس موسیقی علیقلی طراحی و اجرا میشود.
در واقع هر مونولوگ پیش پردهای است از پرفورمنسها و در نهایت به دیالوگ نسلها و تیپهای مختلفی که جنگ و انقلاب را درک کردهاند ختم میشود با یک مفهوم کلیدی برای مخاطب(که حتی آن را پیام مستقیم نمایش نیز میتوان خواند): ما حق نداریم فراموش کنیم؛ دفاع را، شهیدان را، ایثارگریها را و تاریخ سرزمینمان را.