اطلاعرسانی و انعکاس اخبار، یکی از رسالتهای صدا و سیما است. این رسانه نیز همانند دیگر رسانهها در تولید خبری خود مراحلی را از سر میگذراند.
از آن جایی که رسانه صدا و سیما در پی ترویج دینی است که حقیقت و راستی سرلوحه آن قرار دارد انتظار میرود که اصل عینیت و بیطرفی را- که اسطورهای با عظمت در انتشار اطلاعات واخبار به شمار میرود - در سیاستهای خبری خود به کارگیرد اما آنچه در عمل دیده و شنیده میشود چندان همسو با این امر به نظر نمیرسد.
با توجه به این که شبکههای ماهوارهای، در دنیای اخبار در نهایت گستردگی بوده و دسترسی به آنها نیز آسان است، دیگر برای برخی مخاطب داخلی چندان عبث و دردسرساز نخواهد بود تا شبکهای دیگر را جایگزین کند؛ به طوری که به محض عدم رضایت از شبکهای آن را پس زده و به شبکههای دیگر روی آورد.!
این در حالی است که کانالهای رسانه ملی ما در حال افزایش بوده و در تلاش برای جذب مخاطبان برونمرزی نیز هست. در این میان دروازهبانان خبر با توجه به سیاستهای خبر سازمان، به گزینش و انتخاب اخبار خاص دست زده و در تولید و انتشار آنها از روشهای مبتنی بر سوگیری بهره میبرند. تا جایی که میتوان در اخبار خارجی صدا و سیما تکنیکهای سوگیرانه متعددی را مورد مشاهده قرار داد.
امری که اغلب مورد غفلت واقع میشود این که رسانه همهگیر، مخاطبان داخلی و خارجی خود را به لحاظ فکری و ادراک در سطح واقعی خود نمیپندارد و گویی چنین احساس میشود که تغییر عقیده مخاطب مستلزم این است که از تکنیکهایی مبالغهآمیز و احساسی استفاده شود.
در حالی که در چنین عصری مخاطبان دارای شعور و دانشی فراتر از آنچه که به نظر میرسد هستند و در تشخیص اشتباهات وخطاها از درک لازم برخوردارند.
با این وجود اما، رسانه صدا و سیما، در ترکیب اخبار خارجی خود تنها به ارائه خبرهای منفی دست میزند و اخبار مثبت از قبیل موفقیتهای اقتصادی، علمی، اجتماعی و... را کمتر پوشش میدهد.
با توجه به این که ایران به عنوان یک کشور استراتژیک منطقهای محسوب میشود که در میان کشورهای جهان سوم و نیز دولتهای پیشرفته از جایگاه والایی در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی برخورداراست داشتن رسانهای معتبر و مفید که بتواند الگوی منطقه و آیینه واقعیات خاورمیانه شود غیرقابل انکار است. آن هم در عصری که شبکههای ارتباطی گوناگون در عرصهای از رقابت جذب مخاطب قرار گرفتهاند و در تلاش برای پس زدن دولتها با بهرهگیری از هر نوع استراتژی رسانهای هستند، اهمیت این امر افزون میشود.
بنابر این در کنار گسترش شبکههای ارتباطی، اتخاذ شیوههایی مبتنی بر بیطرفی رسانهای درچارچوب منافع ملی ومصالح ملی و عدم جانبداری و سوگیری در محتوای رسانه ضروری خواهد بود تا مخاطبان درونمرزی و فرامرزی از عوارض بیاعتمادی و رویگردانی مصون بمانند.