اما بعضی وقتها باید دربهدر دنبال یکی از آنها باشیم که در جایی درست و حسابی نصب شده باشد.
علاوه بر باجه تلفنهایی که سیمهای بریده گوشی دهنی و صفحه دیجیتالی شکسته تلفن، نشان از خراب بودن آنها دارد و همچنین باجههایی که میکروبها مدتهاست روی سطح آنها جاخوش کردهاند، هستند باجه تلفنهای کج و معوج یا کوتاهی که رغبت استفاده را از آدم میگیرند.
گهگاه همانگونه که در تصویر مشاهده میکنید باجه در جایی قرار گرفته است که به نظر میرسد فقط ژیمناستها آن هم با کلی حرکات آفتاب و مهتاب میتوانند از آن استفاده کنند. البته ممکن است در این مورد خاص، صندوقپست بعد از نصب باجه تلفن در این مکان قرار گرفته باشد اما موضوع اصلی آن است که هماهنگیهای لازم هم جزوی از خدمترسانی محسوب میشود تا شهروندان اینچنین دچار مشکل نشوند.
اعلام مقصد
بهطور حتم تا به حال چندین و چندبار از مسافربرهایی که به درخواست یکباره مسافران در بزرگراه و خیابان، روی پدال ترمز میکوبند اعصابتان خرد شده است؛ فرقی هم نمیکند مسافر همان خودرو باشید یا راننده خودروی دیگر. ترمزهای ناگهانی برای پیادهکردن مسافر، جان بسیاری را به خطر میاندازد.
بسیاری از رانندگان دوستدار شنیدن جمله «آقای راننده هرکجا بشود پیاده میشوم» هستند. گهگاه دیده میشوند رانندههای تاکسی که پیامهای درخواستی خود را از مسافران مانند «صحبت کردن با تلفن همراه کوتاه و آهسته»
یا «همراه کرایه خود پول خرد هم بدهید» نوشته و داخل خودروی خود میچسبانند ولی علاوه بر اینها بعضی دیگر از رانندگان ترجیح میدهند پیام دیگری مبنی بر اعلام زودتر مقصد و البته بلندتر از سوی مسافر را گوشزد کنند تا از بروز حادثه بهدلیل ترمزهای ناگهانی جلوگیری شود. برای پیاده و سوارکردن مسافران لازم است رانندهها خودرو را در محدودههای مجاز متوقف کنند.
تلویزیون در آفساید
این روزها 22بازیکن در زمین فوتبال دنبال یک توپ گرد میدوند و اوقات فراغت میلیونها نفر را مملو از هیجان میکنند. با وجود این برخی از تماشاگران تلویزیونی تصور میکنند همسایهها تلویزیون ندارند و صدای گزارشگر را به همراه صدای ناهنجار ووووزلاها راهی خانه همسایهها میکنند.
صدای تلویزیون آنها روزی 3بار و بهمدت حدود یک ساعتونیم در آفساید است و دیگران را آزار میدهد. این موضوع برای همسایههایی که اهل دنبال کردن مسابقات جام جهانی نیستند حسابی عذاب آور است. بههر حال رعایت حال همسایهها موردی است که در طولانیمدت منافع آن به خود شخص نیز باز میگردد زیرا باقی همسایهها نیز گاهی مراعات حال وی را میکنند.
راهنما؛ اجازه نه مجوز
چنانچه از بالای یک پلعابر پیاده به برخی خیابانهای شهر نگاهی بیندازید به جای دیدن خودروها در خط (لاین) ویژه خود، احساس میکنید مشغول دیدن بازی رایانهای هستید که در آن خودروها مدام در حال سبقت گرفتن البته از چپ و راست خودروهای دیگر هستند.
یکی از دلایل این موضوع این است که بسیاری از رانندهها راهنمازدن را مجوز تلقی میکنند و بعد از چندبار چشمکزدن راهنما، به چپ یا راست میپیچند. حال آنکه راهنما را همیشه باید اجازه تلقی کرد و بعد از کمشدن سرعت راننده مورد نظر سبقت گرفت.
البته تمام اینها برای رانندههایی مصداق دارد که اهل استفاده از راهنما هستند. برای باقی رانندهها که تعدادشان هم کم نیست راهنمای خودرو حکم تاکسیمتر برخی مسافربرها را دارد که فقط جنبه تزئینی دارد. به هر حال بهتر است بهجای شکایت از سنگینی ترافیک این روزها، کمی به سهم خود در این زمینه بیندیشیم.