در این اتاق فکر، مشاوران طرح جامع و تفصیلی و عدهای از اقتصاددانان و برنامهریزان کشور حضور داشتند. علاوه براین، کارگروه برنامهریزی منطقهای در سطح مناطق بیستودوگانه شهر تهران، کار گروهی در سطح معاونتهای شهرداری تهران و کار گروه هماهنگی و تلفیق نهایی شکل گرفت تا با استفاده از اسناد بالادستی شامل سند چشمانداز شهر تهران و همچنین طرح جامع شهر تهران، برنامه پنجساله شهرداری را آماده کنند. این طرح سال گذشته توسط شهرداری تهران تهیه شد و در اواخر همان سال به تصویب شورای شهر تهران رسید. برنامه پنجساله شهر تهران در 14فصل تدوین شده است.
چشمانداز شهر تهران در این برنامه بهگونهای تعریف شده که در مقاطع پنجساله تا افق چشمانداز که سال1404 است تهران به شهری با اصالت و هویت ایرانی- اسلامی، شهری دانش پایه، هوشمند و جهانی، سرسبز و زیبا، شاداب و سرزنده با فضاهای عمومی متنوع و گسترده، شهری امن و مقاوم در برابر انواع آسیبها و مقاوم در برابر مخاطرات و سوانح، شهری روان با رفاه عمومی و زیرساختهای مناسب، همراه با تعدیل نابرابریها و تأمین عادلانه همه حقوق شهروندی و کلانشهری با عملکردهای ملی و جهانی و با اقتصادی مدرن و مرکزیت امور فرهنگی، پژوهشی و سیاسی در سطح کشور تبدیل و یکی از3 شهر مهم و برتر منطقه آسیای جنوب غربی شود.
این برنامه تا سال1393 را شامل میشود و قرار است جمعیت شهر تهران به بیش از 8میلیون نفر جمعیت ساکن در محدوده شهر تهران برسد و حجم سفرها توسط ساکنین تهران در روز به 4/13میلیون و به همین نسبت سفرهای غیرساکنین به 6/2میلیون برسد. درباره لایحه برنامه پنجساله شهرداری تهران با رسول خادم، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران به گفتوگو نشستیم.
- امسال سال طرحها و برنامههایی است که برای نخستین بار در اداره شهر تهران به کار گرفته میشود، نظیر طرح جامع، طرح تفصیلی و برنامه5 ساله شهر تهران. همه کسانی که از نزدیک رویدادها و جلسات شورای شهر تهران را پیگیری میکنند به روشنی پافشاریهایی که جنابعالی برای تصویب برنامه5 ساله شهر تهران داشتید را به خاطر دارند. این همه عجله و تلاش برای تصویب برنامه 5ساله تهران و اجرایی شدنش در سال89 برای چه بود؟
به هر حال تهران شهری بود فاقد نظام برنامهریزی، از طرفی مشکلات مختلفی که ما در زمینههای شهرسازی، فرهنگی، اجتماعی، ترافیکی و خدماتی شهر تهران میبینیم ریشه در همین بیبرنامگی و به نوعی اعمال مدیریت سلیقهای در تهران دارد.
درست است که تدوین و ابلاغ سند طرح جامع بستری را فراهم کرد که امکان حرکت در مسیر تحقق یک نظام برنامه ریزی در مدیریت شهر تهران ایجاد شود، اما طبیعتا و صرفا یک سند راهبردی ساختاری که ما به عنوان طرح جامع شهر تهران میشناسیم کافی نیست. گرچه ورود به مسیر برنامهریزی شهری کاری پایه و اساسی به شمار میآمد اما کفایت کننده نبود، در واقع لازم بود اما کافی نبود. به همین دلیل اسناد برنامهریزی دیگری به اسم اسناد موضوعی و موضعی تهیه شد که مرتبط با سند طرح جامع است و ما از آن به عنوان طرح تفصیلی یکپارچه شهر تهران نام میبریم.
علاوه بر این چون رویکرد سند طرحجامع، راهبردی و ساختاری است، برنامه پنجساله اول شهرداری تهران تدوین شد که محل استناد همه دستگاههای اجرایی شهر و شهرداری تهران قرار دارد؛ برنامهای که مدیریت شهری برای تهیه و تصویب آن زحمات بسیاری کشید و نتیجه آن، این شد که بهرغم مشکلات جدیای که در اجرای برنامه پنجساله شهر داریم- که بخش عمده آن مربوط به فقدان مطالعات و پژوهشهای موضوعی به عنوان پیش نیاز تهیه برنامههای پنجساله است- اما در هر حال امسال سال اول برنامه پنجساله اول شهرداری تهران است و شهر در مسیر برنامه محور شدن قدم گذاشته است.
- بنابراین از نظر جنابعالی این طرحها به نوعی نقش همپوشانی یکدیگر را دارند و به همین دلیل باید همزمان اجرا میشدند.
همین طور است. سند طرح تفصیلی، اسناد موضوعی و موضعی و برنامههای پنجساله شهر تهران میتوانند شرایط تحقق طرح جامع شهر تهران را در افق سال1404 فراهم کنند. اما این را هم بگویم در سال اول اجرای برنامه پنجساله شهر تهران شرایط تطبیق برای 50درصد برنامه فراهم نیست و ادعا نداریم برنامه سال اول شهرداری 100درصد منطبق با برش یکساله برنامه پنجساله اول است چون بخش عمده برنامه پنجساله شهر تهران نیاز به پشتوانه پژوهشی دارد که توسط شهرداری تهران و نهاد برنامهریزی در حال انجام است. اما از طرف دیگر مدعی این هستیم که حداقل 50درصد برنامههای شهرداری تهران از تطبیق در برش یکساله برنامه پنجساله اول برخوردار خواهد شد. به همین منظور شورای شهر نیز تبصرهای در بودجه سال89 شهرداری مصوب کرده که براساس آن تا آخر خرداد شهرداری موظف است گزارشی درباره میزان تطبیق بودجه سال89 شهرداری با برش یکساله برنامه پنجساله به شورای شهر ارائه کند.
- آیا این طرحها با همه ضرورتی که در تدوین آنها وجود دارد و همه زحماتی که تهیهکنندگانشان کشیدهاند میتواند تحتالشعاع مصوبات دستگاههای بالاتر نظیر مجلس شورای اسلامی یا دولت قرار گیرد؟ به عبارت دیگر چنین به نظر میرسد که این طرحها اساسا در شرایطی میتوانند به اهدافشان برسند که مجریان آن نظیر شهرداریها از مدیریت متمرکز و قوی برخوردار باشند.
اگر همکاری مراجع بالا دستی و حمایت آنها نباشد قطعا توقع و انتظاری که از طرح جامع است محقق نخواهد شد و این واقعیت را نمیشود منکر شد. این در حالی است که مجلس و دولت در تصمیمات خود توجه لازم را به سند طرح جامع شهر تهران ندارند. متاسفانه مراجع تصمیمگیرنده در سطح ملی جایی برای هویت محلی و مدیریت شهرها در تصمیمات خود قائل نیستند. در حالی که اسناد برنامهریزی شهری یک امتیاز و فرصت برای مدیریت کشور محسوب میشود و میتواند بار سنگین مسئولیتهای محلی و شهری را از دوش مدیریت کلان کشور برداشته و به مدیریت شهری منتقل کند.
در هر حال شرایط تحققپذیری طرحهای جامع و تفصیلی و برنامه پنجساله شهرداری همین تدوین قوانین و مقررات و مصوبات خاص متناسب با نیازهای ویژه کلانشهر تهران و علاوه بر آن اصلاح قوانین و مقررات و مصوبات موجود است و از سوی دیگر فراهم کردن زمینه یکپارچگی در حوزه سیاستگذاری و اجرا میان دستگاههای ذیربط و ذیمدخل در نظام مدیریت شهری برای تحقق ماده 137 برنامه چهارم توسعه که مدیریت واحد شهری است ضروری است.
- با این وصف فکر نمیکنید پیش از تدوین برنامه و طرحی برای اداره شهر تهران ابتدا میبایست زمینه هماهنگیها و بستر همکاریها میان دستگاههای اجرایی و تقنینی در سطوح ملی و محلی فراهم میشد؟
خیر داشتن برنامه لازم است. وقتی شهری هزینههای سنگینی صرف تحقیقات و پژوهش برای تهیه اسناد و برنامهریزیهایش میکند این هنر نیست که در جایگاه ملی بنشینیم و هرچه را خودمان درست میدانیم عمل کنیم. حتما باید برای هر تصمیمگیریای درباره تهران به راهبردهای سند برنامهریزی آن توجه شود. در هر حال تقویت جایگاه نظارتی مدیریتی کلان و مراجع تصمیمگیرنده در سطوح ملی جز از طریق نظارت بر این اسناد میسر
نیست.
در هر حال یک قرن تاخیر پیش آمده در تشکیل شوراها به عنوان خواسته ملی مردم ایران که از انقلاب مشروطه در ابتدای مسیر تکاملی خودش قرارگرفته، در صورتی مسیر تکاملی خود را طی خواهد کرد که اسناد برنامهریزی شهری و تلاش مدیریت شهری بر برنامه محور شدن امور اجرایی شهرها مورد حمایت مراجع تصمیمگیری در سطح ملی باشد.
- به نظر میرسد برای اجرایی شدن برنامههای شهر تهران یا ضابطهمند شدن مدیریت شهری نیاز به یکسری اصلاحات ساختاری در دستگاههای اجرایی باشد.
صددرصد. طرح اسناد برنامهریزی شهری ماموریتهای جدید و متفاوتی نسبت به ماموریتهای قبلی دستگاههای اجرایی تعریف میکند. لازمه این اصلاح ماموریت اصلاح ساختار دستگاههای اجرایی اعم از نظام برنامهریزی و اجرایی نهادهای عمومی و دولتی مرتبط با مدیریت شهر در تهران است.
بالاخره باید بپذیریم که تغییر و دگرگونی در روال و روند مدیریت شهری با همه آن نابسامانیها نیازمند تغییر سیستماتیک در ساختارهاست تا با برخورداری از شاخص پایداری با جابهجایی مدیریتها دستخوش رویکردهای سلیقهای نشود. هرسند چشمانداز در همه کشورها به تایید مراجع مربوط میرسد و در گامهای بعدی ساختار اجرایی و مدیریتی آن کشور هم متناسب با آن ماموریتها بازتعریف میشود.
- آیا میتوان چنین پیشبینی کرد که مدیریت شهری با تدوین اسناد طرح جامع و تفصیلی و برنامه پنجساله برای اداره شهر، به نوعی در اصلاح ساختار دستگاههای بالادستی خود تاثیرگذار باشد؟
کاملا درست است. مدیریت شهری تهران پس از تشکیل شوراها در تدوین نظام برنامهریزی در کشور الگو و پیشتاز بود و جا دارد مراجع تصمیمگیری ملی هم که متاسفانه تصمیمگیریهای موردی و مقطعی در عملکرد آنها قابل مشاهده است از این الگو و نمونه به نسبت موفق برای اصلاح ساختار خودشان استفاده کنند. درست است که تهیه اسناد کار بسیار مهمی است اما مهمتر از آن نهادهای اجرایی هستند که باید بتوانند ساختار خودشان را در جهت تحقق اسناد تنظیم کنند.