در حالی که قبل از آغاز مسابقات بیصبرانه انتظار تماشای تیمی را داشتیم که نام «رنه سیموئز» را به عنوان سرمربی به دنبال میکشد. رنه سیموئز، قدیس بزرگ فوتبال در جامائیکا که ملتی را واله خود کرد. سبیلوی خوش صحبت قبل از روزهای جام جهانی که اخلاق گرایانه، همیشه از برانکوایوانکوویچ حمایت کرد، گرچه شاید ته دل دوست داشت جای این همسایه کروات سرمربی تیم ملی در جام جهانی باشد.
علاقه ما به «رنه سیموئز» از اولین رویارویی با او شکل گرفت. وقتی درباره فلسفه فوتبالش حرف میزد، با جملهای که بارها تکرارش کرد: «گاو را با رقص بکشید. از این جهت تیم مورد علاقه او بارسلونای زیبا بود. نه چلسی که به قول سیموئز «گاو را با گلوله میکشد!»
رنه در عین حال صاحب کارنامه پروپیمان و شهرتی در سطح جهانی بود و چنین به نظر میرسید سپردن تیم المپیک یک گام بلند به سوی آرزوهاست. آروزهایی باور نکردنی که حتی میتوانست تا قهرمانی در المپیک پکن نیز بالا بکشد.
در چنین شرایطی، تعلیق فوتبال ایران و حذف تیم امید از بازیهای آسیایی ناراحتکنندهتر به نظر میرسید، چرا که انتظار تیمی را داشتیم که حتی بهتر از تیم برانکو در بوسان 2002 علاوه بر کسب قهرمانی شامل نسل تازهای از جوانان پرامیدی باشد که آینده فوتبال ایراناند. نسلی که غیبت در قطر مانع از تکامل گام به گام آنها میشد...
اما امروز، حقیقت صریحتر از آن است که جایی برای این خیالات باشد. حقیقت این بود که تیم امید ایران. مجموعهای نیم بند و فاقد استحکام و اعتماد به نفس لازم برای حضور در تورنمنتی مثل بازیهای آسیایی بود و گرچه شاگردان سیموئز از کسب عنوان سوم شاد و خندان سرمربی مهربانشان را به آسمان پرت میکردند، اما اینجا، در ایران، هیچ گربهای به سود سبیلو و تیمش عطسه نکرد و آن چه از این تیم در خاطر مانده است شکست سزاوارانه مقابل قطر است نه برد 0-1 در بازی آخر با کره جنوبی.
نکته مهمتر در پس نتیجه کسب شده قرار دارد، آنجا که سیموئز در عملیاتی کردن فلسفه فوتبال زیبا ناکام ماند تا در هر دو جبهه ببازد. به هرحال، گرچه برانکوایوانکوویچ همواره به دلیل نمایش محتاطانه تیم ایران در بازیهای ملی سرزنش میشد، اما تیم او حداقل دفاع تیمی برای مقابله با تیمهای آسیایی را خوب آموخته بود و در استفاده از ضربات ایستگاهی تبحر فوقالعادهای داشت، نکاتی که باعث پیروزی تیم او، بدون علی دایی، در مسابقات آسیایی بوسان 2002 شد و جایگاه او در فوتبال ایران را محکم کرد.
اگر به خاطر داشته باشید تیم ایران در آن مسابقات نیز در مرحله نیمه نهایی با میزبان (کره) مسابقه داد و در جوی غیر طبیعی 120 دقیقه مقابل فشار کره مقاومت کرد و به فینال رسید تا آسوده به قهرمانی برسد. اما اینجا، در قطر نمایش ایران در نیمه نهایی مقابل تیمی که اتفاقادر دوره قبل آزارمان داده بود، غیر قابل دفاع و ناامید کننده بود. اگر میزان اشتباهات فردی تیم سیموئز در بازی قطر را روی کاغذ بیاوریم به یقین به اعدادی حیرتانگیز خواهیم رسید که در شأن سرمربی نامدار این تیم نیست.
او که در پایان بازیها گفته اگر خطیبی، شجاعی، اکبرپور یا معدنچی را در اختیار داشت، نتیجه دیگری را رقم میزد. او که از مشکلات غیر قابل باور برای کار در فوتبال ایران صحبت میکند، او که حالا بدون شک آینده کاری خود را در کشوری دیگر دنبال خواهد کرد؛ او رنه سیموئز است که ناباورانه حس چندانی نسبت به خداحافظی با او نداریم.
راستی گاو زنده است. کنفوسیوس میگوید: «وقتی که هنر رقصیدن در تو نیست حداقل اسلحهای در جیبت بگذار!»