فرهاد اقطار، مدیرکل مداخله و بازتوانی سازمان بهزیستی، در اینباره گفت: ما نیازمند توجه خاص به نسل جوان کشور هستیم. چاپ بروشور و پوستر فقط سبب هدر رفتن اعتبارات مربوط به کنترل اعتیاد خواهد شد.
او در نشستی با عنوان اعتیاد و راهکارهای پیشگیرانه با اشاره به اینکه در حال حاضر جای یک الگوی زندگی سالم در کشور خالی است، توضیحداد: جای خالی یک الگوی زندگی سالم در کشورمان خودنمایی میکند و خانوادههای ایرانی و بهویژه جوانان ایرانی بدون دستیابی به این الگو دچار مشکلات هویتی شدهاند که یکی از دلایل رشد اعتیاد به حساب میآید.
به اعتقاد اقطار، برنامهریزی برای کنترل اعتیاد باید اجتماعمحور باشد و مخاطبان و گروه هدف وارد برنامه شده نیازهایشان را اعلام کنند و برای برطرفکردن این نیازها برنامهریزی شود.
مدیرکل مداخله و بازتوانی سازمان بهزیستی به این نکته اشاره کرده است که پژوهشهای سازمان بهزیستی نشان میدهد که اعتیاد، سومین مشکل مردم کشور است و از همینرو برنامهریزی برای کنترل آن در مراحل پیش از ورود جوانان به چرخه اعتیاد باید مورد توجه بیشتری واقع شود.
او گفت: سیر اطلاعرسانی کارآمد به مردم باید مستمر و مداوم باشد تا به تغییر نگرش منجر شود و در یک برنامهریزی طولانی مدت، به یکبازه زمانی 13 تا 15ساله نیاز داریم تا این تغییر نگرش در مردم ایجاد شود.
اما اگر اطلاعرسانی برای پیشگیری از اعتیاد در سنین پیش از دبستان شروع شود، ورود به چرخه اعتیاد دیرتر انجام میشود و در واقع با آموزش کودکان میتوان یک تاخیر در ورود به این چرخه ایجاد کرد. حسین ابراهیمی مقدم، مشاور خانواده، معتقد است که اعتیاد تنها مصرف موادمخدر یا روانگردان نیست و بسیاری از افراد مصرفکننده داروهای مسکن یا خواب آور نیز اعتیاد دارند.
اما از دیدگاه روانشناسی به گفته ابراهیمی 50درصد کسانی که کراک مصرف کردهاند پیش از مصرف دارای علائم مشهود افسردگی بودهاند و بهراحتی میشده این علائم را در آنان شناسایی کرد و تشخیص داد.
نکته دیگری که این روانشناس بر آن تأکید کرده، این است که در برخی موارد دیده شده که کسانی که از نظر وجدان مشکل دارند به موادمخدر روی میآورند؛ به این معنا که تربیت خانوادگی این افراد به نوعی بوده که وجدان ضعیفی در اختیار آنها قرار داده یا وجدان تنبیهکنندهای دارند. این افراد به احتمال خیلی زیاد به موادمخدر گرایش دارند.
هومن نارنجیها اما معتقد است که جنگیدن با موادمخدر کاری است که پلیس در سراسر دنیا انجام میدهد اما اعتیاد یک نیاز برای پاسخگویی به کاستیهای موجود است که تنها از طریق جنگ با موادمخدر قابل حل نیست. به اعتقاد این کارشناس، تا وقتی کاستیهای جامعه برطرف یا کنترل نشوند، اعتیاد همچنان رشد فزایندهای خواهد داشت و عملا کنترل ورود افراد به چرخه اعتیاد امکان پذیر نخواهد بود.
او نتیجه میگیرد که تنها راه کنترل پدیده اعتیاد برنامهریزی برای پیشگیری است و لازم است که به والدین آموزش داده شود که فرزندانشان به جز جبر و حساب و علوم، نیازهای دیگری هم دارند که باید به آنها توجه کرد و در واقع کودکان باید مهارتهای زندگی را بیاموزند و والدین نسبت به مشکلات فرزندانشان آگاهی داشته باشند.
درحالیکه آمارهای رسمی خبر از وجود یک میلیون و 200هزار معتاد رسمی و 800هزار معتاد تفننی میدهد،جمعیتی بالغ بر 10میلیون نفر در معرض خطر آسیبهای ناشی از اعتیاد هستند که بهنظر میرسد تمامی آمارها در غیاب برنامهریزی کاربردی برای پیشگیری از اعتیاد رو بهافزایش است.