بهویژه برای مخاطب ایرانی. مقایسه معنایی هم که از شنیدن کلمه «خبرنگار» در ذهن مجسم میشود، اکنون با سالهای پیش، در چنین نسبتی قرار دارد. ماجرای زشت و زیباهای سفر خبرنگاران همراه با هیاتهای دولتی یا هیاتهای دیپلماتیک ماجرای تازهای نیست اما آنچه در برنامه سفر اخیر وزیر خارجه ایران به کابل، بر خبرنگاران رفته، حکایت از تصوری دارد که تصمیمگیرندگان و برنامهریزان این سفرها در وزارت امور خارجه از «خبرنگار» دارند. وزارت امور خارجه ایران، هیات5نفره خبرنگاران رسانههای ایرانی را، بامداد دوشنبه 28 تیرماه یعنی یک روز پیش از آغاز اجلاس کابل، با یک پرواز عادی فرودگاه مشهد راهی کابل کرد.
سفر وزیر یکروزه بود اما اکنون پس از آنکه آقای وزیر 2 روز است به تهران برگشته، خبر میرسد که خبرنگاران ایرانی در ولایت قندهار، منتظر پرواز بازگشت هستند.گفته میشود، غبارآلودگی هوا مانع از پرواز خبرنگاران شده اما آیا هواپیمای اختصاصی هیاتدیپلماتیک ایرانی هم برای 5 خبرنگار، صندلی نداشت؟معما این است که خبرنگاران چهارشنبهشب بعد از یکروز معطلی در کابل، همراه یکی از کارکنان وزارت خارجه به قندهار منتقل شدهاند، درحالیکه ولایت قندهار مقرطالبان و خط مقدم جنگ آنها با نظامیان غربی است. بهنظر میرسد محتوایی که تصمیمگیرندگان سفر، از کلمه «خبرنگار» برداشت کردهاند، چنین رفتارهایی را ناشی میشود. این حکایت -که نخستین در نوع خود هم نیست- در بهترین حالت، نتیجه غفلت تصمیمگیرندگان و برنامهریزان سفرها در وزارت امور خارجه در قبال خبرنگاران است؛ خبرنگارانی که 2کلمه افغانستان و مرداد معانی خوشی را برایشان تداعی نمیکند.