برای مدت زمانی طولانی، صحبت از حساسیتهای زیستمحیطی در مقابل مسابقه عظیم بهرهبرداری از منابع نفت و گاز دریای خزر امری بیارزش تلقی میشد. در این میان برنامهریزی اصلی برای استخراج و بهرهبرداری از 44میلیارد بشکه ذخایر نفت اعلام شده در منطقه از سوی آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان صورت گرفت. اما در سالهای اخیر جستوجوی نفت و تلاش برای افزایش تولید آن در 2کشور ساحلی دیگر یعنی ایران و روسیه نیز آغاز شده است. شرکت لوکاویل ماه گذشته میلادی تولید تجاری نفت را در بخش روسی دریا با به راه انداختن سکوی یوری کارچاگین شروع و ایران نیز چندی پیش حفر نخستین چاه اکتشافی (آزمایشی) را در جنوب دریای خزر و عمیقترین بخش دریا آغاز کرد.
اینگونه بهنظر میرسد که ضعف دستگاه دیپلماسی ایران در پروژه گفتوگوها درباره دریای خزر به مهمترین عامل در جهت برخی سوءاستفادههای همسایگان شده است. اما آنچه در روزهای اخیر توجه جهانی را به مسئله حفاظت آبها از آلودگیهای نفتی و بهویژه محافظت دریایخزر از این آلودگیها جلب کرده است، حادثه روی داده در سکوی نفتی آمریکا در خلیج مکزیک است. این حادثه نشان داد که چنین وقایعی بدون توجه به سطح بالای تکنولوژیهای استخراجی شرکتهای نفتی ممکن است در هر جا رخ دهد؛ کمااینکه ایالات متحده و نیز شرکت بریتیش پترولیوم با فناوریهای فوق مدرن خود، در جلوگیری و رفع این واقعه با مشکل مواجه شدند. در پی این حادثه حداقل 5هزار بشکه نفت در روز در خلیجمکزیک سرازیر شده است و تصور چنین فاجعهای در دریای خزر که دریاچهای بسته است، میتواند انگیزهای برای اقدامات جدی هر پنج کشور حاشیه این دریا باشد. در حال حاضر دهها سکوی نفتی اغلب با سرمایهگذاری کشورهای غربی در حال فعالیت روی دریای خزر هستند که بیشتر آنها نیز متعلق به قزاقستان و جمهوری آذربایجان هستند.
صدمات ناشی از ورود نفت به دریایخزر سابقه وقوع دارند. نخستین بار خطرات میادین نفتی دریای خزر در روزهای آخر حیات اتحاد شوروی، زمانی که یک چاه در میدان نفتی عظیم تنگیز قزاقستان در سال1985 فوران کرد، توجه بینالمللی را بهخود جلب کرد. این چاه بهمدت بیش از یک سال شعلهور بود و حدود 3میلیون تن نفت و دهها میلیارد متر مکعب انواع مختلف گاز در جریان این حادثه سوخت و به مردم و محیطزیست منطقه آتیرا آسیب جدی وارد کرد. در سالهای اخیر نیز مهمترین منبع آلودگی ناشی از نفت در دریای مازندران از حوزههای نفتی در جمهوری آذربایجان بوده است.
به غیر از ورود نفت، برخی فعالیتهای دیگر نیز از جانب شرکتهای نفتی میتواند محیطزیست این دریا را آلوده کند. برای مثال در آخرین ماه سال2003، دادگاهی در قزاقستان، بزرگترین سرمایهگذار در صنایع نفت آسیای مرکزی و قفقاز یعنی تنگیز شورون اویل را به پرداخت 71میلیون دلار غرامت بهخاطر تخریب محیطزیست در اثر انباشت میلیونها تن سولفور در کناره خزر محکوم کرد. به این ترتیب واگذاری امتیازات اکتشاف، شناسایی و استخراج هیدروکربورها در دریای خزر، خطرات ناشی از به هم خوردن اکوسیستم و محیطزیست دریایی را بهشدت افزایش میدهد.
گسترش فعالیتهای مرتبط با توسعه منابع انرژی و استخراج آن در منطقه خزر، گونههایی از ماهیهای در معرض خطر مانند انواع ماهیان خاویاری، فکهای دریای خزر و «کیلکا»ها که ماهیهای خاص این دریا هستند را بهشدت مورد آسیب قرار داده است. در ترکمنستان توسعه اینگونه فعالیتها، ذخایر طبیعی کراسنوودسک، سکونتگاه صدها هزار پرنده و بیش از 40گونه پستاندار را در معرض نابودی قرار داده است.
برای محافظت از محیطزیست منطقه، باید ترتیباتی منطقهای و با حضور همه کشورهای ساحلی اتخاذ و البته به آن عمل شود. اگرچه در بررسی اقدامات صورت گرفته برای حفاظت از محیطزیست خزر، قطعنامهها، اعلامیهها، پروتکلها و مواردی از این دست زیاد دیده میشود، اما کارایی این ترتیبات تاکنون سنجیده نشده است. جدیدترین این توافقات (که ایران نیز روی آن تأکید زیادی دارد) کنوانسیون زیستمحیطیای است که در روز 13 آبان ماه 1382 در تهران توسط 5کشور ساحلی با هدف حفاظت و نگهداری محیطزیست دریایخزر امضا شد. در اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در تهران که در مهرماه1386 برگزار شد نیز روی حفظ محیطزیست این دریا توافق شد. اما مسئله اصلی یکی پایبند بودن کشورهای حاشیه خزر به این کنوانسیونها و توافقات است و دیگر اینکه فقدان مشارکت عمومی در تهیه این کنوانسیونها، کارایی آنها را با تردید مواجه کرده است. بهطور کلی در فرایند حفاظت از محیطزیست به غیراز دولتها، باید مردم نیز از راههای گوناگون بهویژه از طریق سازمانهای غیردولتی مشارکت داشته باشند و درباره سرمایهگذاریهای صورتگرفته و نیز اقدامات زیستمحیطی لازم برای محافظت از محیطزیست منطقه مطلع شوند.
از زاویهای دیگر، مقامات کشورهای منطقه باید نظارت بیشتری بر شرکتهای نفتی اعمال کنند تا این کمپانیها سطح بالایی از استاندارد را دارا باشند و البته این استانداردها نیز ممکن است به بازبینی مجدد نیاز داشته باشند.
خلیج مکزیک نمونهای است از خطری که رعایتنکردن استانداردهای لازم پیش از آغاز یک پروژه، مردم و اکوسیستم یک منطقه را تهدید میکند. در 28 آوریل سالجاری در کنفرانسی در آستاراخان، ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه اعلام کرد که تمام امور مرتبط با توسعه میدانهای نفتی در بخش روسی دریای خزر بهطور کامل براساس استانداردهای زیستمحیطی بینالمللی و بدون بهکارگیری تکنولوژی تخلیه است؛ این بدان معناست که زباله حاصل از فعالیتهای تولیدی در دریا تخلیه نمیشود بلکه قبل از اینکه تبدیل به فاضلاب شده و پردازش دوباره روی آن انجام گیرد جمعآوری میشود.
پوتین همچنین آرزو کرد که شرکتهای فعال در سایر کشورهای منطقه نیز به این ابتکار عمل ملحق شوند. اما از آنجا که مسائل زیستمحیطی همواره دستخوش رقابتهای سیاسی قرار داشتهاند، باید دید آیا این طرح روسیه واقعا عملی میشود یا اینکه صرفا تبلیغی در برابر شرکتهای غربی حاضر در منطقه بوده است.
نکته مهم پیرامون مسائل زیستمحیطی منطقه خزر و اهمیت آن برای ایران این است که اگرچه ایران در دریای خزر ذخایر مهمی دارد که شامل 15میلیارد بشکه نفت و 11تریلیون فوت مکعب (حدود 300میلیارد متر مکعب) گاز طبیعی میشود، ولی این ذخایر قابل مقایسه با آنچه میتواند در جنوب کشور و خلیجفارس مورد بهرهبرداری قرار دهد نیست. از طرف دیگر منابع زنده این دریا از جمله انواع ماهیان و بهویژه ماهیان خاویاری بهدلیل جریانهای آبی موجود در این دریا بیشتر در قسمتهای نزدیک به سواحل ایران هستند و بسیاری از ساکنان این نواحی از فعالیتهای اقتصادی مرتبط با این منابع مانند ماهیگیری امرار معاش میکنند. با توجه به موارد ذکر شده برای جلوگیری از گسترش صدمات زیستمحیطی همه کشورهای منطقه باید تدابیر مشخص و الزامآوری را اتخاذ کنند و پیگیری این مسئله بهویژه برای ایران اهمیت دارد، زیرا با وجود اینکه بیشترین فعالیتهای نفتی در منطقه متعلق به کشورهایی غیر از ایران است اما تأثیر مخرب این فعالیتها روی منابع زنده دریایی مورد استفاده ایران آشکار میشود. از سوی دیگر با توجه به تلاشهای اخیر ایران برای بهرهبرداری از منابع خود در خزر، توجه به محیطزیست این دریا و حفظ منابع زنده آن باید اهمیت ویژهای برای کشورمان داشته باشد.
با این وجود اینگونه به نظر میرسد که تقویت حوزه دیپلماسی کشورمان در خزر میتواند به رفع مشکلات ایران در دریای خزر منجر شود.