مهمترین مسئله در سینمای کشورهای این منطقه، کمبود سرمایه و فقدان سرمایهگذاری لازم روی تولیدات سینمایی است. زمانی بود که فیلمهای سینمایی در اروپای شرقی با مشکل سرمایه روبهرو نبودند. در آن دوران دولتهای سوسیالیستی و کمونیستی این کشورها که روابط نزدیکی با اتحاد جماهیر شوروی (سابق) داشتند، سینما را دولتی( و یا به قول خودشان ملی) اعلام کرده بودند و اکثریت قریب به اتفاق فیلمها با سرمایه دولتی ساخته میشدند. اما در آن دوران، فیلمسازان معترض میگفتند که دولت با حمایت مالی خود از محصولات سینمایی، صنعت ملی سینما را به سمت دولتی شدن برده و با ایجاد سانسور و سیاستهای تبعیضآمیز، مانع از خلاقیت هنرمندان میشود. در آن زمان، پول بود ولی خبری از آزادی عمل و بیان نبود. حالا که حدود 2دهه از سقوط دولتهای چپگرا در اروپای شرقی میگذرد، وضعیت برعکس شده است. در سالهای اخیر، آزادیعمل و بیان به دست آمده است ولی خبری از پول نیست.
در نظام مالی جدید اروپایشرقی، حاکمیت اصلی با پول است و اینبار به جای بوروکراسی دولتی، این سرمایهگذاران هستند که خواستههای خود را به هنرمندان و صنعت سینما تحمیل میکنند. تشکیل شوراهای فیلمسازی توسط هنرمندان(که به نوعی بهرهگیری از همان روشهای چپگرای متداول در دوران حکومت کمونیستها بود) تاحدودی به بهبود وضعیت آنان و فیلمسازیشان کمک کرد. این شوراها هریک شامل چند هنرمند میشد که با تامین سرمایه اولیه کار توسط خودشان، محصولات سینماییشان را جلوی دوربین میبردند. به کمک این شیوه، سینمای اروپای شرقی در این سالها به حیات خود ادامه داد، ضمن اینکه سرمایهگذارانی در درون و بیرون صنعت سینما بودند که روی فیلمهای سینمایی سرمایهگذاری میکردند. گزارش زیر جنبههای مختلف و متفاوت وضعیت فیلمسازی در چند کشور اروپای شرقی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
بنیاد فیلم مجارستان (MM12) سال گذشته میلادی مبلغ 2/2 میلیوندلار را در اختیار 7فیلم سینمایی قرار داد. یکی از این فیلمها «در» ساخته جدید ایشتوان ژاپو فیلمساز کهنهکار و اسکارگرفته مجارستان است. اما این مرکز دولتی به صورت رسمی اعلام کرده که توانایی کمک بیشتری را به صنعت سینمایی کشور ندارد. از آنجا که امکانات مالی بنیاد فیلم مجارستان محدود است و نمیتوان امید زیادی به حمایتهای مالی و معنوی آن داشت، تهیهکنندگان و فیلمسازان مجاری مجبور هستند به سراغ گزینههای دیگر- هم در محدوده سازمانهای دولتی و هم در محدوده بخش خصوصی- بروند و در بین آنها، به جستوجوی پول و سرمایه لازم برای محصولات خود بپردازند. بهصورت طبیعی، انجام چنین کاری چندان ساده و راحت نیست و تهیهکنندگان و فیلمسازان ضمن آنکه باید برای رسیدن به مقصود کفشهای آهنین به پا کنند، مجبورند که خودشان را با شرایط ویژه کنونی وفق دهند. در حقیقت، منطبق شدن با این شرایط برای پیدا کردن پول و سرمایه، یکی از دشوارترین کارهایی است که آنها باید انجام دهند. در طول 6سال گذشته، حدود 14فیلم مجاری با حمایت مالی بنیاد فیلم وین تهیه شد و این چیزی است که هنرمندان مجاری، هم متوجه آن هستند و هم موافق آن.
قوانین مربوط به تولید محصولات مشترک همیشه پیچیده و در عین حال مشکلساز هستند. تهیهکنندگان سینمایی در کشورهایی که نیازمند جذب پول و سرمایه هستند، مجبورند که دوندگی و تلاش مضاعفی کنند و تفسیرهای متفاوت و گاه متناقضی از این قوانین ارائه دهند. آنها برای تولید محصولات خود و سرپا نگهداشتن شرکتهای فیلمسازی خویش، باید چندبرابر همتایان خود در کشورهای دیگر سعی و تلاش کنند. گاربور کواکس از مسئولان شرکت فیلمسازی فیلم پارتنرز که در شهر بوداپست کار و فعالیت میکند، عقیده دارد که کادر رهبری جدید بنیاد فیلم مجارستان، در تلاش است تا به اهالی صنعت سینما در کشور کمک بیشتری کند و حمایتهای این بنیاد، چشمانداز روشنتری را پیشروی سینمای مجارستان و دستاندرکاران آن قرار داده است. در حقیقت، مدیران جدید این بنیاد گفتهاند خود را موظف میدانند در جستوجوی راههایی برای پیدا کردن منابع جدید مالی برای تولید فیلمهای بیشتر باشند. یکی دیگر از وظایف جدید این بنیاد بازاریابی بینالمللی برای فیلمهای مجاری و توزیع وسیعتر این محصولات در کشورهای دیگر است. به اعتقاد مدیران بنیاد، این اقدام میتواند باعث جمعآوری پول برای محصولات بعدی سینماگران مجاری بشود.
زمانی که نام جمهوری چک شنیده میشود، بلافاصله تلاش سرمایهگذاران خارجی برای تولید محصولات اکشن به ذهن متبادر میشود. امید بزرگ این جمهوری این است که بتواند دوباره زمینه حضور و فعالیت هنرمندان خارجی را در داخل کشور فراهم کند و حیات دوبارهای به دیدگاهی بدهد که در مدتزمانی نه چندان دور، زمینهساز حضور افسار گسیخته و غیرقابل کنترل هنرمندان بینالمللی بود. برای همین منظور، مسئولان جمهوریچک، دست به تلاش گستردهای زدهاند و یک سری قوانین جدید، در این رابطه وضع کردهاند که شامل یک سری معافیتهای مالی خیلی خوب میشود. پس از آنکه کمیسیون اروپا در جلسه ماه ژوئن گذشته خود از این طرح تعریف و تمجید کرد، راه برای بازگشت دوباره محصولات بینالمللی به کشور چک فراهم شد. این معافیتهای مالی میتواند کمک بسیار بزرگ و زیادی به کل صنعت سینمای جمهوری چک و صدالبته به کل کشور بکند.
فیلمبرداری محصولات سینمای خارجی در جمهوری چک، فقط به معنای شکوفایی مالی و پولی نیست؛ این مسئله، رونق تازهای هم به محصولات داخلی این کشور اروپای شرقی میدهد. با حضور گروههای فیلمسازی بینالمللی در داخل کشور، شرکتهای کوچک فیلمسازی چک و اهالی سینما هم میتوانند به حیات خود ادامه دهند و صنعت فیلمسازی داخلی هم پرکار میشود. همین مسئله، تلاش و فعالیت بیشتر تهیهکنندگان داخلی را- که این روزها بیشتر و بیشتر نیز شده است- به خوبی توضیح میدهد. جنب و جوش مربوط به این قضیه آنقدر زیاد است که حتی جولیت سیچل، یکی از مدیران اجرایی جشنواره بینالمللی کارلو ویواری هم وارد ماجرا شده و قصد تولید یک فیلم سینمایی را دارد. این فیلم که «هشت سر دیوانگی» نام دارد اثری شرححالگونه درباره شاعر تبعیدی روسی آنا بارکوآ است.
قرار است تا سال 2011 حدود 28فیلم جدید سینمایی در جمهوری چک جلوی دوربین برود. اهالی صنعت سینمای کشور امیدوارند این رقم را تا 36فیلم افزایش دهند. اما هنوز هم حرف و حدیثهای بسیاری مطرح است و هر لحظه پرسشهای تازهای طرح میشود. تحلیلگران اقتصادی سینما در این رابطه صحبت میکنند که صنعت سینمای چک، گزینههای مختلفی را در رابطه با کسب سرمایه برای تولید محصولات خود در اختیار ندارد. در چند سال اخیر، بخش مهمی از هزینههای مالی صنعت سینمای جمهوری چک، از فروش امتیاز دیجیتالی محصولات تلویزیونی آن تأمین شده است. فروش این محصولات کمک کرده تا پول و سرمایه لازم به داخل صندوق بنیاد سینماتوگرافی چک (CCF) ریخته شود. این بنیاد با کمک تهیهکنندگان تلویزیونی کشور، هنوز هم منبع اصلی برای سرمایهگذاری بهروی فیلمهای سینمایی هستند، اما قرار است در پایان سال 2011 تعریف تازهای برای نوع کمک و همکاری این دو مرکز با صنعت سینما ارائه شود. این تعریف تازه به معنی آن است که تهیهکنندگان سینمایی در جمهوری چک باید در جستوجوی یک استراتژی تازه و متفاوت برای کار خود باشند. آنها هنوز آلترناتیوی در این رابطه ندارند، اما تولید محصولات مشترک با بقیه کشورهای اروپایی (که البته بیشتر منظور کشورهای اروپای غربی است) میتواند یکی از جایگزینهای مهم باشد.
شاید اگر فیلمی از رومانی در جشنواره بینالمللی نمایی از فیلم 4ماه، 3هفته، 2روز کن 2007 نخل طلا را از آن خود نمیکرد، کمتر کسی میتوانست باور کند این کشور کوچک اروپای شرقی صاحب صنعت سینما و فیلمسازی است. رومانی بیشترین شهرت خود را بهخاطر دیکتاتوری آهنین نیکلای چائوشسکو و گارد آهنین سیاهپوش خویش دارد، که سینمای آن فیلمهایی کاملا تبلیغاتی و دولتی تهیه میکرد. اما پس از سقوط دولت نظامی چائوشسکو و رهایی فیلمسازان و هنرمندان از قید و بند سرکوب و سانسور، صنعت سینمای کشور همچنان با دشواریهای بسیاری روبهروست. میشاچیریلوف منتقد سینمایی در ارتباط با موفقیت «4ماه، 3هفته، 2روز» ساخته کریستیان مونگیو در جشنواره کن و دریافت جایزه بزرگ آن میگوید: «این یک هدیه زهرآگین بود. پیروزی شگفتانگیز سینمای رومانی در جشنواره کن چه پیامدهایی برای سینمای ما داشته است؟ بعداز سروصدایی که فیلم مونگیو به پا کرد، چشم صنعت سینمای غرب و تماشاگران خارجی به ما دوخته شده که ببینند ما چه میکنیم و قصد انجام چه کارهایی را داریم. حالا وقتی ما با فیلمی به جشنواره کن میرویم و جایزهای نمیگیریم، عموم مردم میگویند حتما این فیلم اثر بدی بوده که نتوانسته موفقیتی از آن خود کند.»
با این وجود، سینمای رومانی هنوز سینمایی نوپا و درحال رشد است. صنعت سینمای این کشور راه درازی را تا دستیابی به یک سری فرصتهای خوب طی کرده و نمیتواند بهآسانی موقعیتها و موفقیتهایی را که بهدست آورده است، از دست بدهد. به همین دلیل است که هنرمندان سینما در این کشور تلاشهای خود را چند برابر کردهاند. این تلاشها از یک سو مربوط به تولید تعداد بیشتری فیلم سینمایی میشود و از سوی دیگر، کیفیت این کارها را مورد توجه خود دارد. نتیجه این تقلای سخت این است که تا سال آینده میلادی حدود 35فیلم بلند سینمایی در رومانی آماده نمایش خواهد شد. تعداد 22 فیلم دیگر نیز در دست تولید است. این فیلمها شامل طیف وسیعی از ژانرهای سینمایی از کمدی و مستند گرفته تا درام، خانوادگی و تعلیقی میشود. در ماه مه امسال یک قانون جدید سینمایی تصویب و به مورد اجرا گذاشته شد که زمینه را برای تولید راحتتر فیلمهای سینمایی فراهم میکند. بخش مهمی از این قانون اختصاص به سیستم سرمایهگذاری و جذب سرمایه دارد. از آنجا که رومانی لوکیشنهای جذاب و بکری دارد، بحث فیلمبرداری محصولات بینالمللی در این کشور هم مطرح است.
یکی از مهمترین نکات در ارتباط با سینمای لهستان این است که صنعت سینمای این کشور چگونه میتواند فیلمهایی تولید کند که در سطح جهانی هم با موفقیت خوب مالی و انتقادی روبهرو شوند. یکی از رسانههای گروهی لهستان این نکته را در همین تیتر ساده خلاصه کرده که «میزان قدرت و توانایی فیلمهای لهستانی برای سفر خارجی چقدر است؟» منتقدان سینمایی در این کشور به این نکته اشاره میکنند که در یک سال گذشته، فیلمی از لهستان در جشنوارههای معتبر بینالمللی همچون کن و برلین نبوده است و در ارتباط با این فقدان، پرسشهای زیادی را مطرح میکنند. اما ماسیک کارپینسکی مدیر روابط بینالمللی انستیتو فیلم لهستان، در اینباره صحبت میکند که فیلمهای لهستانی در بخش مسابقه جشنوارههای معتبر دیگری مثل مسکو، کارلوویواری، سن سباستین، پوسان و خیلی جشنوارههای دیگر حضور داشتهاند. درجشنواره ونیز امسال هم فیلمهایی از کشور لهستان بهنمایش درخواهد آمد. به اعتقاد وی «منهای بحث پیداکردن سرمایه برای تولید محصولات تازه، ما با مشکل ازدستدادن سرمایههای فکری روبهرو هستیم. این مشکل بزرگی است که کمتر کسی این روزها به آن توجه میکند. از طرف دیگر در بحث اقتصادی کار، ما هیچ سنت خوبی در ارتباط با موضوع تهیهکنندگان نداریم و این درحالی است که صنعت و سنت فیلمنامهنویسی و کارگردانی ما هم ضعیف است.»
ورایتی