پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۹
۰ نفر

زندگی به این بزرگی پر از چیزهای کوچک است. کارهایی که گاهی اصلاً به چشم نمی‌­آید، اما انجامش می‌‌دهیم. کارهایی که در نگاه اول شاید اصلاً کار چندان مهمی نباشد. مثل آب دادن به گل­‌های توی گلدان یا تکه کردن کالباس برای یک بچه گربه. مثل لبخند زدن به آدم­‌ها توی خیابان یا کمک کردن به یک دوم دبستانی شل و ول در نوشتن انشا و حل کردن تمرین‌­های ریاضی.

گلدان صورتی

زندگی به این بزرگی پر از چیزهای کوچک است. چیزهایی که وقتی خوب بهشان فکرکنی هر کدام می‌تواند یک جور عبادت باشد. عجیب است. اما نگاه کردن به آبی آسمان و غرق شدن توی آن بیکرانه­ عجیب و احساس این­که خدا چه کارها که کرده، خودش یک جور عبادت است انگار.

گوش دادن به صدای پرنده‌­ها که اول صبح زمین را می­‌گذارند روی سرشان و ریختن برنج مانده­ دیشب با خرده نان‌های آب‌زده و لذت بردن از این‌که به غذایشان هجوم می­‌آورند و چند دقیقه‌ای هره­ پنجره را پاک می‌­کنند خودش یک جور عبادت است انگار.

با این نگاه، می‌­توان همه روز در حال عبادت بود و در حال ستایش آن موجود بزرگ و عجیب و قدرتمند به‌سر برد. وقتی‌که «روی قانون چمن پا نمی‌گذاری»، وقتی‌که «نمی‌خندی اگر بادکنک می‌­ترکد»، وقتی‌ سبزه سبز می‌­کنی، وقتی‌که شب­‌ها اگر چند صفحه کتاب نخوانی خوابت نمی‌­برد، وقتی‌ که برای دوستانت ایمیل‌­های محبت‌آمیز می‌­فرستی، وقتی‌که برای روزهایت برنامه می‌­ریزی، تصمیم می‌‌گیری صبح‌ها زودتر بیدار شوی، تصمیم می­‌گیری کمی شعر بخوانی، کمی قدم بزنی یا یادداشت روزانه بنویسی، وقتی از در خانه بیرون می­‌روی چهارقل بخوانی، برای خانه­ فیروزه‌­ای مطلب بنویسی و به درددل­‌های مادرت گوش کنی با همان اشتیاقی که پای تلفن با یلدا حرف می‌­زنی، آن وقت است که انگار داری یک جور عبادت می­‌کنی!

عبادت­‌هایی از جنس زندگی. عبادت‌هایی از آن جنس که انگار بسیار زمینی است، اما روحی آسمانی دارد. عبادت­‌های این شکلی راحت هم هست. می­‌تواند عادت­‌های خوب و ساده‌‌­ای باشد. عادت­‌هایی که بشود تغییرشان داد و نوشان کرد. تا کهنه و نخ­‌نما نباشد. عبادت‌هایی که لازم نیست به سن قانونی یا شرعی برسی تا بر تو واجب شوند. می­‌توانی از وقتی‌که بسیار کوچکی به آنها برسی و تا آخرین روز زندگی­‌ات با خودت داشته باشی‌شان. عبادت­‌هایی که حفظ کردنی نیست. قورت دادنی نیست. درد ندارد. هم برای دیگران خوب است و هم برای خودت.

اینها حال تو را بهتر می­‌کند و زندگی‌­ات براق می‌­شود و خداوند دوست دارد که حال بنده‌­اش خوب باشد و زندگی کوچکش که پر از چیزهای ریز ریز است شفاف و مهربان و نرم و دوست­‌داشتنی جلوه کند و خداوند دوست دارد که بنده‌اش شب‌‌ها را که برای آرامش آفریده شده، راحت بخوابد. بر بالشی از رویا و امید برای داشتن صبحی که صورتی است.

کد خبر 113006
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز