در گزارش حاضر به روال معهود « برنامهای برای پیشرفت و عدالت » مزیتها و پتانسیل شهرداریها و راهبردها و اقدامات اساسیای که در برنامه مذکور ( تهیه شده به اهتمام دکتر قالیباف و تیم همکار ایشان) آمده است از نظرتان خواهد گذشت.
1- فلسفه وجودی
در مورد فلسفه تشکیل شهرداری رایجترین نظری که موجود است مأخوذ از نظریه تشبیه حکومت، دولت و نهادهای دولتی به شرکتهای تعاونی است. به موجب این نظریه، شهرداری یک شرکت یا سازمان تعاونی است که مردم یک شهر عموماً سیاستمداران قهری آن هستند. سهامداران از میان خود عدهای را بهعنوان نماینده خود در شورای شهر انتخاب کرده اداره امور شهرها را به آنها میسپارند چون نمایندگان مذکور بالضروره اطلاعات و سازوکارهای لازم را برای اداره کردن شهر وحل مسائل پیچیده آن نداشته و فقط بهعلت اینکه بهلحاظ شایستگیهایی که داشتهاند و طرف اعتماد مردم شهر بودهاند، انتخاب شدهاند بنابراین همان طور که در شرکتهای تعاونی نیز متداول است آنها شخصی را که صلاحیت علمی و عملی و اخلاقی کافی برای اداره کردن شهر و شهرداری را داشته باشد بهعنوان شهردار انتخاب و اداره امور شهر را به او واگذار کرده و خود بر کار او نظارت میکنند.
در تقریری ساده و موجز میتوان فلسفه وجودی شهرداریها را اینگونه بیان کرد که مردم شهر دارای یک سلسله نیازهای مشترک هستند که هر یک به تنهایی قادر نیستند آنها را برای خود تأمین کنند و اگر هم قادر باشند بعضی از آنها را بدون مشارکت دیگران تأمین کنند حداقل اشکالی که دارد این است که هزینه تأمین انفرادی آنها بسیار سنگین بوده از عهده همه کس ساخته نیست و گاهی ممکن است مرغوبیت و مطلوبیت کافی نیز نداشته باشد.علاوه بر آن مردم شهر به معابر عمومی، پارکهای عمومی، نظافت و زیبایی شهر و بسیاری دیگر از این نوع تسهیلات و مسائل احتیاج دارند که غیرممکن است بتوانند بهطور انفرادی آنها را برای خود تأمین کنند. پس برای اینکه قادر باشند همه این مزایا را با هزینه کم برای خود فراهم سازند، اقدام به تشکیل سازمانی مشترک به نام شهرداری میکنند. همچنین برای اینکه شهرداری طبق دلخواه آنها رفتار و عمل کند و هزینه تمام خدمات و تأسیسات را بهنحوی عادلانه بین اهالی سرشکن و از آنها وصول کند و به مصرف واقعی برساند، و وجوه مذکور با رعایت کامل صرفه و صلاح به مصرف برسد، نمایندگانی را از طرف خود بهعنوان عضو شورای شهر انتخاب میکند تا شورای مذکور، شهرداری شایسته انتخاب کرده اداره امور شهر را بهعهده او واگذار و خود بر کار او نظارت کنند.
2- تمرین قانونمداری و مشارکت اجتماعی
امروزه دیگر در نقش مؤثر شهرداریها در رشد اجتماعی مردم جای هیچگونه تردیدی نیست چون با ایجاد و توسعه و تقویت شهرداریها مردم محل در امور مربوط بهخود دخالت و نظارت کرده و در تصمیمگیری شرکت میکنند.
طبیعـی اسـت از یک سـو نسبت به تمامی این مؤسسات، احساس علاقه کرده و درصورت لزوم از آنها تا سر حد امکان دفاع کنند و از سوی دیگر با استفاده از نیروی خلاق فکری و امکان کاربرد و یا حداقل عرضه آزادانه ابتکارات خویش در تقویت اساس نهادهای محلی گام بردارند.
امروزه وظایف شهرداریها درکشور ما روز به روز سنگینتر و دامنه خدمات شهری گستردهتر میشود، از این رو، شهرداریها باید در بهبود عمران شهرها گامهای بلندتری برداشته و در تحقق هر چه بیشتر نظام مردم سالار موفقیت چشمگیری کسب کنند چرا که در روزگار ما دیگر نمیتوان مشارکت مردمی را به عنوان یکی از راهبردهای تلاش حداکثری برای بهترین نحوه مدیریت خرد و کلان لحاظ نکرد. عدماحترام به افکار عمومی، دیگر برای هر سازمان مسئولی به مثابه خودکشی تلقی میشود.
مردمی که مسئولیت خود را در بهبود بخشیدن به امور عمومی و محلی به خوبی شناختهاند، سهم خود را در ساختن بنای استقلال مملکت خود تشخیص دادهاند نباید از دخالت در عادیترین امور مربوط بهخودشان محروم کرد. شورای شهر، همان مجلس شورای اسلامی کوچک است که در آنجا باید افراد یک کشور، تمرین نمایندگی پارلمان را بکنند.
حقوق شهروندی، امروز با الزامات و اقتضائات خاص خود مشارکت همه جانبهای را میطلبد. در این سر فصل، قانونمداری و عدالت 2رکن اساسی برای هر مشارکت مدنی محسوب میشود. با این توصیفات باید گفت که این مداخله داوطلبانه اهالی است که به فعالیتهای عمرانی، خدماتی، اجتماعی و فرهنگی یک شهر جان و حیات میبخشد و آنرا پایدار میسازد.
3 - مزیت ها و پتانسیل ها
در گزارش قبلی در توصیف وضعیت موجود شهرداریها ذیل بیان وظایف شهرداریها از موضوع تحقق مدیریت یکپارچه شهری، بهعنوان یکی از وظایف اصلی مدیریت شهری نام بردیم. همین طور جدیترین چالشها را جدای از منابع مالی محدود و مضیقه همیشگی مدیریت شهری در این زمینه گاه عدمتن دادن دولتها به سامان دادن ساز و کارهای قانونی برای رسیدن به مدیریت یکپارچه شهری ذکر کردیم. اکنون باید گفت طبق بررسیهای کارشناسانه میتوان این مزیتها و پتانسیلها را برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری توسط شهرداریها بر شمرد:
تحقق مدیریت یکپارچه شهری
پیشبینی جایگاه عالی برای شورای شهر در قانون اساسی و امکان استفاده از آن در جهت کسب اختیارات مربوط به مدیریت شهری یکپارچه توسط شهرداریها
وضعیت مناسب نیروی انسانی در کشور از نظر تحصیلات و تخصص که امکان تجهیز سریع شهرداریها برای انجام وظایف مربوط به مدیریت شهری را فراهم میکند.
بخش خصوصی تقریبا فعال که میتواند پذیرنده امور تصدیگری در شهرداریها باشد تا شهرداری بتواند به وظایف کارفرمایی و تولیگری در حوزه مدیریت شهری بپردازد.
امکان ایجاد ارتباط با سازمانهای بینالمللی مرتبط با مدیریت شهری و استفاده از تجارب آنها
فراهم آمدن بلوغ سازمانی نسبی در شهرداریها که آنها را آماده پذیرش وظایف جدید در حوزه مدیریت شهری میکند.
امکان ایجاد اتحادیه شهرداریها و مراکز منطقهای (چند شهری) برای استفاده بهینه از منابع شهرداریها و پشتیبانی آنها از جهات فنی، مالی و... .
آشنایی نسبی شهروندان با مشکلات ناشی از عدموجود مدیریت یکپارچه شهری، و در نتیجه وجود پشتوانه و حمایت مردمی در راستای تحقق آن.
4- اهداف، راهبردها و اقدامات اساسی
اهداف | راهبردها | اقدامات اساسی |
کسب اختیارات لازم برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری |
بازگردانده شدن آندسته از وظایف شهرداری که مرتبط با امور مدیریت شهری بوده و طی سالهای گذشته به دستگاههای دیگر واگذار شده است (برخی از موارد مهم در قوانین برنامههای پنج ساله آمده است.) و کسب اختیارات جدید لازم برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری که در وظایف مندرج در قانون شهرداریها وجود ندارد. |
استفاده از سازوکار پیشبینی شده در اصل 102 قانون اساسی و تهیه طرحها و لوایح موردنیاز و ارائه آن به مجلس و دولت در جهت بازگرداندن وظایف منفک شده از شهرداریها و همچنین کسب اختیارات جدید مورد نیاز برای تحقق مدیریت شهری یکپارچه هماهنگی و تعامل سازنده با دستگاههای اجرایی از طریق ایجاد ساز و کارهایی مانند کمیتههای هماهنگی و شوراهای مشترک اطلاع رسانی میزان همکاریها و عدمهمکاری دستگاههای اجرایی در زمینه امور مدیریت شهری یکپارچه به مردم ساختار مدیریتی شهرداریها متناسب با اهداف جدید و شرایط کنونی شهرها و انتظارات شهروندان مورد بازبینی قرار گیرد. |
تأمین منابع مالی پایدار برای شهرداریها |
تحقق تمامی منابع مالی که در قانون شهرداریها اجازه داده شده است. |
حذف بخشودگیهایی که برای برخی مؤسسات دولتی، عمومی و خصوصی در نظر گرفته شده است. تغییر عوارض مبلغی (مقداری) به درصدی برنامهریزی جهت جمعآوری عوارضی که وصول نمیشوند. |
تأمین منابع مالی پایدار برای شهرداریها |
تلاش برای ارتقای سیستمهای مدیریتی شهرداریها، افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها |
اخذ بهای خدمات از شهروندان براساس میزان بهرهمندی آنان و رعایت عدالت تدوین و اجرای برنامههای توانمندسازی کارکنان شهرداریها بهمنظور افزایش بهرهوری نیروی انسانی آموزش و توانمندسازی کارکنان شهرداری و کارکنان مرتبط با امور مدیریت شهری در راستای ایجاد ظرفیت برای پذیرش و انجام وظایف مدیریت شهری توسط شهرداریها حذف کارها و خدمات غیرضروری بالا بردن کیفیت اجرایی پروژههای عمرانی و خدماتی حذف عوارضی که گرفتن آنها توجیه اقتصادی ندارد. کم کردن تصدیگریها و برون سپاری آنها به بخش خصوصی |
تأمین منابع مالی پایدار برای شهرداریها |
برقراری تعامل مطلوب با دولت، مجلس، دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی در راستای جذب منابع مالی |
تهیه پیشنهادهای مناسب و پیگیری برای تصویب آن در مراجع ذیصلاح بهمنظور دریافت کمکهای بیشتر دولت به شهرداریها (با توجه به اینکه اصلیترین منبع درآمدی در کشور ما نفت است و نه مالیات، لذا لازم است دولت منابع طرحهای توسعهای که در محدوده شهرداریها انجام میشود را در اختیار شهرداریها قرار دهد.) پیگیری برای تعیین سهمی از مالیات برای شهرداریها |