در ارزیابی ترکیه و تحولات گسترده آن، باید شرایط خاص این کشور را درنظر گرفت، نه آنکه ترکیه را صرفا از چشماندازهایی مانند گرفتاریهای آمریکا، اولویتهای اسرائیل، حساسیتهای اروپا، نگرانیهای اعراب و کردها و برنامههای ایران نگریست.چنین نیست که ترکیه به خاطر ارتباطات استراتژیک خود با کشورهای عربی- اسلامی، جسورانه از روابط نزدیک و سنتیاش با ایالات متحده، ناتو و اسرائیل فاصله گرفته باشد؛ در واقع آنکارا در حال متوازن کردن روابط خود با تمامی این بازیگران است و نقش بزرگتری را برای خود، بهعنوان یک قدرت منطقهای که ارتباطات محکمی با تمام بازیگران مهم منطقه دارد و همچنین از اعتبار بینالمللی برخوردار است، قائل است.
ترکیه را میتوان در حال عبور از سومین مرحله تحول مداوم خود مشاهده کرد. مرحله نخست این تحول، پس از دوران جنگ سرد ابتدای دهه 1990 آغاز شد و شامل گسترش و ثبات اقتصادی و ایجاد فضایی دمکراتیکتر در عرصه سیاسی این کشور میشد؛ مرحلهای که در نهایت منتهی به ظهور حزب عدالت و توسعه، حزب اسلامگرا و میانهروی حاکم بر کشور شد. مرحله دوم، پس از اشغال عراق توسط ایالات متحده در سال 2003 آغاز شد. جنگ آمریکا در عراق، معادلات قدرت را در منطقه از اساس دگرگون کرد و به ایران و ترکیه مجال داد نفوذ منطقهای بیشتری به دست آورند. اصلاحات دمکراتیک در داخل ترکیه نیز موجب شد تا دمکراسی مبتنی بر قانون اساسی، بهتدریج خود را بر نخبگان حاکم بر کشور که عمدتا متکی به نظامیان بودند، تحمیل کند.
مرحله سوم تحولات گسترده ترکیه اما، اینک آغاز شده است؛ مرحلهای که طی آن ترکیه توان اقتصادیاش را با روابط خوب خود در منطقه و دیپلماسی جسورانهاش در هم آمیخته است. نشانههای این تغییرات را همه جا میتوان مشاهده کرد ؛ هنگامی که وارد فرودگاه استانبول میشوید، افزایش ترافیک گردشگران و تجار خارجی، تا حدی نشاندهنده سیاست معقولانه آنکارا در لغو محدودیتهای صدور ویزا برای کشورهای همسایه، مانند سوریه، اردن، عراق، ایران و سایرین است.
حتی پیش از فرود آمدن در فرودگاه استانبول، میتوان صدها کشتی باری را که در انتظار پهلو گرفتن در بندر هستند، مشاهده کرد؛ نکتهای که خود گویای افزایش تولید و صادرات کشور است. توسعه اقتصادی و تقویت بیشتر طبقه متوسط جامعه ترکیه، از علل عمده موفقیت حزب عدالت و توسعه طی بیش از یک دهه گذشته است و افزایش رفاه اقتصادی میتواند روابط بهبود یافته ترکیه را در سراسر منطقه بیش از پیش محکم کند.
پیشبینیها و ارقام جدید اقتصاد ترکیه مبهوت کنندهاند. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی پیشبینی میکند که در حد فاصل سالهای 2011 تا 2017، میانگین رشد اقتصادی ترکیه7/6درصد باشد که موجب میشود این کشور به لحاظ سرعت رشد اقتصادی، در صدر کشورهای عضو این سازمان قرار بگیرد. رشد اقتصادی ترکیه در3ماه نخست سالجاری میلادی، 11درصد بوده است. بانک سرمایهگذاری گلدمن ساکس پیشبینی میکند که ترکیه در سال 2050 سومین اقتصاد اروپا و نهمین اقتصاد بزرگ جهان خواهد بود (در حال حاضر ترکیه شانزدهمین اقتصاد جهان است).
تأثیر رشد اقتصادی را بر شرایط داخلی ترکیه میتوان به اشکال مختلف مشاهده کرد؛ از جمله با حضور در پارک- بازار ایستینی در استانبول. این مرکز تجاری-تفریحی از همان نگاه نخست، تأثیر چشمگیری در بیننده میگذارد. بازار مذکور دارای 291 فروشگاه لوکس، بیش از 85 هزار متر مربع فضای خرده فروشی، چندین سینما، رستوران، کافی شاپ، مراکز ورزشی، پارکینگ 4 طبقه، فضاهای باز و سر بسته، یک فضای سبز مرکزی و یک بازار ویژه غذاهای اصیل ترکی است. بازار، محلی برای وقت گذرانی ثروتمندان بهنظر میرسد، هرچند در واقع پاتوق تفریح و خرید اقشار متوسط استانبول است.
ترکیه امروز، با توجه به ابعاد سیاسی و دیپلماتیک خود، باید از میان موانع بسیاری که در مسیر پیشرفت قرار دارد، عبور کند؛ موانعی مانند تنشهای اخیر با اسرائیل، تنشهای امنیتی دوباره با شبه نظامیان کرد و نبرد سیاسی داخلی بر سر تغییرات مد نظر دولت در قانون اساسی که قدرت برخی نهادهای قضایی را محدود و ارتش را ملزم به اطاعت از دادگاههای مدنی میکند. پس از آنکه دادگاه قانون اساسی بیشتر مفاد تغییرات پیشنهادی دولت را در این باره تأیید کرد، قرار است ماه آینده این تغییرات به معرض همهپرسی گذاشته شود.
تنشهای اخیر رهبران آنکارا با اسرائیل بر سر جنگ در غزه و حمله چندی پیش اسرائیل به کاروان کشتیهای حامل کمکهای بشردوستانه ترکیه به غزه، خبر از ظهور عنصر جدیدی در معادلات خاورمیانه میدهد؛ اینکه کشورهای اسلامی به واقع مستقل هستند، برخلاف رویه بیشتر کشورهای عرب، در مقابل اسرائیل و قدرتهای غربی عقب نمینشینند و اجازه توهین کردن آنها را بهخود نمیدهند؛ هر چند جنجال دیپلماتیک اخیر بین ترکیه و اسرائیل ممکن است بهزودی رفع شود، چرا که هر دو طرف برای روابط استراتژیک خود در زمینههای امنیتی، دیپلماتیک، تجاری و تکنولوژیک اهمیت قائل هستند.
روابط ترکیه با اسرائیل، امروزه تنها یک جنبه از استراتژی منطقهای چند جانبه آنکارا را دربرمیگیرد. استراتژی منطقهای ترکیه شامل عمل گرایی دیپلماتیک و برقراری روابط خوب با دشمنان اسرائیل، یعنی سوریه و ایران نیز هست. ظهور یک ترکیه قدرتمندتر که بیش از پیش در تعامل با تمام کشورهای منطقه باشد، تحول مثبتی محسوب میشود و هر قدرتی که تصور کند میتواند ترکیه را تماما در کنار خود داشته باشد، اسیر خواب و خیال شده است.
دیلی استار