روی یک تابلوی برق می‌نویسند؛حال آنکه این تابلو‌ها با تابلو‌های رایگان تبلیغات تفاوت دارد. بالاخره از قدیم گفته‌اند «هر گردی گردو نیست» و بنابراین هر تابلویی هم تابلوی تبلیغات نیست. جالب اینجاست که چنین افرادی هنگامی‌که با دیوار‌های خط‌خطی خانه مواجه می‌شوند یکراست سراغ فرزند خردسال خود رفته وی را در این مورد حسابی تنبیه می‌کنند. این درحالی است که والدین یکی از تاثیرگذارترین الگو‌های فرزندان برای انجام کار‌های درست و نادرست هستند و به‌قول معروف رطب‌خورده
منع رطب چون کند؟
دریخچال نگهداری شود
گاهی اوقات مواد‌غذایی بسته‌بندی شده‌ای خریداری می‌کنیم که با وجود تمام‌نشدن تاریخ انقضاء، فاسد و غیرقابل مصرف شده‌اند. در چنین مواردی گاهی نیز باید به فروشند‌ه‌ها مشکوک شد. برای نمونه بسته‌های تخم‌مرغی که روی بسته‌بندی آنها درج شده «در یخچال نگهداری شود» چندین و چند روز بیرون از یخچال و آن هم در راه‌پله‌های گرم مغازه‌ها نگهداری می‌شوند.
مسلم است که دود این قضیه نیز فقط در چشم مصرف‌کننده می‌رود. زیرا اغلب فروشندگان خواربار معتقدند جنس فروخته شده پس گرفته نمی‌شود. از سوی دیگر بسیاری از خریداران نیز از شماره 124برای گزارش تخلفاتی اینچنینی یا گزارش گرانفروشی دل خوشی ندارند. به گفته آنها بعد از بار‌ها تماس با شماره تلفن یاد‌شده موارد تخلف و گرانفروشی خواربار فروشی مورد نظر آنها همچون گذشته ادامه دارد.
پرتاب رسید
درست است که کارت‌های عابر بانک باعث شده‌اند تا مردم با راحتی بیشتری پول خود را جابه‌جا کنند اما گهگاه اشتبا‌هاتی که از سوی دستگاه‌های خودپرداز یا بانک رخ می‌دهد افراد را حسابی کلافه می‌کند. یکی از امکاناتی که این اواخر دارندگان کارت‌های عابر بانک می‌توانند از آن بهره‌مند شوند دریافت اطلاعات به‌روز شده حساب خود به‌وسیله پیام‌کوتاه است.
یکی از خوبی‌های این امکان این است که شما را خیلی زود از اشتباهات بانکی آگاه می‌کند. برای نمونه صبح که از خواب پا می‌شوید، پیام‌کوتاهی روی گوشی خود می‌بینید که نشان از کسر پول از حسابتان در طی چند روز اخیر دارد در صورتی که شما مطمئن هستید که چنین پولی را برداشت نکرده‌اید. بنابراین باید زحمت رفتن تا بانکی که در آن حساب باز کرده‌اید را بکشید.
از سوی دیگر بعضی از دستگاه‌های خودپرداز مانند آنچه در تصویر می‌بینید به‌جای اینکه رسید را به آرامی تحویل مشتری‌ها دهند آن‌را به‌سوی وی پرتاب می‌کنند و مشتریان را نه‌تنها به‌زحمت می‌اندازند بلکه حتی با دردسر گم‌شدن رسید در لابه‌لای رسید‌هایی که روی زمین ریخته شده‌اند مواجه می‌کنند.
صدای آواز تعمیرکار
این روزها به تعداد تعمیرکاران خودرو در سطح شهر افزوده شده است اما نکته جالب توجه این است که درصدی قابل توجهی از این تعمیرکاران هیچ مغازه و تعمیرگاهی ندارند و در گوشه‌های دنج خیابان مشغول به کار هستند. این تعمیرکاران وسایل اولیه کار را به‌گوشه‌ای از خیابان می‌آورند و مشغول به کار می‌شوند. صدای چکش‌کاری بدنه کج‌ومعوج خودروها، سر وصدای جابه‌جایی وسایل، صدای بلند تعمیرکاری که حین کار زیر آواز می‌زند و ... آرامش را از ساکنان نزدیک به آنها سلب کرده است.
علاوه بر این روغن‌ها و در کل آلودگی‌ای که کار تعمیر خودروها به‌همراه دارد روی پیاده‌رو و حتی باغچه ریخته می‌شود. بنابراین به‌نظر می‌رسد باید برای سروسامان دادن به این تعمیرکاران کنار خیابانی چاره‌ای اندیشیده شود.
