این رقم در سال جاری یک میلیون و 200 هزار نفر بود و در مجموع به طور میانگین هر سال نزدیک به سه میلیون نفر در مقاطع مختلف تحصیلی از این وزارتخانه کارت دانشجویی میگیرند؛ تا مسؤولان آن بودجه 736 میلیارد تومانی وزارتخانه را در میان این نخبگان هزینه کنند، اما این وزارتخانه در تخصیص اعتبارات به کتابخانههای زیر مجموعه دانشگاههای خود، که میتواند محلی برای رشد و ارتقای دانشجویان باشد، حتی یک تومان هم هزینه نمیکند، آنها بر این باورند که «دانشگاهها از بودجه تخصیصی که دارند، میبایست به تجهیز و تاسیس کتابخانهها اقدام کنند».
در جستوجوی متولی از دست رفته
در این میان آنچه که بیش از هر موضوع دیگری خودنمایی میکند، سردرگمی مسؤولان این وزارتخانه در معرفی مسؤول اصلی رسیدگی به امور کتابخانههای زیر نظر وزارت علوم تحقیقات و فناوری است، چون در تماسهایی که با معاونان فرهنگی - اجتماعی و پژوهشی این سازمان داشتیم، محمدباقر خرمشاد مسؤولیت تجهیز و تاسیس کتابخانهها را بر عهده همکارِ معاون خود در بخشِ پژوهش دانست؛ «هزاوهای» رئیس دفتر منصور کبگانیان هم اگر چه ابتدا قصد داشت که این وظیفه را برای معاونت فرهنگی – اجتماعی تعریف کند، اما چون شنید که پیش از وی خرمشاد این کار را کرده است، در تماسهای بعدی و پس از پرس و جوهای مکرر، بیان داشت: «از آقای فاطمی که پرسیدم، ایشان گفتند؛ کتابخانهها در وزارت علوم بودجه خاصی ندارد و هر دانشگاه مسؤول تامین بودجه کتابخانه خود است».
اما آیا دانشگاهها بودجهای برای این کار اختصاص میدهند؟ این سوالی بود که آن را با میرجلالالدین کزازی استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی در میان گذاشتیم. وی در پاسخ به این سوال میگوید: «آنچه در اینباره میتوانم گفت، این است که به هیچ روی کتابهایی که برای کتابخانههای دانشگاه خریداری میشوند، نیازهای دانشجویان و استادان را بسنده نیست و نیازهای آنها را بر نمیآورد، از این روی میتوانم گفت که کتاب در نخستینِگی و یا اولویت کار دانشگاهها نیست، چون اگر از بودجه دانشگاه مبلغی بر جای ماند، آن را برای خریدن کتاب به کار میبرند، بنابراین مایه دریغ و اندوه همه دانشگاهیان است، زیرا به راستی میتوان گفت که زندگانی دانشگاهیان باز بسته به کتاب است.
از سویی دیگر، همه ما میدانیم که در این سالیان گرایش به کتاب بسیار کاستی گرفته و دانشجویان هم آن شور و شرار و تب و تاب بایسته را برای خواندن کتاب ندارند و کتابهایی که میخوانند بیشتر درسی است. این هم برای مدیران انگیزهای شده است تا آن چنان که باید به کتاب پرداخته نشود؛ زیرا اگر دانشجویان کتابخوان باشند، به هر روی مدیران دانشگاه ناچار به تامین کتابهای بیشتری خواهند بود».
فقدان آییننامه خرید کتاب
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شهید بهشتی، همزمان با تأسیس دانشگاه شروع به فعالیت کرد و آغاز به کار آن رسماً در سال تحصیلی 40- 1339 و با اهدای کتاب از سوی دکتر شیخالاسلام رئیس وقت دانشگاه انجام شد.
در 45 سال گذشته این کتابخانه توانسته تنها 120هزار عنوان کتاب را در رشتههای مورد نیاز دانشجویان در خود جای دهد و کبری تفکری دلیری که امروز معاون این کتابخانه است درباره فعالیتهای انجام شده در این بخش میگوید که همه ساله خریدهایی را انجام میدهیم، اگرچه این اعتبار در سال گذشته کم بود اما کتابهای کمی خریداری شد، ولی امسال این بودجه افزایش پیدا خواهد کرد.
وی در این خصوص بیان میدارد: «درباره میزان تخصیص بودجه از سوی دانشگاه به کتابخانه خبری ندارم، چون به هر حال بنده مدیر رده دومی هستم، اما این بودجه هر سال تغییر میکند، به طوری که در سال جاری بودجه خوبی به ما اختصاص یافت و هنوز هم مشغول خرید هستیم. چند درصد باید به این کار اختصاص پیدا کند را هم نمیدانم و هیچ دستورالعمل و آییننامهای در این خصوص ندیدهام، ولی امسال بودجه خوبی را به ما اختصاص دادهاند».
نگاههای بسته در خرید کتاب
اما دانشجویان این دانشگاه نظری جز این دارند، مصطفی پرهیزکار دانشجوی رشته ادبیات فرانسه این دانشگاه درخصوص وضعیت کتابخانههای این دانشگاه و تفاوت آن با دیگر دانشگاهها میگوید: «من نمیتوانم حکم کلی در این خصوص دهم، چون تمام کتابخانههای دانشگاههای ایران را ندیدهام. اما میتوانم به کتابخانه دانشگاه شهید بهشتی اشاره کنم که از بهترین دانشگاههای ایران است.
در اینباره تا آنجایی که میدانم دانشجویان جز برای استفاده از سالن قرائتخانه و گرفتن کتابهای مرجع برای تکلیفهای دانشگاهی، به آنجا مراجعه نمیکنند. این کتابخانه گرچه فهرست بلندبالایی از کتابها را ارایه داده است، اما اغلب این کتابها مربوط به سالیان پیش است و کتابهای جدید کمتر خریداری میشود.
در صورتی که کتابخانهای در حد دانشگاه شهید بهشتی که رشتههای متنوعی در آن آموزش داده میشود، باید به کتابهای خارجی و به زبانهای مهم دنیا مجهز باشد. من به عنوان دانشجوی رشته ادبیات فرانسه، تأکید میکنم که کتابخانه این دانشگاه برای دانشجویان این رشته در حد کتابخانه یک مدرسه ابتدایی در شهرستان دورافتادهای در فرانسه هم نیست. البته باید توجه داشت که درباره دانشگاه شهیدبهشتی صحبت میکنیم و دیگر دانشگاههای ایران به ویژه دانشگاههایی که در شهرهای کوچک ایران واقعاند، اصلا جای بحث ندارند».
وی ادامه میدهد: «کتابهای جدید و بهروز در کتابخانه دانشگاه جای زیادی را اشغال میکنند و این موضوع از تنوع کتابها کاسته است. همچنین متأسفانه نگاههای بستهای در هنگام خرید کتاب برای این کتابخانهها وجود دارد که ضربه مهلکی را به امر کتابخوانی دانشجویان وارد کرده است. چیزی که باید مهم تلقی شود، این است که به شعور دانشجو به عنوان نخبه و پویاترین قشر جامعه احترام گذاشته شود و آنان از منابع مختلف مکتوب محروم نشوند. بنابراین وجود کتابخانهای به سبک سنتی، باعث شده که اقبال دانشجویان به کتابخانهها کمتر شود».
نمگرفتگی کتابخانه دانشگاهها
سعید شفیعپور استاد ادبیات دانشگاه علامه هم با تاکید بر این نکته که کتابهای موجود در کتابخانه دانشگاهها تنوع ندارند، میگوید: «بسیاری از کتابهای موجود در کتابخانه دانشگاهها مربوط به گذشته است و به عنوان یک منبع نمیتوان به این مخازن مراجعه کرد.
صفحات بسیاری از آثار موجود در این کتابخانهها از بین رفته و یا مطالب آن با هم همخوانی ندارد. این بحث کتابخوانی را هم که اخیرا مطرح کردهاند، با آن چه که به عنوان منابع مطالعاتی مطرح است، همخوانی ندارد. به طور مثال فرض کنید که در دانشکده گرافیک، نقاشی، خبر و... از یک سری منابع عمومی استفاده میکنند و کتابهای تخصصی وجود ندارد و اگر هم تخصصی باشد، انتخاب شده به وسیله افرادی است که آن را به سلایق دانشجو تحمیل کردهاند».
وی ادامه میدهد: «نکته دوم در این خصوص این است که فضای تحقیق عموما برای مواقعی است که انسان وقتی برای این کار داشته باشد، اما معمولا کتابخانهها به هنگام روز و به خصوص در دانشکدهها بعد از ساعت اداری و پایان کلاسها، دیگر باز نیست، در نتیجه کسی نمیتواند به کتابخانهها برود و فرصتی برای دانشجو ایجاد نمیشود، مگر این که دانشجویان روزی را که کلاس ندارند، بخواهند از کتابخانه دانشگاهها استفاده کنند».
کزازی هم به کهنگی کتابهای موجود در کتابخانه دانشگاهها اشاره میکند و بیان میدارد: «کهنگی کتابها هم نکته دیگری در موضوع کتابخانه دانشگاههاست که به راستی دردانگیز است، من نمیدانم چرا پارهای از دانشجویان ما که تنآسانند، این رنج را بر خود نمینهند که آن برگهایی از کتاب را که نیاز دارند، رونوشت بگیرند و آنها را نکنند. بدینسان کتاب به راستی کارکرد خود را از دست میدهد و شخص دیگری که کتاب را میستاند تا بخواند، چندین بار به برگههای جدا شده باز میخورد و کتاب بدینسان کارایی خود را از دست میدهد. این پدیدهای است که به وفور در دانشگاههای ما دیده میشود و در این سالیان هم با رونق یافته و در گذشته این چنین نبوده است».
55 سال تلاش؛ 50 هزار عضو
تلاشهایمان برای گفتوگو با رئیس کتابخانه دانشگاه تهران بینتیجه ماند و معاون وی تنها در صورتی حاضر به گفتوگو شد که سوالات را برای او ارسال کنیم. علی نورزاد که فارغالتحصیل کارشناسی رشته زبان آلمانی است، امروز معاون اجرایی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران است. کتابخانهای که هسته اصلیاش در سال 1329 و با مجموعه اهدایی سیدحمد مشکوه - استاد دانشگاه تهران- شامل 1329 جلد نسخه خطی، تاسیس شد و بنای فعلی کتابخانه در اول مهر ماه سال 1350 گشایش یافت.
از وی پرسیدیم «بودجه اختصاص یافته شده در سال جاری چه مقدار بوده و برای سال آینده چه مقدار بودجه در نظر گرفتهاید؟» نورزاد پاسخ داده است: «امسال برای خرید کتاب به طور متمرکز 300 میلیون تومان در نظر گرفته شده، که سهم کتابخانه مرکزی حدود 31 میلیون تومان است». وی در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره تجهیز کتابخانهها نوشته است: «تجهیز کتابخانه مرکزی عمدتاً در مورد کتابهای لاتین و با خرید از نمایشگاهها یا نمایندگیهای ناشران خارجی در ایران انجام میشود؛ همچنین هر ساله صدها عنوان کتاب توسط اشخاص، مؤسسات و نهادهای مختلف داخی و خارجی به کتابخانه اهدا میگردد».
وی به سومین سوال (آیا تجهیز کتابخانه دانشگاه، تنها با آثار تخصصی در حوزههای مختلف انجام میشود؟) پاسخی این چنینی ارسال کرده: «کتابخانه مرکزی نه تنها در زمینه آثار تخصصی بلکه در کلیه موضوعات علمی، فرهنگی، اجتماعی و ادبی تجهیز میشود. نورزاد درباره خریدهای سالانه کتاب برای کتابخانه دانشگاهها و موضوعات آنها آورده است: «در حدود 50 درصد از کتابهای ثبت شده در کتابخانه (اعم از خریداری و اهدایی) شامل کتابهای عمومی (تاریخی، سیاسی و اجتماعی و مذهبی و ادبی ....) هستند» و در پاسخ به سوال دیگری درباره تجهیز کتابخانهها با توجه به سلایق دانشجویان نوشته است: «به منظور آگاهی از پیشنهادات دانشجویان، فرمهایی تهیه شده است که دانشجویان اسامی کتابهای مورد علاقه خود را بنویسند تا حتیالامکان توسط کتابخانه تهیه شود».
نورزاد در ادامه به سوالی با این مضمون که رویکرد دانشجویان به این بخش چگونه است، آورده: «آمارها نشان میدهد که درصد بالایی از 200 عنوان کتابی که بیشترینبار توسط اعضا به امانت گرفته شده، به عناوین کتابهای عمومی (ادبیات و تاریخ و...) اختصاص دارد و کتابهای علمی به طور کلی در ردههای بعدی قرار دارند». وی درباره اعضای فعال این کتابخانه و تعداد کتابهای موجود در آن تاکید کرده است: «در این کتابخانه 51 هزار عضو فعال وجود دارد و از 300 هزار جلد کتابی که در کتابخانه آرشیو شده است، بهره میبرند».
اینترنت، دشمن کتابخانه
تفکری – معاون کتابخانه دانشگاه شهید بهشتی– درباره تعداد اعضای فعال کتابخانه دانشگاه شهید بهشتی میگوید: «یک طرز فکری که در سالهای اخیر حاکم شد، این بود که اینترنت میتواند دانشجویان را راحت به منابع درسی برساند، اما در درازمدت این تفکر کمکم از بین میرود، به همین دلیل دانشجویان کمتر در کتابخانهها حضور دارند، اما با سختگیریهای به عمل آمده و نظارت استادان به تحقیقهای دانشجویان، این حضور در کتابخانهها و انجام تحقیق بیشتر شده است».
وی درباره کتابهایی که برای کتابخانه خریداری میشود و نیازسنجی آنها معتقد است: «در خصوص خرید کتاب برنامهریزی که داریم، این است که علاوه بر راهنمایی گرفتن از استادان، از معاونت پژوهشی هم درخواست میکنیم که در زمان برپایی نمایشگاهها به ما کمک کنند و با حضور در این مراکز، کتابهای مورد نیاز را تهیه کنند. علاوه بر این فرمهایی را در اختیار دانشجویان قرار دادهایم که اگر کتابی را نیاز داشتند، در آن قید کنند تا خریداری شود».
با این حال شفیعپور با بیان این مطلب که افرادی برای دانشگاهها خرید میکنند و یا سفارش خرید میدهند، که کتابشناس نیستند و نیازهای دانشجویان را نمیشناسند، بیان میدارد: «این کار را گروهی که مامور خرید و یا کارمندان اداری هستند، انجام میدهند، بنابراین خریدها غیرتخصصی انجام میشوند».
کتابخانههای دیجیتالی
کزازی هم در پایان با طرح این پیشنهاد که میتوان دشواری خدمترسانی را در کتابخانههای دانشگاه با ایجاد کتابخانههای دیجیتالی کاهش داد، میافزاید: «نبود کتابخانههای دیجیتالی، دشواری دیگری است که کتابخانههای ما با آن مواجه هستند. چون کتابخانه بخشی از دانشگاه شمرده میشود و با زمان کار اداری هماهنگ است، بنابراین خیلی زود تعطیل میشود، اما این که کتابها به شیوه نو در دسترس دانشجویان نهاده شود، از دید من کاری است که پسندیده و شایسته است.
نه تنها به دانشجویان یاری میرساند، بلکه به همه کسانی که با کتاب سر و کار دارند هم یاری میرساند. به عنوان مثال اگر من بتوانم از گوشه خانه به کتابی دسترسی داشته باشم و بدون رنجِ پیمودن راه بر خود، به کتاب دست یابم، هم در زمان و هم در نیرو صرفهجویی خواهد شد».
شفیعپور هم در این خصوص معتقد است: «کتابخانههای دیجیتالی باید راهاندازی شوند تا بعد از تعطیلی کتابخانهها مردم بتوانند در خانهها خود و از طریق اینترنت به خواندن کتاب بپردازند. البته در این کار متاسفانه متولیان سایتهای کشور تنها به کپی کردن دیجیتالی (اسکن) میپردازند و اثر را با همان حجم زیاد بر روی سایتها قرار میدهند که این کار آنها، وقت زیادی را از کاربران هنگام مراجعه با سایت میگیرد، در صورتی که باید از نرمافزارهای جدید استفاده کرد و یا به چکیدهنگاری پرداخت.»
تفکری هم با این رویکرد موافق است، وی میگوید: «امروز شاید کتابخانههای دیجیتالی خیلی زیاد نباشد، اما با هر کتابخانهای که تماس بگیرید، متوجه خواهید شد که در پی تاسیس این کتابخانهها هستند، امروز مثلا ما نشریات خود را که انتشارات دانشگاه چاپ میکنند، در دست اقدام داریم تا به صورت دیجیتالی منتشر کنیم».