علیرضا زارعیان، امین گنجعلی و سیاوش اسدی، 3دانشآموز ایرانی که بر قله روبوکاپ جهان در سال 2010 ایستادند، چنان مهجور و غریب به کشور بازگشتند که حتی صدا و سیما نیز از اعلام خبر موفقیتشان سرباز زد. هنگامی که این سه جوان به روزنامه همشهری آمدند و از افتخارات خود سخن گفتند و رفتارهای مسئولان آموزش و پرورش را برای فروگذاشتن تلاششان با نامهها و بخشنامهها به ما ثابت کردند، تنها حسرت خوردیم و سکوت کردیم. آنان در عین شایستگی فراموش شدهاند و تنها نمونهای کوچک هستند از خیل بسیاری که چنین سرنوشتی داشتهاند. متنی که میخوانید گفتوگوی همشهری با آنان است.
- موضوع چیست؟ اسپادانا از کجا شروع کرد و چطور به این رتبه رسید؟
گنجعلی: تیم اسپادانا که وابسته به مدرسهای در اصفهان است، طی سالهای متوالی همواره رقیب یکی از مدارس تیزهوشان تهران بود. این دو مدرسه از برجستهترین مدارس تیزهوشان کشور هستند. این دو مدرسه همیشه در مسابقات روبوکاپ رقابت جدی داشتند. من و آقای اسدی نیز در مدرسه تیزهوشان اصفهان تحصیل میکردیم. ما در مسابقات چین برای اینکه به اهداف بیشتری برسیم با یکی از دانشآموزان مدرسه تیزهوشان تهران (آقای زارعیان) گروهی تشکیل دادیم و تحت عنوان اسپادانا شروع به فعالیت کردیم اما به محض این اتحاد، مدرسه تیزهوشان اصفهان که تیم اسپادانا معمولا از این مدرسه به مسابقات اعزام میشد دیگر از ما حمایت نکرد. از سویی مدرسه تهران نیز گروه دیگری تشکیل داد و به مسابقات مختلف اعزام کرد. همین اتحاد ما از این دو مدرسه که سابقه طولانی رقابت با یکدیگر داشتند موضوع اصلی عدمحمایت و گاه سنگاندازی شد اما با توکل به خدا ما به راهمان ادامه دادیم و توانستیم به پیشرفت زیادی برسیم. ابتدای تشکیل این گروه مدرسه تیزهوشان اصفهان حمایتهای کمی میکرد اما بهتدریج این حمایتها هم برداشته شد و حتی کارگاه کوچک مدرسه نیز از ما دریغ شد و ما تمام فعالیتمان را به خانههایمان منتقل کردیم.
اسدی: فعالیتهای علمی شامل 2 بخش است؛ در وهله اول علاقه شخصی بچههایی است که به این رشتهها روی میآورند، نکته دوم هم حمایت مالی و معنوی است. تصور این است که بچهها دوست دارند کار علمی انجام دهند اما وقتی حمایتی وجود ندارد بیتردید دلسرد میشوند. هرچقدر هم بچهها علاقهمند به کار باشند، اما وقتی حمایت مادی و معنوی وجود ندارد، مسلما مشکلات فراوانی بروز میکند. ما علاقه بهکار داشتیم اما وقتی مدارس ما نه بهصورت مادی و نه بهصورت معنوی حمایت نکردند، ما دلسرد شدیم. ولی با حمایت بیدریغ خانوادههایمان توانستیم تلاشکنیم و هر روز بهسمت هدفی که در نظر داشتیم برویم. تمام هزینههای ساخت روباتها و سفرها و حتی اعزام به خارج نیز با خانوادههایمان بود. هیچ ارگان و سازمانی از ما حمایت نکرد حتی مدارسی که در آن تحصیل میکردیم.
- در طول این سالهای شما چه تعداد روبات ساختهاید و چقدر هزینه کردهاید؟
زارعیان: ما برای هر مسابقه تقریبا 2روبات میساختیم. البته هزینههای عمده ما بهینهسازی روباتها بود. هر روبات هم بین 3 تا 5 میلیون تومان هزینه میبرد. ما هر ساله روباتهایمان را ارتقا میدادیم و هزینههای بسیاری برای بهینهسازی آنها صرف میکردیم. در هر مسابقه برای آنکه بتوانیم کارایی بیشتری داشته باشیم، مجبور به تحول و نوآوری بودیم. بهعنوان مثال در جشنواره خوارزمی 2روبات فوتبالیستی که بهکار گرفتیم با 2روباتی که در مسابقات open ایران استفاده شد، متفاوت بود. هزینه زیادی هم هر دوره برای دیزاین و طراحی کلی روباتها صرف میشد. هزینه سفر ما هم به سنگاپور برای شرکت در مسابقات جهانی 2010 نیز که از سوی خانوادههای ما تأمین شد، در حدود 9میلیون تومان بود. هنگامی هم که بازگشتیم هیچ نهادی حتی سازمان صداوسیما اخبار ما را پوشش نداد و تنها با پیگیریهای کمیته ملی روبوکاپ که زحمات زیادی برای ما کشید، اخبار ما بهصورت خیلی محدود در برخی رسانهها منتشر شد.
گنجعلی: ما برای اینکه به نتیجه برسیم و تلاشهایمان هدر نرود حاضر بودیم هیچ حمایت مالی از سوی مدارسمان از ما نشود اما آنها به لحاظ معنوی ما را حمایت کنند. آنها حتی این کار را هم نکردند. کمیته ملی روبوکاپ که مسئول برگزاری مسابقات open ایران است و هر ساله با همکاری دانشگاه آزاد قزوین این مسابقات را برگزار میکند تنها نهادی بود که از ما حمایت کرد. ما برای اعزام به مسابقات سنگاپور باید از طرف مدرسه تأیید میشدیم اما مدرسه با ارائه نامهای تنها تأیید کرد که ما در آنجا تحصیل میکنیم و حاضر نشد از تیم روباتیک ما نامی ببرد و آنرا برای حضور در مسابقات جهانی تأیید کند که این کار را هم کمیته ملی روبوکاپ انجام داد.
اسدی: وقتی ما متوجه شدیم که هیچ نهادی از ما حمایت نمیکند، تصمیم گرفتیم با باشگاههای ورزشی معروف اصفهان و تهران تماس بگیریم تا شاید آنها از ما حمایت کنند اما تلاشمان بینتیجه ماند و هیچ ارگان و سازمانی از ما حمایت نکرد.
- تنها موضوع حمایت نکردن بود یا حتی تخریب هم صورت گرفت؟
زارعیان: ما هنگامی که در مسابقات خوارزمی شرکت کردیم، در پایان مسابقات، جشنواره با ارسال نامهای از ما بهعنوان نفرهای اول دعوت کرد تا در اختتامیه حضور داشته باشیم. اما در دقایق آخر اسم ما خط خورد و 2نفر دیگر جایگزین ما شدند، این در حالی است که نامه رسمی جشنواره خوارزمی را داریم. بنابراین تمام تلاش ما کسب سهمیه جهانی در مسابقات open ایران بود، بهویژه اینکه آخرین سالی بود که میتوانستیم در مسابقات جهانی شرکت کنیم.
- برنامهتان برای آینده چیست؟
زارعیان: در آینده هم علاقهداریم که رشته روباتیک را ادامه دهیم و گزینه اصلی ما هم دانشگاه آزاد قزوین است.
گنجعلی: ما بهترین سالهای نوجوانی و جوانی را به کار تحقیق و پژوهش گذراندیم و تنها چیزی که بهدست آوردیم بیمهری مسئولان بود. اما اگر هماکنون بازگردیم به گذشته باز هم ما همین کار را ادامه میدهیم و برای سربلندی کشورمان تلاش میکنیم.
اسدی: از آنجا که مسابقات روباتیک در فروردین ماه برگزار میشد، ما 4سال در روزهای عید نزد خانواده نبودیم و سرگرم کار بودیم. در این سالها بیخوابی و استرسهای زیادی تحمل کردیم. خدا را شکر میکنیم که بالاخره به هدفمان که رسیدن به رتبه اول جهانی است، دست یافتیم.
گنجعلی: نکته جالب دیگر این است که ما در هنگام برگزاری کنکور در سنگاپور بودیم. در واقع نتوانستیم در کنکور شرکت کنیم. با وجود قول مساعد وزیران سابق و کنونی علوم مبنی بر حمایت از دانشآموزان المپیادی و مدالآور علمی تاکنون از سوی هیچ دانشگاهی پذیرش نشدهایم و معلوم نیست تکلیفمان چه میشود.
اسدی: هر ساله بچههایی که در رشته روباتیک در جشنواره خوارزمی مقام میآورند، وزارت علوم آنها را به مراکز آموزش عالی معرفی میکند. ما در هر دو سری مسابقات خوارزمی مقام آوردهایم اما تاکنون هیچیک از مراکز علمی به ما پاسخ مثبت ندادهاند. حتی تاکنون نتوانستهایم پذیرش دانشگاهی را بگیریم.
زارعیان: بعد از اینکه در سنگاپور رتبه اول را به دست آوردیم، چند دانشگاه معتبر کانادا و کشورهای اروپایی برایمان دعوتنامه فرستادند و اعلام کردند که بدون هیچ آزمونی ما را میپذیرند.
- با این تفاسیر چه آیندهای را برای خود پیشبینی میکنید؟
گنجعلی: برای آیندهام جایی نمیبینم.
زارعیان: بر خلاف سخن دوستم، با پشتکاری که گروه ما دارد هر جا باشیم مسیرمان را ادامه میدهیم. با تلاش خودمان کمکاریهای دیگران را جبران میکنیم و تصورم از آینده بسیار روشن و خوب است.
اسدی: مهمتر از اینکه در گذشته حمایتی شدهایم یا نه، این نکته است که بار علمی ما زیاد شدهاست. این دقیقا همان چیزی است که آینده ما را امیدبخش میکند.
- و سخن آخر یعنی هر آنچه دل تنگتان میخواهد بگویید.
اسدی: از سال اول تشکیل تیم هر ساله تجربیات خود را به تیم بعد منتقل میکردیم. بچهها خودشان را مدیون میدانستند که تجاربشان را به افراد جدیدتر بدهند تا این پیشرفتها متوالی باشد. الان برایمان خیلی سنگین است که پرافتخارترین تیم دانشآموزی ایران که هماکنون بر قله جهانی ایستادهاست بدون آنکه این امانت را در اختیار دیگران بگذارد منحل شده و دیگر وجود ندارد.
گنجعلی: از طرف هر 3 نفر و گروه اسپادانا از حمایتهای خانوادههایمان واقعا تشکر میکنیم که همراهمان بودهاند. بهخصوص از آقای زارعیان پدر دوست و هم گروه ما که واقعا بیشترین حمایتها را از ما داشتند؛ چه به لحاظ معنوی و چه به لحاظ مادی.
زارعیان: نکته آخر اینکه یکی از دوستانم که در مدرسه رقیب درسی بودیم، امسال توانست رتبه اول کنکور را بهخود اختصاص دهد. عمده همکلاسیهای آقایان گنجعلی و اسدی نیز رتبههای زیر 10 و 20 در کنکور کسب کردهاند، این در حالی است که ما بهدلیل فعالیت در رشتهای دیگر از کنکور بازماندیم و برای آنکه برای کشورمان افتخار کسب کنیم نتوانستیم در آن شرکت کنیم. هماکنون همدورهایهای ما در بهترین دانشگاههای کشور پذیرش شدهاند و سرنوشت ما همچنان نامعلوم است. متأسفم بگویم که این سرنوشت حق ما نبود.