این در حالی است که این بار بیش از هر وقت دیگری خوشبینیها به این روند در پایینترین حد ممکن و بدبینیها در بالاترین میزان خود قرار دارد. حتی اگر فرض کنیم ادعای بنیامین نتانیاهو در نشست واشنگتن که گفت با میل به رسیدن به توافق با فلسطینیها و پایان دادن به این مناقشه به این مذاکرات پا گذاشته، درست و صادقانه باشد، باید بپذیریم که مسیری دشوار پیش روی او در داخل اسرائیل وجود دارد. درست یک روز پیش از آنکه نتانیاهو سوار هواپیما شود و به واشنگتن برود، دو اتفاق مهم درون رژیم اسرائیل روی داد.
اول اینکه خاخام یوسف رهبر مذهبی تندرو و افراطی حزب شاس در مراسم دعای هفتگی خود آرزو کرد که محمود عباس و کل فلسطینیها نابود شوند. یک روز بعد از این ماجرا که بازتاب گستردهای در داخل و خارج داشت، 53نفر از بازیگران، و کارگردانان و نویسندگان نمایشی اسرائیلی با امضای بیانیهای اعلام کردند که دیگر در شهرکهای صهیونیستنشین در کرانه باختری برنامه اجرا نمیکنند. آنها این شهرکها را نوعی اشغال مضاعف در سرزمینهای اشغالشده فلسطینیان میدانند.
نتانیاهو به این اقدام هنرمندان اسرائیلی اعتراض کرد و خطاب به آنها گفت که در این فضای فشار بینالمللی علیه تل آویو درباره موضوع شهرکها، نباید از داخل هم چنین فضایی ایجاد شود. اما ساعتی بعد، بیش از 100نفر از استادان دانشگاهی در داخل رژیم اسرائیل نامهای مشابه را منتشر کردند و گفتند که در شهرکهای صهیونیستنشین کرانه باختری دیگر سخنرانی یا تدریس نمیکنند.
با این حال نتانیاهو پیش از ترک تلآویو و حضور در واشنگتن گفت که قولی درباره تمدید دوره توقف شهرکسازیها به کسی نداده و قرار نیست شهرکسازیها تا ابد متوقف بماند. این در حالی است که محمود عباس بارها تاکید کرده اگر شهرکسازیها در کرانه باختری از سر گرفتهشود، مذاکرات را نیمهتمام خواهد گذاشت. پس چه امیدی برای ادامه این مذاکرات باقی میماند؟
تحلیلگران و افکار عمومی جهان عرب بر این باورند که دولت آمریکا این بار هم بدون درکی درست از عمق و ماهیت حقیقی این مناقشه، ابتکاری را برای حل آن ترتیب دادهاست. بیش از یک و نیم میلیون فلسطینی که بیش از 3 سال است در غزه تحت محاصره زندگی میکنند در کجای این مذاکرات جا دارند؟ خانوادهای که زندگیاش به خاطر دیوار بتونی در کرانه باختری، 2تکه و ویران شده کجای این مذاکرات است؟ صدها میلیون مسلمان و مسیحی که شاهد حملات به مکانهای مقدس مذهبیشان در بیتالمقدس هستند چه میشوند؟ریشه این منازعه در چندین دهه اشغال غیرقانونی است.
یک ضربالمثل معروف عربی وجود دارد که میگوید: با اسرائیل بدون مصر نمیتوان جنگ کرد، بدون سوریه نمیتوان صلح کرد و بدون عربستان نمیتوان اسرائیل را به رسمیت شناخت. شاید این ضربالمثل در 3دهه نخست مناقشه فلسطین صادق بود و معنی داشت اما اکنون چنین نیست.
بازیگران اصلی مناقشه فلسطین رهبران پیر و فرسوده حکومتهای خودکامه عربی نیستند. اکنون دیگر کسی گوش به قاهره و ریاض و امان ندارد. برای حل مناقشه فلسطین نیازی به نشست سران و صحبت از فرصت و تغییر نیست. اکنون باید تغییرات محسوس در عمل و در عالم واقعیت ایجاد کرد و باید تصمیمات شجاعانه گرفت و به بازیگران اصلی این مناقشه گوش داد. هنر مذاکره، گفتوگو با کسانی است که با شما موافق نیستند.
الجزیره