تا پیش از آن، بی آنکه خبری از اداره کتاب و کتابخوانی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد درز کند، کار صدور مجوز پیش از نشر، با حرکتی آرام و کم و بیش یکنواخت انجام میگرفت و همه گلهها نیز درست همین جا بود. روال صدور مجوز، کند است و این را همه میدانند. همین حالا کتابهای بسیاری در اداره کتاب معطلند و منتظر، تا نوبتشان برسد و تازه پس از آن است که مرحله اصلاحیه آغاز میشود... .
این روال در آخرین سال حضور محسن پرویز در معاونت فرهنگی و پس از آنکه محمداللهیاری فومنی، مدیر اداره کتاب شد، شکل بهتری گرفته بود و کتابهای بیشتری در زمان کمتر، مجوز میگرفتند تا جایی که این امید در دل ناشران و نویسندگان زنده شد که انگار آرام آرام به جاهای خوبی نزدیک میشویم. این حرکت آرام، البته تنها بهصورت عینی در بازار کتاب و با توجه به تعداد کتابهای داستانی سال 88 و رقابت نویسندگان صاحب کتاب در جوایز و فعالیت بیشتر ناشران و نشانههایی از این دست قابل مشاهده بود؛ و نه با خبرهایی که روابط عمومی معاونت فرهنگی منتشر میکند... .
تقریبا بلافاصله پس از آنکه دری، جانشین پرویزشد، مسیر صدور مجوز از آنچه در بازار کتاب قابل مشاهده بود، به انتشار آمار و ارقام مبهم توسط معاونت فرهنگی تغییر کرد. البته بدون شک، آنچه عملاً در اداره کتاب در حال انجام است، همان است که بود. یعنی ممیزان اداره کتاب، مثل سابق آثار را میخوانند، مثل سابق براساس برداشتهای خود کتاب را تایید یا رد میکنند و مثل سابق همه این روال، آنطور که باید، سریع نیست.
اما روابط عمومی معاونت فرهنگی، پس از آنکه دری کار خود را رسما آغاز کرد، در نخستین خبر، از تعیین تکلیف 285 کتاب بلاتکلیف در اداره کتاب خبر داد که بازتاب بسیار گستردهای در رسانهها نیز داشت. پس از آن، دری در چند مصاحبه سرعت بخشیدن به روال صدور مجوز را وعده داد و سرانجام چند روز پیش، آمار دیگری منتشر شد: رشد 35درصدی صدور مجوز کتاب در 4 ماه نخست سالجاری.
آنطور که روابط عمومی معاونت فرهنگی از قول دری اعلام کرده است، در 4 ماه نخست امسال برای 5036 عنوان کتاب مجوز انتشار صادر شده، درحالیکه سال 88 این رقم 3746 عنوان بوده است. دری در همان خبر میگوید: امیدواریم اعلام رشد صدور مجوز و کم شدن زمان بررسی کتب باعث قوت گرفتن جریان و چرخه نشر کشور و روان شدن عرصه ارائه آثار با ارزش و جدی باشد... .
اینکه معاون فرهنگی جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای حل این مشکل قدیمی و مزمن، تلاش میکند، روشن است و میتواند بسیار امیدبخش باشد اما این نیز طبیعی است که اعداد برای چرخاندن چرخهای سنگین صنعت نشر کفایت نمیکنند.
چرخش چرخهای این صنعت چنان پرصدا و واضح است که بیهیچ عدد و رقمی تنها با گشت زدن در حوالی انقلاب و گپ زدن با چند ناشر میتوان حسش کرد.
اعداد تنها با تحلیل معنا مییابند و برای درک اهمیت آنچه روابط عمومی معاونت فرهنگی اعلام میکند، پاسخ گفتن به دست کم چند پرسش ضروری است: ترکیب محتوایی آثاری که به سرعت مجوز میگیرند چیست؟ چند درصد از این 35درصد و چه تعداد از آن 285 کتاب، کتابهای کمکآموزشی و از این دست هستند؟ چه کسانی و براساس چه معیارهایی، این آثار را تایید کردهاند؟ چند درصد از این آثار، متعلق به ناشران دولتی و چند درصد متعلق به ناشران خصوصیاند؟با این همه، اعداد، مسکنهای موقتی خوبیاند.