چند سال قبل ماموران پلیس آگاهی تهران اعضای باند مخوفی را دستگیر کردند که به اتهام سرقت مسلحانه خودرو، دستبرد به آژانس هواپیمایی و سرقت از یک فروشگاه در پایتخت تحت تعقیب پلیس بودند.
اعضای این باند در جریان سرقتهای خشن خود بهراحتی دست به اسلحه برده و با تیراندازیهای پراکنده و مجروح کردن برخی از شهروندان، موجی از وحشت بین مردم بهوجود آورده بودند اما آنچه باعث شد نام آنها سر زبانها بیفتد، به شهادت رسیدن یکی از ماموران کلانتری یوسف آباد به دست این سارقان بود.
2 نفر از اعضای این باند، آذرماه 85 وقتی مورد ظن ماموران کلانتری قرار گرفتند، به روی آنها آتش گشودند و بعد از به شهادت رساندن یک مامورپلیس و مجروح کردن سربازی جوان، از محل گریختند. با دستگیری تمامی اعضای باند، بررسی اتهامات آنها در دادسرا شروع شد و پرونده 2 نفر از آنها که در شهادت مامور کلانتری دست داشتند به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
درحالیکه رسیدگی به پرونده اعضای این باند در جریان بود، یکی از آنها به نام یعقوب بعد از مدتی توانست با سپردن وثیقه از زندان آزاد شود اما به محض آزادی، ناپدید شد و دیگر به زندان برنگشت. وقتی خبر فرار این دزد مسلح به گوش پلیس رسید، تیمی از کارآگاهان اداره اول آگاهی، مامور دستگیری او شدند و به این ترتیب تحقیقات برای به دام انداختن این مرد شروع شد.
در تعقیب مرد فراری
بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که یعقوب علاوه بر همدستی با سارقان مسلح، به اتهام تهدید و ارعاب نیز تحت تعقیب دادسرای جنایی تهران بود و به همین دلیل احتمال میرفت که وی بعد از فرار از زندان، اقدامات مجرمانه خود را از سر بگیرد.
ماموران برای یافتن ردی از این مرد محل زندگی او را در شرق تهران شناسایی کردند اما تمامی اعضای خانواده یعقوب مدعی بودند که مدتهاست از وی خبری ندارند.
این در حالی بود که طبق شواهد و مدارک به دست آمده از سوی پلیس، یعقوب هرازگاهی مخفیانه به خانواده خود سر میزد اما هیچکدام از اعضای خانوادهاش حاضر نبودند حقیقت را به پلیس بگویند.
سرقت 150تخته فرش
جستوجو برای دستگیری یعقوب ادامه داشت تا اینکه ماموران مطلع شدند وی مدتی بعد از فرار از زندان با همدستی چند نفر از دوستانش، نقشه سرقت از یک باربری در شهرستان قائمشهر را عملی کرده است. طبق اطلاعاتی که در اختیار پلیس قرار گرفته بود، در این سرقت، یعقوب و همدستانش با تهدید اسلحه وارد باربری مورد نظر شده و کامیونی را که حامل 150تخته فرش بود به سرقت برده بودند. با این اطلاعات، مشخصات کامیون مسروقه به تمامی پاسگاههای انتظامی مخابره و دستور بازداشت سرنشینان آن صادر شد اما در این مرحله از تحقیقات نیز سرنخی به دست نیامد.
مدتی از ماجرای سرقت گذشته بود که این بار ماموران باخبر شدند یعقوب در نزدیکی خانه خانوادهاش دیده شده است. چند تیم عملیاتی به سرعت راهی این محل شدند و با در اختیار داشتن دستور قضایی به بازرسی این خانه پرداختند اما به محض ورود به خانه، او را دیدند که همراه مرد دیگری از بالکن ساختمان به حیاط همسایه پریده و قصد فرار دارد.
پیش از آنکه یعقوب و همدستش بتوانند از این خانه خارج شوند، ماموران آنها را محاصره و در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند.
بعد از انتقال متهمان به اداره آگاهی، یعقوب به سرقت 150 تخته فرش اعتراف کرد و مدعی شد: از آنجا که با استفاده از مدارک جعلی یک مغازه در شهریار اجاره کرده بودم، قصد داشتم فرشها را در آنجا بفروشم اما زمانی که برای شرکت در میهمانی به خانه خواهرم رفته بودم، دستگیر شدم.
وی همچنین درخصوص فعالیتش در باند سرقت مسلحانهای که باعث شهادت مامور کلانتری شده بود، گفت: من بعد از اینکه2 عضو این باند یک مامور پلیس را شهید کردند با آنها آشنا شدم اما فقط در سرقت با این باند همکاری کردم و نقشی در شهادت مامور پلیس نداشتم.
سرهنگ سعید لیراوی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: شواهدی به دست آمده که نشان میدهد متهم و همدستش در تهران و شهرستان رشت دست به کلاهبرداریهای گستردهای زدهاند به همین دلیل بازپرس پرونده مجوز چاپ عکس بدون پوشش چهره هر دوی آنها را صادر کرده و از شاکیان احتمالی خواسته است برای طرح شکایت به اداره یکم پلیس آگاهی تهران یا شعبه دوم دادیاری دادسرای جنایی مراجعه کنند.