حتی بازیکنان تیم ملی فوتبال که در رقابت های جام جهانی 2006 و 2010 با این تیم شرق آسیا هم گروه بودند، داستانهای عجیبی از آنچه در پیونگ یانگ دیدهاند نقل میکردند.
به گزارش نشریه علمی دانستنیهای* از گروه مجلات همشهری، علیرضا کیوانینژاد نکات جالبی درباره دیکتاتوری کیم جونگ ایل رهبر این کشور و نحوه اداره شدن کره شمالی را برشمرده که در ادامه میآید:
چند دهه قبل مائو، رهبر چین، دنیا را چنین تقسیم کرد: جهان اول و جهان سوم. این سنجهای شد برای دیگر آدمهای سیاسی دنیا. اما امروز بسیاری جهان را به شیوهای دیگر تقسیم میکنند: «جایی که غذا زیاد است و اشتها کم و جایی که غذا کم است و اشتها زیاد.» اگر به چنین ردهبندیای قائل باشیم آنگاه باید کرهشمالی را در ردیف کشورهایی قرار دهیم که در گروه دوم قرار دارند: جایی که غذا کم است و اشتها زیاد.
نوشتن درباره کشوری که بدیهیترین قوانین بشری در آن میتواند جرم باشد کار دشواری است: «دوستم برایم نوشت؛ نمیتوانم به تو زنگ بزنم و این نامه هم کلی برایم خطر دارد. لطفا برایم نامه ننویس و سراغی از من نگیر.»؛ این جملات را «دیوید لوریس» خبرنگار روزنامه «میرر» نوشته و تاریخش به زمانی برمیگردد که او در سفری به کرهجنوبی توانست یک تبعه کرهشمالی را ببیند که از کرهشمالی گریخته بود و دوست نداشت یا شاید هم میترسید با یک بیگانه ولو معتمد، ارتباط برقرار کند...
انگار کرهشمالی کشوری است که آینههایش جیوه ندارند و به قول «آیزاک باشویس سینگر» نویسنده مشهور لهستانیالاصل، اگر خواستی کسی تو را نقد نکند جیوه آینه را بردار. آنگاه تنها چیزی که باقی میماند شیشه است و نه چیزی برای انعکاس تصویر.
- قوانین عجیب
ورود خارجیها به کرهشمالی ممنوع است مگر به صورت گروهی و با نظارت ماموران این کشور. در کرهشمالی نباید دنبال مثلا چنین مصرعی بگردید: «گویند که لحظهای است روییدن عشق...» چون چنین چیزی اصلا وجود خارجی ندارد. در کرهشمالی کسی حق انتخاب همسر و ازدواج ندارد، مگر با موافقت وزارت اطلاعات و امنیت آن کشور. یعنی دختر و پسری که عاشق هم شدهاند باید گزارش کاملی از نحوه عاشق شدنشان، دلیل دل بستن، میزان علاقه و احساسی که نسبت به هم دارند و خیلی چیزهای دیگر را در چند صفحه بنویسند و تحویل مقامات امنیتی بدهند تا نوبت مصاحبهشان شود.
قبل از مصاحبه، سیستمهای امنیتی و نظامی کرهشمالی دختر و پسر را بررسی میکنند و در نهایت اگر مورد مشکوکی دیده نشود، برای ازدواج آن دختر و پسر جوان مجوز صادر میکنند. تازه کار به این هم ختم نمیشود. بعد از ازدواج باید تعهد بدهند که اگر یکی از زوجین احساس کرد دیگری افکاری غربی دارد یا دلش با کیم جونگ ایل نیست، بدون هیچ رودربایستی او را تحویل مقامهای امنیتی بدهد. در این کشور مردم اجازه ندارند از روستا یا شهر محل اقامت خارج شوند مگر با اجازه مقامهای امنیتی و این یعنی زندگی در بزرگترین پادگان جهان؛ کرهشمالی.
روزنامه گاردین در مطلبی با عنوان «ترفندهای دموکراتیک» به تلاش مردم و نیروهای اصلاحطلب این کشور برای برقراری دموکراسی اشاره کرده و در این رهگذر دو قانون عجیب دیگر را هم به مخاطب عرضه کردهاست. نخست آنکه دولت کرهشمالی معمولا کمکهای غذایی خارجی را نمیپذیرد چون معتقد است این غذاها ممکن است روی افکار مردم اثرات نامطلوب بگذارند و باعث تهاجم فرهنگی علیه نظام کمونیستی شوند.
دومی که از اولی عجیبتر است به نوعی برشی است مقطعی از فضای مطبوعاتی این کشور: «انتشار هر نوع خبر ناخوشایند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... که مربوط به کرهشمالی باشد، ممنوع است. هر گونه انتقاد از نظام کمونیستی و مقامات آن نیز جرم تلقی میشود. 12 روزنامه در این کشور منتشر میشوند اما خبرنگار ندارند! این روزنامهها موظفند هر روز خبرهایی را که از وزارت اطلاعات و امنیت دریافت میکنند، عینا منتشر کنند. فقط برخی از مقالات آنها با هم فرق میکند.»
- پیشوای عجیب
خبرگزاری KCNA یا همان آژانس مرکزی خبری کره (Korean Central News Agency) تنها خروجی خبر این کشور فقیر است. هیچ خبری از این کشور درز نمیکند، مگر از طریق خروجی این خبرگزاری. امسال، کیم جونگ ایل سفری داشت به آرمانشهرش یعنی چین و آنجا با مقامهای کرهجنوبی دیدار کرد.
در این دیدار که [مثلا] قرار بود به مشکلات دو کره پایان دهد، او از هر چیزی حرف زد جز مشکلات سیاسی. اما روزنامه میرر در مطلبی شبههآمیز از دستور عجیب این پیشوا خبر داده بود.
البته این خبر در هیچ خبرگزاری معتبر دیگری دیده نشد ولی نگارنده آن مدعی بود از داخل آن کشور خبر را تایید کردهاند و به دلیل تعهد اخلاقی از فاش کردن نام منبع خبریاش خودداری کرده است. بگذریم. خبر این بود: «به دستور پیشوای کرهشمالی در دانشگاه پیونگ یانگ فیلم اولیور توئیست که داستانش متعلق به 200 سال پیش است برای دانشجویان نمایش داده شد. بعد مسؤولان به دانشجویان گفتهاند خودتان خیابانهای لندن را ببینید و قضاوت کنید که ما پیشرفتهتر هستیم یا اروپاییها.»
- خانوادهای عجیب
اینکه گفته میشود در کرهشمالی خانواده مفهوم دیگری دارد کاملا درست است؛ چون اهل خانواده حتی از هم میترسند که مبادا برای یک مشت دلار، همدیگر را بفروشند. اما خانواده عجیبی هم در این کشور وجود دارد که هر روز اخبار تازهای دربارهاش شنیده میشود ولی هیچ منبع خبری خارجی آن را رد یا تایید نمیکند: خانواده کیم. روزنامه هرالد تریبون درباره خانواده پیشوا نوشته: «افراد این خانواده تنها افراد زنده کرهشمالی هستند که بیش از 200 گرم گوشت گاو در ماه مصرف میکنند!
مصرف سرانه گوشت گاو در این کشور در سال 2000 کمتر از دو گرم برای هر نفر بود و به همین دلیل مردم، بیش از دو دهه است که گوشت حیوانات دیگری را جایگزین کردهاند. این خانواده ضمنا بزرگترین سینمای این کشور را در کاخ ریاستجمهوری دارند و بهترین آثار سینمایی را بر خلاف قوانین جاری جامعه تماشا میکنند.»
اما رسوایی اخلاقی این «پیشوای عزیز» هم در نوع خود جالب است.
سال گذشته روزنامه شیکاگوتریبون درباره این رسوایی اخلاقی نوشت: «مدتهاست که چند زن و دختر از پیشوای کرهشمالی شکایت دارند اما ترس از برخوردهای قهری، آنها را به سکوت وادار کرده است.» این ادعا چندی بعد از سوی روزنامه سان هم تایید شد، اما نمیتوان مدرکی رو کرد و او را به استناد آن، مجرم شناخت. پیشوای کرهشمالی مانند پدرش از پرواز میترسد و همیشه با قطار شخصیاش مسافرت میکند.
کنستانتین پولیکوفسکی که راننده قطار شخصی او در روسیه بود، پس از بازدید او از آن کشور گفت: «او هر روز شام و ناهار خرچنگ زنده میخورد، یعنی آن را آبپز میکرد.» ... سایر ویژگی های رهبر کره شمالی در این گزاشر به نقل از این راننده بر شمرده شده است.
همچنین میخوانیم: از میان ورزشهای جهان او عاشق بسکتبال، خاصه بازیهای لیگ حرفهای آمریکاست و کماکان مایکل جردن را بهترین بازیکن تاریخ بسکتبال، میداند.
جالب این که پخش زنده مسابقات خارجی در کرهشمالی ممنوع است و NBA هم هیچگاه از تلویزیون دولتی پخش نمیشود. اطرافیانش میگویند او گلفباز خوبی است و امتیازهای خوبی را درو میکند. جالب اینجاست که هزینه خرید یک توپ گلف در کرهشمالی معادل حقوق سه ماه یک کارمند ساده است...
- تیم ملی عجیب
حالا دیگر تب جام جهانی فروکش کرده و مردم به زور اخبار حاشیهای این جام را، اگر هنوز چیزی باقی مانده باشد، دنبال میکنند. درباره تیم کرهشمالی حاضر در آفریقای جنوبی خبر چندانی ذکر نشد ولی همان معدود تکنگاریها هم جذاب بود.
در ادامه، گزارشی از سایت خبری «کیپتاون مگزین» که در مطلبی خواندنی به موارد جالبی درباره تیم ملی این کشور اشاره کرده آمده است که بخشهایی از آن در ذیل میآید:
• فیفا این کشور را به نام جمهوری دموکرات خلق کره میشناسد، حال آنکه «دموکراسی» در این کشور اساسا واژهای ممنوع است!
• سرمربی این تیم، کیم جون هون، میگوید مربی واقعی این تیم پیشوا عزیزشان است. او بعد از پیروزی مقابل عربستان در مقدماتی جامجهانی گفت: «فرمانده عزیزمان نقش مهمی در گسترش فوتبال ایفا کرده است. او با درایتش شخصیت اصلی بازیکنان را ساخت.» [کره جنوبی دو بر صفر عربستان را شکست داد]
• میدانستید چرا دو کره در پیونگیانگ بازی نکردند و این بازی مقدماتی در چین برگزار شد؟ چون مسؤولان کرهشمالی قبول نکردند که پرچم همسایه جنوبی در این کشور به اهتزاز درآید.
- آیا می دانید ...
• در چین برای خوشآمدگویی به کیم جونگ ایل، مسؤولان همراه هیات کرهجنوبی یک «پَک» کامل سریال جواهری در قصر یا همان یانگوم خودمان را دو دستی تقدیم ایشان کردند چون واله و شیدای این هنرپیشه اهل کرهجنوبی است!
• آرم شلوغ کرهشمالی نشاندهنده پیشرفتهای تکنولوژیک و فنی کرهشمالی در فناوریهای روز و زیرساختی است. چیزی که تنها در نماد این کشور و بین سخنان کیم جونگ ایل دیده میشود.
• در تصویر معروفی که ترکیبی از عکسهای شب از همه نقاط جهان است تنها کره شمالی، کوههای هیمالیا، صحرای آفریقا، جنگل آمازون و قطبین تاریک هستند. البته تنها مورد اول مسکونی است!
*مجله با سابقه و پرخواننده «دانستنیها» در هر شماره، گزارش ها، اخبار و مقالات خواندنی از یافته ها و وقایع روز علمی جهان دارد. این نشریه«گروه مجلات همشهری» ، در هر ماه دو شماره منتشر می کند.