اما همراه با پول، خست نیز میآید، خصوصاً هنگامی که پای اهدای پول به آموزش عالی در میان باشد.
آمریکا دو برابر بیشتر از آلمان ( 6/2 درصد تولید ناخالص داخلی در برابر 1/1 درصد) بودجه به آموزش عالی اختصاص میدهد. این امر ناشی از مشارکت گستردهتر بخش خصوصی و کمکهای بیشتر به این بخش است.
اما آمار مربوط در سال آینده مطلوبتر است. در ماه نوامبر، کلاوس یاکوبز یک میلیاردر آلمانی که خارج از این کشور زندگی میکند، اعلام کرد 200 میلیون یورو به دانشگاه بینالمللی برمی کمک میکند. این بزرگترین هدیه از این دست در آلمان است. با این کمک، تنها دانشگاه واقعاً خصوصی و بینالمللی (با 30 رشته و 1000 دانشجو از 86 کشور ) در این کشور از ورشکستگی نجات یافت. چه بسا با این کار، رویکرد متصلب کشور به آموزش عالی تغییر کند.
آموزش عالی آلمان همواره بخشی تقریباً تماماً دولتی بوده است، چون از دانشگاهها انتظار میرفت کارمندان درجه یک تربیت کنند. پس از سال 1945، ایالتها مسئول اداره دانشگاهها و تصمیمگیری در مواردی مانند امتحانات و مقررات پذیرش شدند. در سالهای دهه 1970 که به اسم دمکراسی، لایههای بوروکراسی به شکل کمیتههای خود حاکمیت تقویت شد، وضع بدتر شد.
به اسم دسترسی برای همه، شهریه حذف شد. اما در آن زمان شمار فزاینده دانشجویان با کمبود بودجه مواجه شد و در نتیجه اصلاحات نتیجه معکوس داد. امروز شمار ترک تحصیل کنندگان دانشگاهی از جمله بالاترین ارقام از این دست در کشورهای ثروتمند است. از این دانشگاه که به نوعی یک فعالیت مربوط به نخبگان است فقط 22 درصد از جوانان آلمانی مدرک دانشگاهی میگیرند. این نسبت در انگلیس 31 درصد و در آمریکا 39 درصد است. دانشگاههای آلمان جایگاه پایینی در ردهبندی جهانی دارند و از این رو دانشجویان خوب راهی خارج میشوند.
در سالهای دهه 1980 امید میرفت وجود دانشگاههای خصوصی ثمربخش باشد. دانشگاه ویتن-هرد که اولین دانشگاه خصوصی بود تدریس در دانشگاه بینالمللی برمن ( که به زودی به دانشگاه یاکوبز تغییر نام میدهد) از سال 2001 آغاز شد. امروز 69 دانشگاه خصوصی(به غیر از نهادهای آموزش عالی دینی) در این کشور وجود دارد. این رقم یک دهه قبل 24 دانشگاه بود. رقابت فشردهای بین این نهادها به خصوص دانشکدههای علوم تجاری وجود دارد.
در عین حال، ایالتها شرکتهای خصوصی را وارد عرصه آموزش عالی کردهاند. در سال 2003 ، ایالت ساکسونی سفلا پنج دانشگاه را به بنیاد تبدیل کرد که خودمختاری بیشتری دارند. سایر نهادها اختیار بیشتری نسبت به بودجه خود پیدا کردهاند. برخی ایالتها شروع به دریافت شهریه کردهاند. اخیراً نیز نتایج یک رقابت ملی بین دانشگاهها برای کسب بودجه بیشتر اعلام شد.
اما تمام این کارها بهبود زیادی را باعث نشده است. دانشگاههای خصوصی فقط سه درصد دانشجویان را در خود جای دادهاند و به همین دلیل است که در کسب منابع مالی با مشکل مواجه هستند. این یک دلیل آن است که چرا بسیاری از دانشگاهها روی رشتههای پولساز متمرکز میشوند. سایر دانشگاهها به بودجه دولتی وابستگی پیدا کردهاند. فقط این اواخر است که بنیادهای مربوط به افراد پولدار دست به سرمایهگذاریهای بزرگ زدهاند.
در این حال، دانشگاههای دولتی از خودمختاری چندانی برخوردار نیستند. کنترل مستقیم کمتر شده است اما رقابت کنترلشده بیشتر شده است، یعنی بوروکراسی جدید برای ارزیابی تحقق اهداف جدید. شهریه سالیانه که میانگین آن 1000 یورو است، به طور متمرکز توسط ایالت تعیین میشود.
این نخستین بار است که آلمان دارای دانشگاه خصوصی میشود که ارزش اسم خود را دارد و از بنیه مالی خوبی برخوردار است. آقای یاکوبز قول داده است در صورتی که این دانشگاه عملکرد خوبی داشته باشد، در خلال پنج سال آینده هر سال 15 میلیون یورو و در سال 2011 ، 125 میلیون یورو به آن اهدا خواهد کرد. اگر این طرح موفقیتآمیز باشد، شاید دیگر آلمانیهای پولدار نیز وارد این عرصه شوند.
با این همه، تا آینده قابل پیشبینی دانشگاههای خصوصی سهم اندکی در آموزش عالی آلمان خواهند داشت. این بدان معنا نیست که دانشگاههای دولتی باید خصوصی شود. اما این دانشگاهها به خودمختاری بیشتر و انگیزه برای رقابت با یکدیگر نیاز دارند. کمک آقای یاکوبز چه بسا باعث شود نه فقط دیگر میلیاردرها از وی تقلید کنند، بلکه ایالتها اختیارات بیشتری به دانشگاهها بدهند.
اکونومیست 13 دسامبر