شمقدری در حالی تابستان سال گذشته به ساختمان میدان بهارستان آمد که گروه جعفری جلوه، معاون سابق امور سینمایی ماهها بود فعالیتهایشان را عملا به تعلیق درآورده بودند. جلسات صدور پروانه ساخت و نمایش یا تشکیل نمیشد یا خروجی قابل ذکری نداشت. تکلیف بسیاری از فیلمها نامعلوم بود و برخی از آثار با وجود داشتن پروانه نمایش امکان اکران عمومی نداشتند.
در نیمه اول سال 88، تولید چنان بیرونق شده بود که تعداد آثاری که پروانه ساخت داشتند ولی جلوی دوربین نرفته بودند، نزدیک به 10 برابر فیلمهای در حال ساخت بود. در شرایطی که فعالیت فیلمسازی عملا ماهها تعطیل شده بود، شمقدری و گروهش بر مسند کار قرار گرفتند. رفع توقیف از فیلمهایی که سالها بود در محاق به سر میبردند و صدور پروانههای ساخت میتوانست نویدبخش روزهای بهتری برای سینما باشد.
در ادامه اما سیاست رفع توقیف از فیلمها به جز اکران «بهرنگ ارغوان» و «تسویه حساب» به بنبست رسید. بسیاری از پروژههایی که پروانه ساخت دریافت کردند جلوی دوربین نرفتند. قوانین تازهای برای حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی وضع شد و براساس آن مثلاً فیلم «هیچ» نتوانست در فستیوالهای بینالمللی حضور یابد.
همچنین اختلافات معاونت سینمایی با خانه سینما به اوج رسید؛ چنانکه معاون امور سینمایی صراحتاً اعلام کرد ترجیح میدهد منتظر تغییر هیأت مدیره خانه سینما (که انتخاباتش پاییز برگزار میشود) بماند. نتیجهاش شرایط امروز سینماست که مدیران سینمایی و سینماگران تحلیلهای متفاوتی از آن ارائه میدهند.
در روز ملی سینما، جواد شمقدری آینده سینمای ایران را درخشان پیشبینی میکند و میگوید: «بهزودی وارد دورانی میشویم که 2 سینما در جهان مطرح میشود؛ اول سینمای متأثر از فضای فرهنگی ایران و دوم سینمای متأثر از هالیوود. یقیناً این رویارویی باعث رشد سینمای ایران خواهد شد.» البته معاون امور سینمایی که با اعتمادبهنفس کامل چنین افقی را پیش روی سینمای ایران ترسیم میکند همه اینها را منوط به جذب اعتبارات بیشتر، توجه مسئولان و توسعه زیرساختها میداند.
از سوی دیگر محمدمهدی عسگرپور در پاسخ به این سوال که سینمای ایران به کجا میرود؟ میگوید: «شما تردید نکنید که سال بعد فعالیت ما به مراتب بدتر از این خواهد بود و ما مجبوریم سالنهایمان را با بن سینما پر کنیم.با این وضعیت و شرایط امکان ندارد به جریان طبیعی تولید و عرضه برسیم.»
اختلاف دیدگاهها چنان گسترده است که گویی این دو مدیر، درباره سینمای 2 کشور متفاوت به اظهارنظر میپردازند. این شاید همان چیزی باشد که تیم معاونت سینمایی از آن بهعنوان تعامل نداشتن برخی یاد میکند. شمقدری با اشاره به تلاشهای صورت گرفته در یکسال اخیر، کارنامه خود و همکارانش را موفق ارزیابی میکند و میگوید: «تلاش شده تا زمینه را برای ایجاد رویکردی جدید و ساز و کارهای مناسب فراهم کنیم و خود فیلمسازان را درگیر مباحث جدید کنیم تا ما را همراهی کنند. معتقدم تا اندازهای این اتفاق رخ داده و تا حدودی دیدگاههای ما از زبان فیلمسازان بیان میشود.»
به این ترتیب مفهوم همراهی سینماگران با معاونت سینمایی نیز روشن میشود چون قرار است دیدگاههای مدیران از زبان فیلمسازان بیان شود. شاید به همین دلیل است که عسگرپور به تعبیرهای متفاوتی که در این سالها از واژه تعامل صورت گرفته اشاره میکند.
اما کارنامه مطلوب و رضایتبخشی که شمقدری به آن اشاره میکند را نیز قاعدتاً باید در اکران سینماها مشاهده کرد. در حال حاضر فیلمهای «یک جیب پرپول»، «یک اشتباه کوچولو»، «از ما بهترون»، «فاصله» و «کارناوال مرگ» روی پرده هستند و پیش از آن هم جز چند استثنا، تولیداتی از همین جنس اکران شده بودند. آیا سینمای ایران با چنین فیلمهایی افق روشنی پیش رو دارد و با چنین تولیداتی قرار است جهان را تحتتأثیر قرار دهیم؟ با گذر زمان بهتر میتوان در این باره قضاوت کرد.