این در حالی است که بر اساس آمار وزارت بهداشت که از طریق دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور جمعآوری شده است، تا اول تیر1389 مجموعا 21هزار و 435نفر افراد مبتلا به HIV/AIDS در کشور شناسایی شدهاند که 6/92درصد آنان را مردان و 4/7درصد را زنان تشکیل میدهند.علاوه بر این بر اساس آمار سهماهه چهارم سال 88، تعداد مبتلایان به این بیماری20هزار و 975مورد بوده است؛ بنابراین در سه ماهه اول امسال 460مورد جدید ابتلا به HIV/AIDS شناسایی شده که به معنای 5مورد در هر روز است.
در این میان بررسیهای آماری و تحلیلی نشان میدهد که ایدز از طریق رفتارهای پرخطر کنترل نشده، روبهافزایش است و در این بین قشر جوان و نوجوان جامعه بهدلیل موانع و محدودیتهایی که در زمینه اطلاعرسانی از بیماری ایدز دارند، بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند و باید با اتخاذ راهکارهای علمی و اجرایی، جامعه را از پیامدهای ناگوار ایدز مصون نگه داشت.اما این راهکارهای علمی و اجرایی تا چه حد در کشور ما پیاده شدهاند و اگر هم این اتفاق افتاده چقدر مثمرثمر بودهاند؟ از سال1988، هدف، افزایش آگاهی مردم و آموزش آنان بوده و امروز هم همچنان کارشناسان بهداشتی، یکی از عوامل شیوع این بیماری را ناآگاهی مردم درباره این بیماری میدانند. دکتر حمید عمادی، متخصص بیماریهای عفونی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت و گو با همشهری در این باره بیشتر توضیح داده است.
- بهنظر شما آگاهی مردم ما از بیماری ایدز کافی است؟
اولا، شکایت من از خود شماست؛ شما رسانهها که فقط وقتی روز جهانی ایدز میشود به این فکر میافتید که در مورد ایدز حرف بزنید. در روز جهانی ایدز، رادیو، تلویزیون و مطبوعات همگی شروع به صحبت درباره ایدز میکنند؛ حرفهای کلیشهای، تکراری و خستهکنندهای که دیگر مردم هم از شنیدن آن خسته شدهاند وبعد همهچیز فراموش میشود. البته همین هم خوب است. تا 5-4سال پیش کسی جرأت نداشت در مورد ایدز حرف بزند، حتی عدهای نمیدانستند که اصلا ایدز چیست.
- درحال حاضر مردم اطلاعات علمی کافی در مورد این بیماری دارند، اما از این به بعد کار رسانهها چیست؟
آیا فقط اینکه روز جهانی ایدز در مورد آن هشدار دهند کافی است؟ ایدز یک رفتار پرخطر است، یعنی جزو بیماریهای رفتاری است. اگر قرار باشد جامعهای با این بیماری مقابله کند، آگاهیدادن به مردم باید بهطور متناوب باشد و نه فقط محدود به هشدار.
متأسفانه در رسانههای ما وقتی رفتارهای پرخطر مطرح میشود، متعاقب آن بحث سانسور نیز پیش میآید بهطوری که مطرحکردن این رفتارهای پرخطر عملی قبیح شمرده میشود.
- بهنظر شما رسانهها باید چهکار کنند که نمیکنند؟
مسئولان ما متأسفانه فکر میکنند که این بیماری در اولویت نیست. در کشور ما افزایش موادمخدر، افزایش جمعیت 15 تا 30سال، بیکاری و پایین آمدن تعهدات اخلاقی همگی باعث شده که زمینههای مختلفی برای گسترش ایدز فراهم شود.
در کشور ما گفتن اینکه جوانان زود ازدواج کنند راحت است، ولی مشکلات، بهخصوص بیکاری مشکل اساسی است و نمیشود انتظار داشت با یک دستورالعمل، همه چیز حل شود و جوانان ازدواج کنند.
- تمام این موارد لزوم برنامهریزی دقیق و درازمدت را نشان میدهد. متأسفانه مصاحبههای روزنامهها هم در این روزها محدود به مسائل علمی این بیماری است. اما چند درصد از مردم این مطالب را میخوانند؟
یکی از مشکلات اساسی کشور ما این است که در هر دورهای اگر هم مسئولان آن دورهکار مثبتی در زمینه اطلاعرسانی انجام دهند در دورههای بعدی و با تغییر مدیریت به همه این اقدامات کم توجهی میشود. مثلا در یک دوره وزیر آموزش و پرورش لزوم اطلاعرسانی از طریق کتابهای درسی را مطرح میکند ولی در دوره بعد تصمیم بر این است که مطرح کردن این مسائل در کتب درسی بدآموزی دارد.
- مسائلی که گفتید، فقط به رسانهها برنمیگردد. محدودیتهایی برای رسانهها وجود دارد که کار را مشکل میکند.
در جامعه ما ایدز یک انگ است، درحالیکه باید این را بدانیم که همه ما حتی کودکانمان در معرض خطریم. ما هر سال در امر اطلاعرسانی درجا میزنیم. هر سال در مورد راههای انتقال ایدز صحبت میکنیم و نظریههای مختلف میدهیم؛ بهنظر من این کاملا بیفایده است. شاید این کار برای 5سال پیش مفید بود ولی الان بهتر است از رئیس اداره مبارزه با ایدز وزارت بهداشت بپرسیم که تا الان در مورد این بیماری چهکار کرده؟ در روز ایدز رسانهها ترجیح میدهند بیشتر به بحثهای علمی بپردازند تا اینکه به سراغ مسئولان بروند.
البته اطلاعرسانی مداوم و بهدور از کلیشه مثل پخش آگهیهای تبلیغاتی که در شکلهای مختلف توجه مردم را به خود جلب میکنند، ضروری است. رسانهها از ارائهکنندگان این آگهیها کمتر نیستند ولی تا الان نخواستهاند که چنین اقداماتی بکنند.
- اگر از خود شما بهطور شفاف بخواهند درباره ایدز نکتهای بگویید که در رسانهها سانسور میشود به چه نکتهای اشاره میکنید؟
یکی از مشکلات اساسی ما این است که هر وقت در مورد راههای انتقال ایدز صحبت شده از بهکار بردن راههای پیشگیری پرهیز و یا آن را سانسور کردهایم. مردم ما هنوز بر این باورند که ویروس ایدز از طریق استخرها یا آرایشگاهها منتقل میشود و هنوز به خاطر این سانسورهای نابجا از خیلی از مسائل اصلی غافلند. اطلاعرسانی ما همیشه در یک حد مشخص محدود شده و آگاهی عمیق جای خود را به تفکرات غلط داده است.
- بهنظر شما وضعیت ایدز در ایران در سالهای اخیر در مقایسه با سالهای قبل تفاوتی داشته است؟
ببینید، در دهه60 کسانی که به ایدز مبتلا میشدند بیماران هموفیلی بودند. در دهه 70تزریق موادمخدر و استفاده از سرنگ مشترک عامل اصلی انتقال این بیماری بود و در دهه80 رفتارهای پرخطر مهمترین عامل است.
امروزه مبتلاشدن همسران معتادان و زنان خیابانی به این بیماری، جوانان را نیز برای مبتلا شدن بیشتر آماده میکند.
- حرف آخر؟
کاش همانطور که قضاوتمان در مورد بیماران تالاسمی یا دیابتی دلسوزانه است، در مورد یک فرد مبتلا به ایدز نیز چنین بود. کاش ما از وجود همکار مبتلا به ایدز در اتاق کارمان وحشت نداشتیم و او را یک فرد گناهکار نمیدیدیم که میخواهد از جامعه انتقام بگیرد.
گفتن این جملات زمانی مصداق بیشتری دارد که وقتی این بیماران را حمایت میکنیم، میبینیم که تا چه اندازه بیپناهند.
یادمان باشد که ایدز یک بیماری جدی است و کشورهایی که این بیماری در آنها رشد کرده، شدیدا فلج شدهاند. مثلا در کشوری مثل آفریقای جنوبی شیوع رفتارهای پرخطر، به علاوه فقر و مهاجرت باعث شده که 40درصد مردم این کشور ایدز داشته باشند و رشد جمعیتشان منفی شود. این کشورها دیگر نمیتوانند از پس این بیماری برآیند. ایدز با کسی شوخی ندارد. اگر بگوییم این بیماری مشکل ما نیست و اگر برنامهای برایش نداشته باشیم دودش به چشم تکتکمان میرود. باید فکری کرد. این فکر را هم از سرمان دور کنیم که سازمان یا وزارتخانه خاصی مسئول این کار است. همه ما در مقابل این بیماری مسئول هستیم.