به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در این مراسم ابتدا مهندس متولیان از شاهدان فاجعه در برنامهای با عنوان نشستی با پیروان طریق ولایت، مرتضی فضلعلی از مجروحان فاجعه و خوش زبان خواهر شهید محمد خوش زبان به بیان خاطراتی از همان ایام پرداختند.
در ادامه این مراسم دکتر رحیمپور ازغدی به ایراد سخن با موضوع تروریزم و اقتصاد شهید بهشتی پرداخت.
وی با اشاره به ریشه تروریزم اظهار داشت: این واژه برای اولین بار بعد از انقلاب فرانسه مطرح شد و یک مفهوم مدرن است که از قرن 18 و 19 به بعد در اروپا مطرح شد. تروریزم یعنی ارعاب سازمان دهی شده توسط گروهی خاص. با این اصطلاح، به عملیاتهایی که نیروهای حسن صباح انجام میدادند تروریزم نمیگفتند.
وی در مورد فاز دوم تاریخ تروریزم گفت: بعد از انقلاب فرانسه فاز دوم این تاریخ آغاز شد و آن مصادف است با انقلاب تزاری در روسیه که ترور سرخ که توسط دولت بولشوویک انجام میشد نام گرفت، که این عده برای پیشبرد مقاصد و کسب قدرت تروریزم را مطرح کردند. تروریزم در حالی به عنوان یک برنامه ثابت در دستگاههای امنیتی حتی کشورهایی جعلی همچون اسرائیل قرار گرفت و با ترورهای کور رژیم وحشت را به وجود آوردند.
این استاد دانشگاه با اشاره به تروریزم دولتی اظهار داشت: امروزه برخی کشورهای اشغالگر و رژیم صهیونیستی به جنبشهای ضد اشغال که علیه دیکتاتوری انجام میشود تروریزم میگویند، حال آنکه خود از تروریزمهای دولتی هستند و به اسم حقوق بشر و ضد تروریزم، خود تروریزم دولتی را سازمان میدهند.
ازغدی در ادامه با برشمردن ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران و تفاوت این انقلاب با انقلابهای فرانسه و روسیه، اعلام داشت: باید گفت انقلاب ایران بر خلاف آن دو انقلاب که بر پایه تروریزم بنا شده بود، خود قربانی تروریزم شد. از انفجارهای کور در حزب جمهوری گرفته تا ترورهای خیابانی و بمب گذاری در مساجد و یکی از سندهای آن همین شهدای هفتم تیر هستند. این نشان میدهد ما خود قربانی تروریزم شدهایم.
وی ادامه داد: در اسلام ترور به معنای ارعاب مردم برای کسب قدرت وجود ندارد و پیامبر(ص) حتی در جنگها نیز تاکید میکردند که هیچگاه فرد بیگناهی کشته نشود. زن و بچهها آسیب نبینند. کسانی که اسلحه ندارند مورد حمله قرار نگیرند. کلیساها و معابد خراب نشود، آبها مسموم نشود و خانهها بر سر مردم خراب نشود. اما امروز غرب به چیزهایی میگوید تروریزم که در جهت آزادی بخشی است ونیروهای مسلمان و مجاهد فلسطینی و لبنانی که میجنگند برای ضد استبداد و استعمار، از نگاه آنها مشمول تروریزم میشوند.
دکتر ازغدی در ادامه با اشاره به فعالیتهای گروههای مبارزی همچون فدائیان اسلام اظهار داشت: امروزه کسانی شبهه شرعی ایجاد میکنند و یا میگویند امام(ره) با این گروهها که جهاد مسلحانه میکنند نسبتی نداشتند، اما بنده باید بگویم یک جا هم دیده نشده است که امام(ره) با این گروهها مخالفت کند وآنها را محکوم کرده باشد. البته با استراتژی جنگ مسلحانه موافق نبود نه از جهت نامشروع بودن آن، بلکه آن را ناموفق میدانستند و معترض بودند راه انقلاب باید از طریق آگاه کردن مردم صورت گیرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایسنا، دکتر رحیمپور ازغدی در بخش دوم از صحبتهای خود به دیدگاههای اقتصادی شهید بهشتی پرداخت و تاکید کرد: متاسفانه دیدگاهها و نظرات اقتصادی شهید بهشتی هنوز هم به طور جدی مورد بررسی قرار نگرفته است و نه حوزه و نه دانشگاه گام دوم را در این ارتباط برنداشته است.
وی اضافه کرد: ما همچنین باید متوجه انتقال مفاهیم از یک نسل به نسل دیگر باشیم، چرا که خیلی از مفاهیم برای نسلی عین زندگی است وبرای نسل بعد تنها تاریخ است. ما از شخصیتها میگوییم، نسل بعد آنها را شخص میشنود. بهشتی و مطهری و سایر بزرگان انقلاب شخصیتهایی هستند که هیچکدام کلیشهای و یکسان نیستند و هر کدام متفاوت از دیگری هستند.
وی بهشتی را معتدل، منطقی و منعطف توصیف کرد و افزود: شهید بهشتی با این ویژگیها توانسته بود قدرتی حقیقی را در مدیریت و کادر سازی به وجود آورد و از این رو بود که امام میگفت او یک ملت بود. چرا که او یکنفری بود که کار یک ملت را میکرد و در این میان هیچگاه وقت را تلف نمیکرد. وقتی به او میگفتند چرا در برابر سیل تهمتها و ناسزاهایی که نسبت به شما میدهند از خود دفاع نمیکنید پاسخ میداد من وقت اضافی برای این کارها را ندارم. ما باید برای مردم کار کنیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: شهدای انقلاب در عین اینکه در روح ایثارگری مشترک بودند اما یک تنوع شخصیتی نیز داشتند. به عنوان مثال توجه کنید تفاوت شخصیتی مثل محمد منتظری و شهید بهشتی که البته خونشان زیر یک سقف به هم میپیوندد.
وی با اشاره به تفاوتهای شخصیتی شهید محمد منتظری و شهید مظلوم دکتر بهشتی خاطرنشان کرد: تیپ بهشتی تجسم عقل واقعبینانه بود و اصولگرایی منطقی بود که با ایده فرهنگی به عرصه سیاست وارد شده بود؛ از این رو بسیاری از خطرهای غیرضروری را نیز دور میزد. از آن طرف محمد منتظری یک چریک بود. مبارزی بود که آمیزهای از شیدایی و آرمانگرایی بود و به دنبال خطر بدون چانهزنی میرفت و همه نظمها را حذف میکرد و دشمن تراشی میکرد و دنبال خطر بود ولو اگر ضروری نبود، و حتی به یکی از دوستانش میگفت من دارویی میخورم که نخوابم؛ چرا که هر موقع میخوابم احساس میکنم دشمن یک قدم جلوتر آمده است، این روحیه از آن نشات گرفته بود که برای خود مسئولیت جهانی قائل بود.
وی در پایان با اشاره به هفت اصل اقتصادی از دیدگاه مرحوم بهشتی گفت: بعد مبارزه با فقر، تمام وقت نبودن کار، مبارزه با اقتصاد اسرافی، آزادی انسان از اقتصاد و استقلال اقتصادی، پیشرفت اقتصادی و مبارزه با مفاسد اقتصادی از اصول فکری اقتصادی این شهید بزرگوار بود