سیل عظیمی که در شمال شرق چین به راه افتاد، نه تنها جان تعداد بیشماری از چینیها را گرفت بلکه مشکلات دیگری هم برای این کشور بهبار آورد. این اتفاق باعث شد 2کارخانه نگهداری مواد شیمیایی در استان جیلین تخریب شوند و 7 هزار بشکه مواد شیمیایی سمی از انبارهای مخروبه وارد رودخانه وند شود. این رودخانه یکی از انشعابهای رود مهمی به نام سونگوا به حساب میآید و به همین خاطر سازمانهای خدمات اضطراری چین بهشدت نگرانند که آب آشامیدنی میلیونها چینی بر اثر این مسئله آلوده شده باشد. البته فقط چینیها نگران این مسئله نیستند بلکه روسها هم تلاشهای فراوانی برای پاکسازی این رودخانه آغاز کردهاند. آمور- یکی از رودهای روسیه - به سونگوا راه دارد و از آنجا که این رود، آب آشامیدنی بسیاری از شهرهای شرق دور روسیه را تأمین میکند، مقامهای روس هم به این مسئله اهمیت فراوانی میدهند.
هرچند اطلاعات دقیقی در مورد میزان مواد سمی ریخته شده به رودخانه وند در دست نیست و نمیتوان زمان دقیق رسیدن این مواد به شرق روسیه را تعیین کرد اما این حادثه موجب شده است نگرانیهای روسها بر سر اتخاذ سیاستهای اکولوژیک(بومشناختی) در مورد همسایه جنوبیشان افزایش پیدا کند.
دغدغه آنها این است که در برابر مهاجرتهای احتمالی ساکنان شمال شرقی چین چه واکنشی نشان دهند زیرا بهنظر میرسد این اتفاق، تمایل چینیها به ترک دیار و رفتن بهروسیه را نسبت به قبل بیشتر میکند.
البته این بار برخلاف سایر موارد، نشت مواد بیشتر در بخش بالای رودخانه اتفاق افتاده است و این به کارگران چینی فرصت میدهد پیش از راه یافتن آلودگیها به رود آمور، عملیات پاکسازی را تمام کنند. با این حال، مقامهای خاباروفسک-بزرگترین شهر روسی پایین رودخانه- عملیات اضطراری ویژهای را آغاز کردهاند و علاوه بر ذخیره کردن منابع آبی کافی برای بیمارستانها و در نظر گرفتن سایر امکانات حیاتی، اعلام کردهاند درصورت لزوم آب رودخانه را میبندند.
این همه احتیاط از حادثهای ناشی میشود که در نوامبر 2005 اتفاق افتاد. در آن تاریخ بهدلیل انفجار در مجموعه پتروچاینا واقع در جیلین، نزدیک به 100 تن ماده شیمیایی و سمی بنزن به آب سونگوا ریخت و در زمانی کوتاه مواد سمی به سمت روسیه سرازیر شد. این مسئله برای دولت روسیه دهها میلیون دلار خسارت به بار آورد.
با توجه به این ذهنیت، روسها این بار بسیار با احتیاط عمل کردهاند و با وجود اینکه چینیها تلاش بیسابقهای برای برطرفکردن این مشکل از خود نشان دادهاند، ساکنان خاباروفسک، آنچنان ترسیدهاند که به بطریهای آب معدنی پناه بردهاند و برای آشامیدن و غذاپختن از آب آمور استفاده نمیکنند.
بعد از حادثه پتروچاینا، روسها و چینیها، خواستار این بودند که در مسائل زیستمحیطی روش مسالمتآمیزتری به کار گیرند. به همین دلیل پروتکلی دوطرفه امضا کردند که طی سال بعد، از مرزهای مشترک آبی خود دفاع کنند.
سال 2008 نیز یادداشت تفاهمی بین روسیه و چین امضا شد که براساس آن دوطرف موظف شدند درصورت بروز هر رویداد اضطراری زیستمحیطی که برای هر دو کشور دردسرساز شود، یکدیگر را در جریان بگذارند.
با وجود همه این تلاشها جهت بهبود روابط و افزایش همکاریهای زیستمحیطی، هنوز هم رابطه چین و روسیه، از نمونههای مشابه آن بین کشورهای اروپایی یا رابطه ایالات متحده و همسایههای آن در آمریکای شمالی بسیار عقبتر است.
حتی اگر همکاریهای این دو کشور در سطح بالاتری بود، آنچه باعث بیشتر شدن تنشها بین آنها میشود، هنوز برجای خود باقی است: جریان یافتن و ورود آب و هوای آلوده از چین به روسیه. هزینههای آلودگی هوا در چین سرسام آور است. براساس گزارشهای بانک جهانی، بیش از 20 شهر از آلودهترین شهرهای دنیا در چین قرار دارد. آلودگی این شهرها به قدری است که سالانه باعث صدها هزار مورد مرگ زودهنگام میشود.
این آلودگیها هزینههای سنگین درمان و بیکاری ناشی از بیماری را بهدنبال دارد و با احتساب پولی که در شرایط اضطراری برای مقابله با بحران صرف میشود، 8 تا 12 درصد تولید ناخالص داخلی چین صرف حل مشکلات مرتبط با آلودگی هوا میشود.
معمولا، مدیران چینی براساس میزان پیشرفتهایشان در رشد اقتصادی سنجیده میشوند و نه براساس ملاحظات زیستمحیطی. بخشی از مشکلات پکن به خاطر نداشتن یک مؤسسه ملی قدرتمند برای اجرای قوانین زیستمحیطی و کنترل و نظارت بر آن و انجام همکاریهای لازم در این زمینه است.
مقامهای مسکو که فاصله بسیاری تا منطقه مرزی این کشور با چین (شرقیترین قسمت جنوب روسیه) دارند، در قبال این موضوع سکوت اختیار کردهاند اما مقامهای محلی معمولا نسبت به خطرات زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای صنعتی چینیها معترض هستند و از جاریشدن مواد شیمیایی گوناگون در آب رودخانهها شکایت دارند. آنها مدیران کارخانههای چینی را متهم میکنند که برای کاهش هزینهها، کنترلهای لازم برای جلوگیری از ورود آلودگی به منابع آبی را انجام نمیدهند. از طرفی مردم چین نیز دولت را تحت فشار قرار دادهاند و خواستار زندگی بهتر و بهداشت بیشتر هستند. این مسئله به سود روسها خواهد بود چون دولت چین ناچار است برای برآورده کردن خواستههای مردم خود، تدابیر ویژهای اتخاذ کند که در نهایت باعث میشود میزان آلودگیها کاهش یابد.
نگرانیهای مسکو به همین جا ختم نمیشود زیرا یکی از پیامدهای این آلودگیها، افزایش میزان مهاجرت غیرقانونی به روسیه است. منطقه مرزی روسیه و چین یکی از کم جمعیتترین قسمتهای جهان به حساب میآید و دولت شوروی سابق تسهیلات ویژهای برای ساکنان آن فراهم کرده بود که در همان جا زندگی کنند. با وجود این بهدلیل شرایط آب و هوایی بسیار بد روز به روز از این تعداد کاسته میشود بهطوری که پیشبینی میشود تا سال 2015 تنها 5/4 میلیون نفر در این منطقه باقی خواهند ماند و این در مقایسه با جمعیت 100میلیون نفری چینیها در استانهای مرزی بسیار ناچیز است. علاوه بر کارگران چینی که شغل بهتر و درآمد بیشتری در روسیه به دست خواهند آورد، بازرگانان و تجار خردهپای چینی هم در کشور همسایه بازار بهتری دارند. عده محدودی از این افراد بهصورت قانونی از مرزها عبور میکنند.
البته مقامات چینی معتقدند اقامت این افراد در روسیه کوتاه مدت است اما مقامهای روسیه همچنان از هجوم مهاجران چینی نگرانند و محدودیتهای بسیاری برای صدور ویزا در نظر گرفتهاند. این محدودیتها نهتنها مهاجرت غیرقانونی را افزایش میدهد بلکه بسیاری از کارگران چینی قربانی خلافکاریهای روسی میشوند که میدانند مهاجران غیرقانونی نمیتوانند به هیچ دادگاهی شکایت کنند و حق خود را بگیرند. تاجرانی که از ترس پرداخت مالیات بهصورت غیرقانونی تجارت میکنند هم بسیار آسیب پذیر هستند و امنیت شغلی چندانی ندارند.
بهنظر میرسد بهترین راه حل در این موقعیت، برداشتن محدودیتها و هموارکردن راه مهاجرت قانونی چینیها به روسیه باشد زیرا در این شرایط، چینیها هم برای ارائه خدمات با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت که این به سود روسیه است.
البته ممکن است بومیان روسیه نسبت به این تصمیمات اعتراض داشته باشند اما این نگرانیها ریشه اقتصادی ندارد بلکه بیشتر از تفکرات نژادی ریشه میگیرد. در حقیقت سیل اخیر و آلودهشدن آب رودخانهها باعث شد، این احساس بیش از پیش در میان روسها تقویت شود و همچنان به چینیها به چشم «دیگران» بنگرند.
diplomat.com