اصلاً این روزها همه جا بوی عروجی عارفانه میدهد؛ سفری عاشقانه با بازگشتی عارفانه... . حج، سیر وجودی انسان عارف به سوی خدای سبحان است؛ رهایی از خود کاذب و همه داشتههای پیشینی بیگانه از خود صادق و علقههای بیخدایی و نفی سکون، سکوت و بیتفاوتی نسبت به دنیا و آدمهایش. حج، حرکتی آگاهانه و سفری عاشقانه از خود به خدا، همراه با مخلوقات الهی است. این سفر جسمانی و روحانی بازگشتی معرفتی را نصیب زائر بیتالله الحرام میکند. در این سفر عظیم، جسم و جان زائر هر دو پا به رکاب در سفر بودهاند و این اعضا و جوارح بیرونی و درونی، دیدنی دگر و شنیدنی دگر داشتهاند و باید که گفتنی دگر داشته باشند.
حج، فریضه بزرگ عبادی- سیاسی و عبادت باشکوه دستهجمعی است که از شور و شعور زائران عاشق حکایت میکند و با محتوای عظیم آسمانی، معنوی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خویش، به تعبیر قرآن کریم (حج: 22)منافع بسیاری را برای همه مردم بهدنبال دارد.
همه ساله اجتماع عظیم مسلمانان در این کنگره
با شکوه دینی برگزار میشود و اگر این اجتماع، با اهداف و آرمانهای والای انسانی همراه شود، بر طریق تبادل رأی و تعامل مثبت همگانی، به تقویت برادریها و اتحاد و تشدید همکاریهای آگاهانه بینجامد، آثار مثبت فراوانی را در جامعه جهانی بهدنبال خواهد داشت.یکی از مهمات فلسفه حج در بیان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رضوانالله تعالی علیه، ایجاد تفاهم و تحکیم برادری میان مسلمانان است که در بیانات و پیامهای مقام معظم رهبری نیز به نوع دیگری تجلی یافته است. حضور در کعبه به معنای قبول «توحید- مرکزی» و نفی همه شرکپرستیهای ظاهری و باطنی و پرهیز از بتهای خود تراشیده است. و چه خوب است که بت بزرگ تفرقه که دشمنان برای خیل عظیم مسلمانان تراشیدهاند تا آسوده به غارت منابع انسانی و سرمایههای مادی آنان مشغول شوند، در اجتماع معنادار حج شکسته شود و این شکستهشدن باید با آگاهی و همدلی عمومی مسلمانان در سراسر دنیا همراه باشد.
تعابیر امام بزرگوار خمینی کبیر در این زمینه، همواره ماندگار است که میگفت: «بت بزرگ باید شکسته شود، هر چه باشد...» و چه بتی بدتر و خطرناکتر از طاغوتها در طول تاریخ. مگر مستکبران زمان ما که شمشیرها را برای نابودی وفاق مسلمانان از رو بستهاند، بتهای بزرگی نیستند که فرعونوار فریاد خدایی سر میدهند و جهانیان را به طاعت و کرنش و پرستش خویش میخوانند و با زر و زور و تزویر، خود را به آنان تحمیل مینمایند؟ چگونه باید بر این بتها فایق آمد؟ جز با همبستگی و مشارکت عمومی مسلمانان و کنارنهادن اختلافهای کلامی و فقهی و تفرقههای دیگرساخته؟
خدای سبحان در قرآن عظیم، خطاب به حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام فرمان به تطهیر این خانه مبارک داده است: «طهرا بیتی...» تطهیر این خانهای که به تصریح قرآن کریم: «وضع للناس»؛ برای مردم بنا شده، باید از همه مظاهر بتپرستی و شرک پاک باشد و اعظم مظاهر آن، بتهای تفرقه زمانهاند که به انحای مختلف از سوی سیاستمداران غربی و در رأس آنها آمریکا، صهیونیسم بینالملل تبلیغ میشوند و با دسیسههای پیر استعمارگر و سایر کشورها، بر طبل تفرقه و تشتت کوبیده میشود تا خود از این آب گلآلود تفرقه، ماهی منفعت بگیرند. اگر کمی و فقط کمی گوشهایمان را تیز کنیم، هنوز هم فریاد «تفرقه بینداز، حکومت کن!» در جای جای کشورهای اسلامی به گوش میرسد و دشمن از همین تفرقهها و تشتتها استفاده خود را میبرد.
سالجاری، سال همت مضاعف و کار مضاعف است و مناسک عظیم حج که نمایانگر تام اسلام شریف است، بهعنوان بزرگترین مظهر اتحاد و انسجام مسلمین، نیازمند همت و کاری مضاعف برای دستیابی به وحدت کلمه میان همه مسلمانان است و این وحدت، نیازمند وحدت ملی حول شاخصهای صحیح مطابق فرمایش مقام معظم رهبری است. این قلم، تلاش دارد نگاهی کوتاه به اعمال این مناسک عرفانی که نمایش سیاسی عام مسلمین است، از منظر دستیابی به وحدت عمومی مسلمین بیندازد باشد تا مجالی برای تأمل فراهم آورد:
1- احرام زائران در میقاتها با تعویض لباسهای رنگارنگ آنها آغاز میشود. این تعویض، نمادی معنادار و نمودی رمزآلود از وحدت و یکپارچگی را نمایان میسازد. درواقع، این لباس واحد یکدست و سفید، «من»ها را به «ما» تبدیل میکند. تبعیضها، تشخصها و مرزهای میان آحاد مسلمین را بر میدارد و انسانها را فارغ از همه تفرقههای ظاهری و مرزهای بیرونی و نژاد و طبقه و حتی رنگها، با نیتی خالص و صبغه و رنگی خدایی، به تحول و دگرگونی فرا میخواند و با خواندن تلبیه، پس از احرامبستن، نماز را که بالاترین ذکر الهی است، برپا میدارد و از همین جا، بسیاری را بر خود حرام میشمرد و فراموش نکنیم، یکی از حرامهای قطعی در حج، مراء و جدال است!
2- طواف در کعبه، مظهر دیگری از اتحاد و یکرنگی مسلمانان سراسر گیتی است. وقتی از بالا به طوافگران و منظره زیبای طوف مینگری، میبینی همه به یکسو و در یک جهت دایرهوار در گردشاند. در این دایره پرمعنای طواف، آنچه دیده نمیشود، فرد است؛ اما جمع مردم دیده میشوند و این خانه، اصولاً خانه مردم (ناس) است. امت اسلامی، همینجا معنای خود را مییابد. در جامعه اسلامی، فرد باید در مردم گم شود. اساساً همین «فرد»هایند که امت میسازند و مگر راه تحقق امت اسلامی چیست؟ فرد، زمانی امتساز است که از «خود» بیرونآید و در جهت الهی و همراه با سایر فردها، اجتماعی اسلامی را بسازد. این اجتماع، امت اسلامی نام دارد. در این اجتماع، همه در چارچوب احکام مانای شریعت، به سوی سرمنزل سعادت جاوید و کمال مختارانه حرکت میکنند.
اصلاً ساخت دنیای متحد، با انسانهای منسجم و بصیر است؛ از این روی که هدفی والا دارند و در مسیر تعالی مادی و معنوی خویش و جامعه گام برمیدارند. در این طواف، همه طوافکنندگان بیعت عمومی خود را اعلام میکنند. این بیعت عمومی، نشان از میثاق نخستین آدم با خدای سبحان دارد و این بیعت یکپارچه، جز اتحاد و انسجام را نمینمایاند. همه با همت و تلاشی مضاعف، روی به یک سو میکنند و با هم بیعت میکنند و محتوای آن جز یکپارچگی همگانی نیست. اساساً وقتی جزئی از مردم شدی و روی به آفریدگار خود کردی، در مدار آفرینش و در جذبه خورشید آن پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و سلم حرکت خواهی کرد و این حرکت با جذابیت عقلانی همراه است و همگانی است.
3- سعی بین صفا و مروه رمزهای ناگفته بسیاری از وحدت عمومی و انسجام همگانی با خود دارد. همه تلاش میکنند در یک مسیر، میان صفا و مروه تردد کنند. چرا مسلمانان این هممسیری را در دنیای بیرون از حج دنبال نکنند؟ بعد از این عرصه است که با تقصیری کوتاه، عمره پایان مییابد، اما این پایان، سرآغازی است برای «حج اکبر».
4- پس از احرامبستن برای حج اکبر، وقوف در سرزمینهای عرفات و مشعر و منا هم معنای دیگری از اتحاد و همدلی عمومی است. وقوف، معنای سکون و سکوت و اقامت نمیدهد، نمیتوان از آن بیتفاوتی برداشت کرد. وقوف، به معنای درنگ و تأمل است. یعنی باز هم از خود بیرون آمدن و با خدا قرار یافتن. درنگی متأملانه در معرفتها، شعورها، تمناها و عشقها و فراموش نکنیم که این درنگ، همراه با دیگران است و نه انفرادی. سکون و بیتفاوتی نیست که حرکت و کوچ عاقلانه، عاشقانه و البته عارفانه است. در این کوچ، قطرههای متنوع فردی، خروشآلود خود را به سیلاب رود جاری عظیم امت اسلامی میسپارند تا به اقیانوس وحدت و عظمت و عزت برسند.
5- رمی شیطان، حکایت غریبی از دنیای انسانهاست که شیاطین تلاش دارند آن را آلوده سازند. ابلیس هنگامی که از درگاه ذات باری طرد شد و به هبوط شیطانی رسید، سوگند جلاله خورد که همگان را میفریبد. پس همه با او در جدالاند و در این جدال، آنانکه او را به ولایت بر میگزینند، یاور اویند تا انسانها را از مسیر الهی دور سازند. شیطان و شیطانیان «صد عن سبیلالله» میکنند و سبل تفرقه را نشان میدهند تا امت اسلامی را از سبیل الهی و صراط مستقیم انسانیت منحرف کنند. در سفر حج، نماد شیطان رمی میشود، باشد تا این کار نمادین همگانی، موجب رمی شیطان در دنیای درون و برون آدمی گردد. همه با هم در منا شیطان را رمی میکنند و این رمی، مسبوق به رمی شیطان نفس است. شرط اول آبادانی مملکت بیرون، آبادانی مملکت درون است. شرط اول قلع و قمع شیطان و شیاطین بیرونی، قلع و قمع شیطان درون و دوری از نفس اماره است. در این رمی همگانی، فردیت رنگ میبازد و امت معنا و مراد مییابد و تعبیر قرآنی «یدالله مع الجماعه» به ظهور میرسد. بگذریم از اینکه رمی، سهگانه است و در این سهرمی، نکاتی حکمتآموز نهفته است که در جای خود باید بدان پرداخت.
6- پس از رمی جمرات سهگانه، نوبت قربانی است و بیشک این قربانی هم مسبوق به قربانی نفس خویش است. پیش از این قربانی، باید نام، مال، مقام، جان، نشان و هر چیزی که نشانی از بیگانگی با خدا دارد، قربانی شود، آن هم به دست خودت؛ و این یعنی تسلیم محض خدا بودن. اگر همه مسلمانان این تسلیمشدن و قربانیکردن را تجربه کنند، دیگر خودی باقی نمیماند که فریاد تفرقه سر دهد. باید به فکر دیگران هم بود، وگرنه باید به مسلمانی خود هم شک کرد. مگر نه آنکه پیامبراعظم صلیالله علیه و آله و سلم فرمود: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین، فلیس بمسلم». مگر میتوان ادعای مسلمانی و پیروی آن آخرین پیامبر رحمت را داشت و از نابسامانیهایی که بر مسلمین و ممالک آنها میرود، بیخبر بود یا به بیتفاوتی سپری کرد؟ مگر میتوان نسبت به حادثه سیل در پاکستان توجهی نداشت؟ مگر میتوان نسبت به فجایع هر روزه در فلسطین اشغالی سکوت کرد؟ مگر میتوان نسبت به حوادث ناگواری که در افغانستان، عراق و... بر مسلمانان میرود، هیچ عکس العملی نشان نداد؟ مگر میتوان نسبت به هتک حرمت مسلمین و قرآن، این آخرین کتاب آسمانی به بیتفاوتی گذراند؟ و مگر میتوان نام مسلمانی را یدک کشید و با این حال، بر طبل تفرقه کوبید؟
7- حجگزار ایرانی، در طول روزها و شبهایی که در مکه و مدینه به سر میبرد، میتواند و باید با پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و سلم همراه باشد؛ همان پیامبری که فریاد توحید و نفی همه بتها و شرکپرستیها را از مکه سر داد. از جای جای این سرزمین، پیام وحی رحمانی شنیده میشود. مدینه بوی محمد صلیالله علیه و آله و سلم و فاطمه سلامالله علیها و علی علیه السلام و دیگر بزرگان این دین خاتم را میدهد. همین بزرگان، بر همبستگی پویای آحاد مسلمین تکیه تام و تأکید تمام داشتهاند و این مهم، جز به همت و کار مضاعف در این عرصه، توسط همه مسلمانان امکانپذیر نیست.