تجربه تاریخی ما ایرانیان پر است از روزهایی که وزیر یا وکیلی در میان جمع بزرگی از مردم هیجان زده، وعده بهبود اوضاع را داده است، آن هم با ساخت و سازها یا اجرای طرحهایی که بیاعتنا به اسناد مرجع و نظرات کارشناسی مورد توافق همه، گوشهای از فضاهای شهری یا محیطزیست را میخراشد.
صفحات روزنامهها و اخبار رسانهها مملو از پروژههایی است که با همین وعدهها شروع شده اما مجریان آنها پس از صرف بودجه عمومی و تخریب سرمایههای عمومی، سیل انتقاد کارشناسان را به جان خریدهاند؛ کشیدن جاده از میان بکرترین و ارزشمندترین جنگلهای ایران(جنگل ابر) برای اتصال چند روستای کمخانوار، ساخت پالایشگاه و پتروشیمی در بهترین مناطق استانهای سرسبز حاشیه خزر، کشیدن آب از خزر به سمنان، کشف و استخراج نفت در پارک ملی کوپر و بسیاری از وعدهها و طرحهایی از این دست، سرآغازی از جنس راضی نگه داشتن عامه مردم با وعده کارهای بزرگ داشته است.
حال اگر این کار در نهایت به از میان رفتن سرمایههای طبیعی یا مالی همان مردم بینجامد شاید چندان برای آنکه وعده میدهد اهمیت نداشته باشد. چنین ذهنیتی است که امروز گفتن «نه» به خواستههای گروهی از مردم را - بهدلیل اینکه منافع گروه بزرگتری از مردم و حتی آیندگان را تا حدی دچار خدشه میکند- تا این اندازه مهم و ستودنی میکند.
دیروز خواندیم هنگامی که گروهی از مردم حاشیه منطقه 19 تهران از شهردار پایتخت خواستند به ساخت و سازهایشان رسمیت ببخشد و اگر ساختمانشان در طرحی عمرانی قرار گرفت پولش را بدهد، شهردار نپذیرفت. او گفت که اگر غیرمجاز باشد و مغایر با طرح تفصیلی تهران، هرگز چنین کاری نمیکند. این نخستین بار نبود که شهردار در مقابل خواسته مردمی که هیجان زده دورهاش کرده بودند مقاومت کرده بود.
ماجرای کشدار تعاونی زیتون در زمینهای سرخه حصار هم یکبار اعضای این تعاونی را با شهردار تهران روبهرو کرد و آنجا هم او گفت که دادن پروانه ساخت در این پارک ملی، خلاف قانون و خلاف شاخصهای زیستمحیطی و منافع عامه است و او این کار را هرگز نمیکند.
همه میدانیم که این طبیعی است که یک مدیر، طرح یا برنامهای خلاف اصول، غیرکارشناسی و مغایر با منافع همگانی را رد کند اما انگار آنچه هست ما را در مقابل آنچه باید باشد دچار تردید میکند؛ انگار تایید خواستهای که امضای جمعی پای آن است رویهای است عادی و حتما باید تایید کرد تا رضایتمندی همگان را برای خود داشت. از این روست که شنیدن آن «نه» از شهردار تهران غنیمتی است امروز.
باید پذیرفت که مقاومت در برابر وسوسه تایید خواستههای مردمی که دور تو را گرفتهاند و با یک جواب مثبت به قهرمانشان تبدیل میشوی چقدر دشوار است. چقدر دشوار است که از آن هورا کشیدنها چشم بپوشی تا بعدها روزی روزگاری متهم نشوی به عوامفریبی. دشوار است اما وقتی پذیرفتی، خود را دربرابر قضاوت نسل آینده نیز بیمه کردهای.