پاسخ او به تمامی دعوتهایی که از او به مناسبت روز تولدش صورت گرفت، جملهای حاضر و آماده بود: «برادران عزیزم، از شما به خاطر این دعوت ممنونم اما بهترین هدیه در 70سالگیام سلامتی و بهرهمندی از محبت و عشق آنهایی است که در تمام این سالها در سرتاسر جهان از من حمایت کردند و به من انگیزه دادند.»
به مناسبت هفتادمین سالروز تولد پله باشگاه سابق او (سانتوز) در دیدار با «گرمیو پرودنته» بازیکنی را با پیراهن شماره70 به زمین فرستاد. در باشگاه نیویورک کاسموس، که حالا در قالب یک آکادمی فوتبال احیا شده، جشنی برپا شد و بازیکن افسانهای فوتبال برزیل که ریاست افتخاری این آکادمی را برعهده دارد از زادگاهش (ترس کوراسوئس) وعده داد که از نیویورک کاسموس تیمی همچون سانتوز، خانه اولش، بسازد.
دیهگو مارادونا اما برخلاف پله میخواست جشن تولدش را در ناپولی، جایی که در آن قهرمانی را در سالهای1987 و 1990 تجربه کرده بود،جشن بگیرد.
وی در این باره گفته: تنها آرزویم این است که به ناپولی برگردم تا بتوانم یک بار دیگر این شهر و مردمی را که هرگز فراموش نمیکنم در آغوش بگیرم. اما مقامات احترام چندانی برای آرزوهای اسطوره آرژانتینی قائل نبودند. درحالیکه مارادونا با بیان این جمله که من هیچچیز و مسلما پول نمیخواهم، تمام شهر را به جشن خود دعوت کرده بود، برنامهاش پس از آنکه آژانس مالیاتی ایتالیا اعلام کرد که او را وادار به پرداخت بدهی 37میلیون یوروییاش خواهد کرد، بیسر و صدا لغو شد.
در واقع، مارادونا از زمانی که شغلش را بهعنوان سرمربی تیم ملی آرژانتین از دست داد به شکلی که هیچ تناسبی با او ندارد ساکت شده و برخی بر این باورند که او قهر کرده است. تنها اظهارنظر مارادونا در این باره این بود که احساس میکنم دستهایم را بریدهاند. فقط شرکت تولید کننده لباس حامی مارادونا بود که با ارائه سری جدید کفش و لباس دیهگو حرکتی را به مناسبت روز تولد این اسطوره انجام داد.
بنابراین روز تولد هر 2 ستاره فراموشنشدنی فوتبال هیاهوی چندانی ندارد. اما هر طور و هر کجا که این 2 بازیکن افسانهای شمعهای تولدشان را فوت کنند یک چیز قطعی است؛ هیچیک دیگری را دعوت نخواهد کرد، چنان که جنگ ده ساله این دو بر سر بزرگترین بازیکن تاریخ بودن بهخوبی این موضوع را اثبات میکند.
2000: فیفا یک رأیگیری اینترنتی برگزار میکند تا بهترین بازیکن قرن را معرفی کند اما زمانی که مارادونا پیروز میشود از نتیجه راضی نیست. بنابراین با تغییر قوانین جایزه اصلی را به پله درستکار میدهد و مارادونا را که زندگیاش درگیر موادمخدر بود بهعنوان بهترین بازیکن اینترنتی قرن معرفی میکند. طی مراسم، خشم مارادونا پیش از سخنرانی پله فوران میکند.
پله: دوست داشتم مارادونا را اینجا روی سن در کنار خود داشته باشم اما بهنظر میرسد که او به خانه رفته است. وی در ادامه با اشاره به اینکه سزاوار این جایزه بوده، گفت: در موسیقی هم همین طور است. سبکهای متفاوت و موسیقیدانهای بزرگ بسیاری هستند اما فقط یک بتهوون وجود دارد؛ فقط یک نفر که برتر از سایرین است.
مارادونا: پله با تقلب برنده شد. من رأی مردم را بردم. کمی بعد مارادونا، پله را متهم به داشتن مشکلات اخلاقی میکند و پله میگوید جواب فردی را که درگیر کوکائین است نمیدهد.
2005: پله میگوید که کارلوستوز تنها به این خاطر عنوان بهترین بازیکن سال را در برزیل از آن خود کرد که روبینیو در اسپانیا بازی میکند و در برزیل حضور ندارد.
مارادونا: پله خیلی ناراحت است. او راجع به همه چیز اظهارنظر میکند و همیشه هم اشتباه میکند.
2006: مارادونا از شرکت در مراسم افتتاحیه جامجهانی سر باز زد و گفت: دوست ندارم ببینم پله این اطراف پرسه میزند.
2007: مارادونا میگوید که مخالف پارتی بازی است: من پارتی بازی نمیکنم تا راهم را در فیفا باز کنم. هرگز این کار را نخواهم کرد. این کار من را به انسان مزخرفی مثل پله تبدیل میکند.
2008: پله میگوید که همه افتخارات مارادونا باید از او پس گرفته شود؛ چرا وقتی ورزشکاران المپیک موادمخدر مصرف میکنند مدالهایشان را از دست میدهند اما او نه؟
2009: پله درباره مارادونا میگوید: او نمیتوانست با پای راستش به توپ ضربه بزند و با سر هیچ گلی نزده است. تنها باری که یک گل بزرگ با سر به ثمر رساند معلوم شد که از دستش استفاده کرده بود.
مارادونا: چه میتوانم بگویم؟ پله مشکل اخلاقی دارد!
2010: مارادونا، پله را متهم به توهین به آفریقایجنوبی میکند: یک مرد رنگین پوست خاص که با پیراهن شماره10 بازی میکرد هیچ وقت تصور نمیکرد که جامجهانی را بتوان اینجا برگزار کرد اما آفریقایجنوبی در پاسخ گفت که این کار ممکن است.
پله: نمیدانم او چرا اینقدر راجعبه من صحبت میکند. احتمالا عاشقم شده است. وی کمی بعد هم گفت: مارادونا فقط به خاطر پول، مربیگری آرژانتین را گرفت. این تیم تحت مربیگری او واقعا مشکل دارد. اما این تقصیر مارادونا نیست، مقصر فردی است که او را در این پست قرار داد.
مارادونا: پله باید به موزه برگردد و همانجا بماند.
جمعه گذشته: پله در ماه تولد خودش و مارادونا، حمله اول را آغاز کرد: مارادونا نمونه خوبی برای جوانان نیست. اگر عوض نشود دیگر نمیتواند کاری پیدا کند. او بازیکن بزرگی بود اماالگویی نامناسب است.
جملاتی در ستایش پله
دوندینیو، پدر پله: بزرگترین افتخار زندگیام داشتن پسری به نام ادسون آرانتس دوناسیمنتو بود.
تارسیسیو بورنیک، مدافع ایتالیایی که در فینال 1970مسئول یارگیری پله بود: قبل از بازی بهخودم گفتم که او مثل همه از پوست و استخوان درست شده اما اشتباه میکردم.
کارلوس دروموند ده آندراده، شاعر برزیلی: سخت و خارقالعاده آن نیست که مانند پله 1000گل بزنی بلکه آن است که یک گل مثل پله بزنی.
فرانس پوشکاش: بزرگترین بازیکن تاریخ دی استفانو بود. من نمیتوانم پله را در رده بازیکنان قرار دهم. او فراتر از آن بود.
سیگه پارلینگ سوئدی درباره شکست 5 بر 2 این تیم مقابل برزیل در فینال جام جهانی 1958: بعد از گل پنجم حتی میخواستم او را تشویق کنم.
کوشتا پاریرا درباره شکست 5بر 2 بنفیکا مقابل سانتوز در جام بین قارهای 1962 در لیسبون: وقتی آمدم امیدوار بودم مردی بزرگ را متوقف کنم اما وقتی داشتم میرفتم متقاعد شده بودم که مقابل فردی که روی سیاره ما متولد نشده بود هیچ کاری نمیتوانستم انجام دهم.
توستائو: پله بزرگترین بود. او به سادگی بینقص بود و در خارج از زمین همیشه لبخند میزند و شادمان است. هیچ وقت او را بداخلاق نمیبینی. او عاشق این است که پله باشد.
ژوست فونتن: وقتی بازی پله را دیدم احساس کردم باید فوتبال را کناربگذارم.
ماریو آمریکو، ماساژور برزیل در 1970 مکزیکو: پله خیلی روی قهرمانی تمرکز کرده بود. مانند این بود که میدانست این سرنوشتش است.
اندی وارهول: پله از معدود افرادی بود که خلاف تئوری من را ثابت کرد: به جای 15دقیقه شهرت، او 15 قرن مشهور خواهد بود.
یوهان کرایف: پله تنها بازیکنی بود که از مرزهای منطق عبور کرد.
کارلوس آلبرتو تورس: او بزرگترین راز بداههسازی بود. کارهایی که او انجام میداد در یک لحظه اتفاق میافتاد. او درکی خارق العاده از بازی داشت.
سر بابی چارلتون: بعضی اوقات احساس میکنم فوتبال برای این بازیکن جادویی اختراع شد.
جی.بی.پینیرو، سفیر برزیل در سازمان ملل متحد: پله 22 سال فوتبال بازی کرد و در طول این مدت بیش از هر سفیر دیگر در هر جای دیگری دوستی و برادری را در دنیا ترویج داد.