البته این معاهده یک مرحله دیگر هم در پیش دارد و باید از تالار کنگره نیز بگذرد اما بهنظر میرسد پس از انتخابات میان دورهای، رأی کنگره را نیز جلب کند. هرچند هیچ ضمانتی وجود ندارد که استارت جدید حتما در کنگره تصویب شود اما از همین حالا مشخص است که چه کسانی برندگان اصلی این رقابت جنجالی هستند؛ آزمایشگاههای سلاحهای هستهای نظیر: لاکهید مارتین، نورتروپ گرومن، آئروجت جنرال، آلیانت تک سیستم، و لوس آلاموس، و لارنس لیورمور.
معاهده استارت جدید که به کاهش سلاحهای هستهای آمریکا و روسیه مربوط میشود، در آمریکا سرو صدای بسیاری به پا کرده. این در حالی است که این میزان کاهش سلاح با آنچه باید باشد بسیار فاصله دارد. در حقیقت ذخیره سلاح هستهای باید به 8درصد کاهش یابد و هزاران کلاهک هستهای به 162عدد کاهش یابد. این را هم در نظر داشته باشید که این کاهشها تنها به کلاهکهای استراتژیک مستقر شده مربوط میشود، نه به سلاحهای تاکتیکی و نه به سلاحهای ذخیره شده که در فهرست استقرار قرار دارند.
سؤال این است که چرا به تصویب رساندن معاهدهای که بهنظر نمیرسد تغییر چندانی در وضعیت ذخیره سلاحهای هستهای آمریکا بهوجود بیاورد، تا این اندازه مورد توجه اهالی سیاست قرار گرفته و این همه جنجال به پا کرده است؟ درحالیکه استارت جدید در روابط هستهای دوجانبه روسیه و آمریکا نیز تأثیری ندارد، چرا مخالفان و موافقان این معاهده برای به کرسی نشاندن حرف خود وارد جنگ شدهاند؟
اگر بخواهیم بهطور خلاصه به این سؤال پاسخ داده و موضوع را مورد بررسی قرار دهیم باید به 4 مورد اشاره کنیم:
1- دمکراتها میخواهند از این معاهده بهره ببرند که ثابت کنند روشهای آنها برای مبارزه با غنیسازی و قدرتهای در حال ظهور جهان، بهتر از استراتژیهای جمهوریخواهان است. تفاوت اساسی این است که دمکراتها میخواهند اینطور نشان دهند که آمریکا در حال کاهش دادن زرادخانهها و خواهان تحقق جهان عاری از سلاح هستهای است.
مسلم است که اینطور نیست و دمکراتها قصد دارند برای مجموعه هستهای آمریکا مبالغ هنگفتی هزینه کنند. براساس دکترین بلندمدت امنیت ملی آمریکا، باید سلاحهای اتمی را برای آینده و روز مبادا نگهداشت و تا حد امکان آنها را مدرنیزه کرد. اما دمکراتها بر این عقیدهاند که سیاست خارجی مورد نظرشان میتواند در مواجهه با ملتهایی که تهدیدی برای منافع امپریالیستی آمریکاییان به حساب میآیند آنها را به قدرت دیپلماتیک و نظامی برتر تبدیل کند، اما این نوعی حقه بازی است که برای مبارزه با تهدیدات هستهای از سلاح هستهای استفاده شود.
خوشبختانه، نظامیان لیبرال موافقانی پیدا کردهاند که بهطور گسترده برای تصویب این معاهده لابی کردهاند. مؤسسات و سازمانهای غیردولتی نظیر پلوشیرز، امریکن فرندز سرویس، کامیتی و پیس اکشن وست معتقدند که در عالم سیاست حتی مقدار کمی پول، بسیار کارساز خواهد بود و تأثیر بسزایی خواهد گذاشت.
2- استراتژی جمهوریخواهان همچنان بر این عقیده استوار است که از راه اعمال زور و قدرت میتوان به صلح و آرامش رسید. جورج بوش نیز از طریق برنامههای هستهای خصمانهاش، همین استراتژی را دنبال کرد، اما دمکراتها از مواضع افراطی او عقبنشینی کردند و سعی کردند نسبت به بوش استراتژی معتدلتری به کار بندند. این اختلاف نظرها و تفاوت دیدگاه موجب شده، بسیاری از جمهوریخواهان گمان کنند دمکراتها زمان و انرژی دولت را هدر میدهند زیرا میتوانند با صرف هزینههای بیشتر و سرمایهگذاری بیشتر، درصورت بروز هر گونه مشکل به کشورهایی که امنیتشان را تهدید میکنند، حمله کرده و آنها را اشغال کنند.
به همین دلیل آنها با تصویب هرگونه معاهدهای درباره کنترل یا کاهش سلاح مخالف هستند؛ حتی اگر آن معاهدات هیچگونه تأثیری در محدود کردن قدرت نظامی آمریکا نداشته باشند.
3- علاوه بر نزاعهای تند و زنندهای که میان 2 حزب مخالف درگرفته و حساسیت و اهمیت معاهده استارت جدید را افزایش داده است، مسائل مالی نیز عامل مهمی است که نباید از آن غافل شد. این معاهده و برنامههایی که به طبع آن اجرا خواهد شد، نهتنها هیچ لطمهای به هزینههای نظامی آمریکا نخواهد زد بلکه برای دستیابی به اهداف آن، هزینههای جدیدی نیز مورد نیاز است که این مسئله به سود افراد و مؤسساتی خواهد بود که درگیر این ماجرا هستند. برنامههای تسلیحاتی، در 2 بخش عمده اجرا میشوند:
الف: برنامه سلاحهای هستهای که از بیشترین اهمیت برخوردار است: استارت جدید کمک میکند بودجه لازم برای اجرای برنامه سلاحهای هستهای در 10سال آینده تأمین شود. حامیان مجموعه فعالیتهای اتمی و آنها که درگیر این برنامه هستند، سود قابل توجهی خواهند برد زیرا برای اجرای برنامه سلاح هستهای در 10سال آینده، قرار است کارخانههای جدیدی ساخته شود که بودجه آن دست کم 10 میلیارد دلار برآورد شده است و بدون شک این رقم منافع عده بسیاری را تأمین خواهد کرد.
ساخت کارخانه هستهای پلوتونیوم و کارخانه ساخت قطعات سلاح، نمونهای از پروژههای بزرگ و گستردهای است که قرار است در این برنامه هستهای گنجانده شود.
ب: دفاع موشکی و حمله هوایی جهانی بیدرنگ (prompt global strike): دفاع موشکی در پنتاگون یک آژانس (اداره) ویژه دارد و بودجهاش بسیار بیشتر از بخشهای دیگر است.
حمله هوایی جهانی بیدرنگ یک سیستم تسلیحاتی استراتژیک غیراتمی است که قادر است به کمک مهمات فراصوتی در کمتر از یک ساعت هر موجود زندهای را در هر جای دنیا که باشد، بکشد. این برنامه برنامهای چندصدمیلیون دلاری است که در حال گسترش است. تصویب استارت جدید در بودجه هیچیک از این برنامهها تأثیر نخواهد گذاشت و از آنجا که در بودجه سال2011 اوباما نیز شاهد افزایش قابل توجه آنها بودهایم، استارت جدید محدودیتی برای این دسته از برنامههای تسلیحاتی ایجاد نخواهد کرد. بنابراین دیگر دلیلی ندارد جمهوریخواهان نگران کاهش توان تسلیحاتی کشورشان باشند.
4- تلاشهای سناتورها برای تصویب یا رد استارت جدید، هم منافع مجموعه سلاحهای هستهای را دربرمیگیرد و هم پنتاگون و پیمانکاران را. دمکراتها پیش از اعلام مخالفت جمهوریخواهان افزایش قابل توجه بودجه را پیشنهاد دادند. محافظه کاران تلاش کردند اوضاع را درست کنند و مؤسسات کنترل سلاح و سازمانهای غیردولتی تمام توان خود را به کار گرفتند تا استارت جدید را بسیار بهتر و مهمتر از آنچه هست، نشان دهند.
با توجه به 4 موردی که گفته شد، میتوان گفت، توافقی دوجانبه برای تصویب استارت جدید صورت گرفته و برندگان اصلی این رقابت، مجموعه سلاحهای هستهای آمریکا، پنتاگون و پیمانکاران نظامی هستند.
فارین پالیسی فوکس