درحالیکه دشمنی دیرینه فرگوسن و بنیتس، سرمربی سابق لیورپول، این پاسخ را قابل پیشبینی کرده بود، اظهارنظر سرمربی اسکاتلندی در واقع انعکاس عقیده افراد بسیاری بود که باور داشتند رئال در این بین معامله بهتری را انجام داده و در عوض اینتر قهرمان با ورود مربی شکست خوردهای که اعتبار خود را با عملکرد ناامیدکننده در آخرین فصل حضورش در لیورپول از دست داده بود، به تیمی ضعیف تبدیل خواهد شد.
3ماه از آغاز بهکار بنیتس در تیم قهرمان ایتالیا و اروپا میگذرد و اکنون باورها در حال تغییر است. مربی اسپانیایی به آرامی اما با اطمینان در حال فتح قلبها و افکار هواداران، مفسران و مطبوعات مهم ایتالیایی است که هرگز رابطه صلحآمیزی با مورینیو نداشتند.
عملکرد نه خیلی درخشان اما با ثبات اینتر، که این تیم را با 4 امتیاز اختلاف پشت سر لاتزیو- صدرنشین غیرمنتظره جدول- قرار داده(قبل از هفته دهم) و شروع مطمئن این تیم در لیگ قهرمانان برای دفاع از عنوان قهرمانی تردیدها را درخصوص بنیتس کمرنگ کرده است. تساوی 2 بر 2 مقابل توئنته با پیروزی قاطع 4 بر صفر مقابل وردربرمن و پس از آن عملکرد توفانی اینتر در نیمه اول بازی با تاتنهام و برد 4بر 3 در سنسیرو دنبال شد؛ نمایشی چشمگیر که به ندرت در زمان مربیگری مورینیو اتفاق افتاده بود و حتی هت تریک گرت بیل، که اختلاف را به حداقل رساند، از زیبایی آن کم نکرد. هرچند اینتر در بازی برگشت در خانه تاتنهام شکست بدی را پذیرفت، اما میتوان آن را به حساب درخشش استثنایی گرت بیل و روز بد مدافعان اینتر نوشت. جان فوت، نویسنده «کالچو: تاریخچه فوتبال ایتالیا»، در خصوص بازی رفت مینویسد: فوتبال آنها از جهاتی حتی بهتر از فصل قبل است و نسبت به زمان مربیگری مورینیو بیپرواترند.
نیم ساعت اول بازی (رفت) با تاتنهام یک فوتبال تمام عیار بود و تیم حالا تقریباً میتواند با چشمهای بسته هم بازی کند. واضح است که اینتر میخواهد تا انتهای فصل در تمام تورنمنتها مبارزه کند.
بنیتس نسبت به سیستم 1-3-2-4 محبوب مورینیو وفادار مانده اما تغییرات زیرکانهای که در تیم ایجاد کرده در حال نتیجه دادن است. مهمترین تغییر این مربی اسپانیایی پایان دادن به تبعید ساموئل اتوئو در گوشه راست و انتقال او به پست مورد علاقهاش در مرکز خط حمله بود که مهاجم کامرونی نیز پاسخ این اعتماد را با شروع عالیاش در این فصل و با بهثمر رساندن 14گل در 13بازی داده است.
بنیتس همچنین به بازیکنان جوان تیم از جمله کوتینیوی 18ساله برزیلی و جاناتان بیابیانی 22ساله فرانسوی که هر دو به باشگاههای دیگر قرض داده شده بودند، فرصت داده تا با بازگشت به اینتر جای خود را در تیم پیدا کنند و هر دو با افزودن به تحرک و هوشیاری خط حمله تیم در پیروزی مقابل تاتنهام خوش درخشیدند. فوت در این باره اضافه میکند: بهنظرم رافا به بازیکنان بیشتر شانس میدهد. تمام تیمهای مورینیو بر پایه بازیکنان قدیمیتر است. خوب است که میبینیم رافا کمی چیزهای جدیدتر را امتحان میکند. فشار زیادی روی وزلی اسنایدر است و از او انتظار میرود که همه کارها را انجام دهد اما این تیم به بازیکن دیگری هم احتیاج دارد. بهنظر میرسد که کوتینیو پتانسیل این کار را داشته باشد. دوران دو ساله مربیگری مورینیو اگرچه با موفقیتهای زیادی در زمین همراه بود اما در خارج از آن به این زیبایی نبود.
سرمربی سابق پورتو و چلسی ناسازگاری زیادی با خبرنگاران و سایر مربیان داشت و رفتار ستیزهجویانه او به حدی بود که یک بار پیترو لو موناکو، مدیر فوتبال کاتانیا، درباره او گفت: او به یک تودهنی نیاز دارد.
در ماه مارس، مورینیو اعلام کرد که در فوتبال ایتالیا خوشحال نیست چرا که نه او این فوتبال را دوست دارد و نه این فوتبال او را. مورینیو تمایل داشت به لیگ برتر، جایی که کاریزما و تکبر او را با برایان کلاف، مربی افسانهای ناتینگهام فارست، مقایسه میکردند بازگردد، این در حالی است که کارلسن، تحلیلگر فوتبال ایتالیا معتقد است لحن صحبت مورینیو خوشایند هواداران و خبرنگاران انگلیسی نبود ولی این خلق و خو با فوتبال ایتالیا سنخیت بیشتری دارد. کارلسن در این باره میگوید: تعجبی نداشت که ورود بنیتس بسیار کمتر از مورینیو جنجالی بود. درحالیکه مورینیو از روز اول برنامه خودش را ریخته بود، بنیتس با نشان دادن احترام خود به سایر مربیان و محیط فوتبال ایتالیا در این زمینه رفتار سیاستمدارانهتری داشت.این برای ایتالیاییهایی که برای طرز فکر و سنتهای خاصشان در فوتبال ارزش زیادی قائلند بسیار مهم است. فکر نمیکنم بنیتس احترامی را که سزاوار آن بود در انگلیس دیده باشد.
بخشی از آن به این خاطر بود که او اهل سر و صدا و اظهارنظرهای سطحی که فرد را محبوب روزنامههای میکند نبود و همچنین طرز فکر و ایدههای او به حدی محتاطانه و غیرجذاب بود که نمیتوانست علاقهمندان به این جنجالها را راضی کند. جالب است که ببینید چطور وقتی صحبت از رافا میشود بین هواداران لیورپول اختلاف میافتد. او یا محبوب است یا منفور و یا نابغه است یا احمق. به خاطر نمیآورم که در گذشته در مورد هیچ مربی یا حتی بازیکنی چنین احساسات متناقضی وجود داشته باشد.
یکی از موارد مورد اختلاف، خریدهای بنیتس در بازار نقل و انتقالات است. مفسرینی همچون آلن هانسن، مدافع اسبق قرمزها، این مربی اسپانیایی را به خاطر هدر دادن پولهای کلان بر سر خرید بازیکنانی چون روی کین، آلبرتو آکوییلانی و آندرس دوسنا سرزنش کردهاند و روی هاجسون، جانشین وی در آنفیلد، هم هفته گذشته به خاطر خریدهای گران و ناموفق باشگاه در دوران مربیگری بنیتس اظهار تأسف کرد.
اما برخی دیگر مانند پل تومکینز، نویسنده ورزشی، معتقدند که این انتقاد از بنیتس غیرمنصفانه بوده و به خریدهای موفقیتآمیزی همچون پپه رینا، فرناندو تورس و خاویر ماسکرانو اشاره میکنند. اما هر یک از این اظهارنظرها هم که درست باشد، بعید بهنظر میرسد که این مربی در اینتر، جایی که مارکو برانکا(مدیر ورزشی) و ماسیمو موراتی (رئیس باشگاه) حرف آخر را میزنند نقشی اساسی در خرید بازیکنان داشته باشد.
به گفته پاکو یورت، زندگینامهنویس و دوست صمیمی بنیتس، این سیستم بیشتر با این مربی اسپانیایی جور درمیآید چون به همان شرایطی شباهت دارد که در دوران مربیگری او در والنسیا، تیمی که دو قهرمانی لیگ اسپانیا و یک قهرمانی جام یوفا را با آن تجربه کرد، برقرار بود.
وی در این باره میگوید: بنیتس در مربیگری بهتر است تا در پیدا کردن بازیکنان. او میداند که چطور سیستمها را طراحی و با یک تیم کار کند. سایر مربیان شاید دید بهتری برای پیدا کردن بازیکنان داشته باشند اما آنها بهخوبی رافا بنیتس نمیدانند که چطور این بازیکنان را تمرین دهند. بنیتس دوست دارد پشت درهای بسته کار کند. او میداند هر چیزی که یک باشگاه را احاطه کند، مثل رسانهها، مهم است اما آن را بهعنوان یک اولویت نمیبیند.
بنیتس در دیدار سهشنبه با تاتنهام در وایت هارتلین به جایی بازگشت که در آگوست2009 به نقطه آغازی برای تزلزل جایگاه این مربی پس از 6 سال حضوردر لیورپول تبدیل شد. درحالیکه لیورپول قهرمانی فصل 2009-2008 را با 4 امتیاز اختلاف به منچستریونایتد باخته بود، فصل جدید را با امید زیادی به پایان دادن به 20 سال انتظار آغاز کرد اما نتیجه آن تنها باخت 2 بر یک به تاتنهام در نخستین بازی بود؛ شکستی که مدتی بعد با خروج زودهنگام از لیگ قهرمانان و هر دو جام داخلی و در نهایت قرار گرفتن در رتبه هفتم جدول لیگ برتر در پایان فصل دنبال شد تا پایان غم انگیزی را برای دوران مربیگری بنیتس در آنفیلد، که در سال 2005 با قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، آغاز شده بود، رقم بزند.
هرچند از آنجایی که تیر خشم بسیاری از هواداران به سوی تام هیکس و جورج ژیلت، مالکان آمریکایی باشگاه، نشانه رفته بود بهنظر نمیرسد که چهره بنیتس خیلی خدشهدار شده باشد. با وجود این یورت در این باره میگوید: در حال حاضر رافا با این چالش روبهرو است که آبروی خود را دوباره به دست بیاورد چرا که رفتن او از لیورپول خیلی خوب نبود. او شروع خوبی داشته اما راه زیادی در پیش دارد.