به گزارش الف، در بخشی از این نامه آمده است: نقد سازمان صدا و سیما از منظر انقلابی که فراتر از نقد یک فرد و دو فرد و در واقع نقد نگاههای غلط و فرایندهای غلط حاکم بر برنامهریزی و مدیریت این دستگاه حساس است، سابقهای طولانی دارد.
پرچمدار این نوع نقد، خود حضرتعالی بودهاید...، نقدهایی که هرچند دلسوزانه، متخصصانه، مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی و اغلب متضمن راهکارهای ایجابی فراوانی بوده است اما کمتر مورد توجه مسئولان قرار گرفته و با پاسخهای کلی و برگزاری جلسات نمایشی هماندیشی و ارائه گزارش کارهای توجیهآمیز مواجه شده است.
در ادامه این نامه چند آسیب از دید این تشکلها مطرح و از مسئولان رسانه ملی خواسته شده تا در اینباره در مقام پاسخگویی و اصلاح برآیند. برخی از این آسیبها بهطور خلاصه چنین طرح شدهاند: حضور روشنفکران معاند یا مذهبیهای سکولار و انجمن حجتیهای در شبکههای تلویزیون به امری عادی تبدیل شده و بهطور کلی تفکر حزباللهی به ندرت خود را در برنامههای مختلف تلویزیون نشان میدهد.
تبلیغات تلویزیونی و ترویج روزافزون مصرفگرایی علاوه بر خطرات عامی که دارد، بهطور مضاعف مخل فرهنگ اصیلی است که در دل روستاها و شهرهای کوچک همچنان جریان دارد. تاکید رهبر معظم انقلاب بر ادامه مناظرات درباره مسائل مختلف کشور، تنها در یک برنامه که تداوم نیافت، متجلی شد. در رسانه ملی، دردهای مردم کشور، همیشه در حاشیه دردها و مشکلات مردم پایتخت مطرح شده است.
استفاده مناسبتی و مقطعی از تنوع قومی و تکثر فرهنگی در مناطق مختلف کشور، از دیگر نقاط تاریک عملکرد صدا و سیماست.در پوشش اخبار، به جهان اسلام کمتر پرداخته میشود و همچنین در تولید خبر و انعکاس مشکلات روزانه زندگی مردم ضعف و کوتاهی مشهودی وجود دارد.
فقر مسئله و فقر مضمونی، امروز صدا و سیما را به جایی کشانده که مهمترین و جذابترین برنامههایش ماجراهای حاشیهای و مبتذل تیمهای فوتبال شده و معتقدیم رسانه ملی، با این نوع مدیریت نمیتواند ادعای پرچمداری در جنگ نرم و مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی را داشته باشد.