دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۰۷:۰۹
۰ نفر

مریم هاشم‌پور: در قطار مترو بودم، ناگهان

577

تیره شد در پیش چشمانم جهان

یک نفر با مشت زد بر شانه‌ام

دیگری هل داد من را هم‌زمان

میله را محکم گرفتم گفتم: «آخ!

واقعاً زشت است خانم کارتان»

دست من لرزید و افتادم... چکید

روی مغزم خنده‌های دیگران

دست‌هایم زخم شد... پایم کبود

جایتان بسیار خالی دوستان!

شخصاً از مترو تشکر می‌کنم

چون که یک ماشین خریدم بعد از آن!

کد خبر 120235
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز