شکرالله خاکرند، استادیار گروه تاریخ دانشگاه شیراز به خبرنگار شبستان گفت: دوران امام باقر (ع) دوران آشنایی گسترده مسلمانان با فرهنگها و تمدنهای مختلف آن زمان بود که در اثر این آشنایی تفکر دینی به شدت تحت تأثیر این فرهنگ و تمدنها قرار گرفت.
وی افزود: این اثرپذیری در اثر سست بودن پایههای عقیدتی و فکری مردم بود. در حقیقت چون مردم بعد از پیامبر (ص) مرجعیت فکری اهل بیت (ع) را نادید گرفتند و به صحابه روی آوردند، از لحاظ عقیدتی سست شدند زیرا صحابه در بنیانگذاری فرهنگ و اندیشه اسلامی ناتوان بودند.
خاکرند عصر امام باقر (ع) را عصر آغاز انحراف فکری در جامعه اسلامی خواند و افزود: حکومت اهل بیت (ع) باید متکی بر پیروانی باشد که از ایمانی قوی و ارادهای نیرومند برخوردار باشند. تجربه دوران حکومت امام علی (ع) و عدم همراهی مردم با امام حسن (ع) و امام حسین (ع) ثابت کرد که مردم به بازسازی روحی و فکری احتیاج دارند.
وی ادامه داد: بازسازی روحی را امام سجاد (ع) بر عهده گرفت و با دعاهای پرمغز خویش راه صحیح را نشان داد و بازسازی فکری در دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) انجام شد.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه شیراز تصریح کرد: همین بازسازیها باعث شد که قدرت شیعه ترس هارونالرشید را برانگیزد و امام کاظم (ع) را شکنجه و زندانی کند.
وی به بررسی رسالت علم دینی پرداخت و افزود: علم دینی متکفل ایجاد تمدن مادی نیست بلکه مشوق آن است و جهتگیریهای آن را تغییر میدهد، مثل ماشینی که جهتگیری آن باید توسط راننده تعیین شود.
خاکرند ادامه داد: به همین دلیل تمدن اسلامی که در دوره عباسیان به اوج خود میرسد با تشویق قرآن و استفاده از آموزههای پیامبر (ص) صورت میگیرد اما چون دچار انحراف در جهتگیری شده بودند، ائمه (علیهمالسلام) هر کدام با توجه به انحراف زمان خود موضعگیری میکردند.
وی مشکل دنیای غرب را رویکرد مادی دانست و گفت: آموزههای اهل بیت (ع) ما را راهنمایی میکند تا در هر عصری جهتگیری دنیای مادی را به سمت معنویت هدایت کنیم تا سعادت و رهایی از فقر و جهل و ترس در اثر ایمان الهی بدست آید.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه شیراز به بررسی وظیفه حوزههای علمیه در حال حاضر پرداخت و افزود: حوزههای علمیه باید در وجوه مختلف اندیشه دینی به تولید علم و ارایه پاسخ روزآمد و کارآمد بپردازند.
وی ادامه داد: حوزههای علمیه از دو مشکل رنج میبرند اول اینکه از وجوه مختلف اندیشه دینی تنها به فقه پرداخته شده و در فقه هم به فقه سیاسی و اجتماعی کمتر پرداخته شده است و دوم اینکه با نیازهای زمان پیش نمیرود البته با انقلاب اسلامی این فضا تا حدودی متحول شده ولی به تلاش بیشتری در این زمینه نیاز است.