روسف، نامزد چپگرای حزب حاکم کارگران که در مبارزه انتخاباتی اخیر از حمایت خوزه لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، رئیسجمهوری کنونی این کشور برخوردار بود، از ژانویه سال 2011، جایگزین وی خواهد شد. روسف 62 ساله در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری توانست با کسب اکثریت 56 درصدی آرا بر رقیبش خوزهسرا پیروز شود. در دور اول انتخابات که اوایل ماه اکتبر برگزار شد
هم روسف، 47 درصد آرای مردمی را کسب کرد.
در میان مشکلات پیش روی رئیسجمهوری جدید برزیل اقتصاد، مهمترین چالش است. رئیسجمهوری جدید برزیل اعلام کرده که میخواهد از طریق اعتبار بخشیدن به سرمایهگذاران کوچک و نه فقط شرکتهای چندملیتی، به شهروندان این کشور کمک قابل توجهی از نظر بهبود شرایط اقتصادی ارائه دهد. روسف نهتنها بهعنوان یک چالش مهم سیاسی مجبور است طی 4سال آینده دولت ائتلافی خود را با تداوم به پیش ببرد بلکه باید با آنچه سمبل اصلی 2دوره قبلی ریاستجمهوری تحت عنوان لولیسم شهرت یافته بود، کنار بیاید.
او که در فاصله دهه60 تا 80میلادی از جمله مبارزان سیاسی و حتی بهعنوان عضوی از گروههای چریکی محسوب میشده و چند سالی را هم در زندان گذرانده و متحمل شکنجههای زیادی شده، باید درعین حال میراث سیاسی بهجای مانده از لولا، رئیسجمهوری قبلی برزیل را که در این سرزمین از محبوبیت بینظیری برخوردار است، به خوبی حفظ کند و این مسئله ممکن است برای وزیر سابق انرژی برزیل که پیش از انتخابشدن به سمت ریاستجمهوری، رئیس دفتر لولا بود، وظیفه خطیری باشد. اما لولا که برخلاف قوانین انتخاباتی که بیطرفی رئیسجمهوری را در دوران مبارزه انتخاباتی تعیین میکند، بارها حمایت خود را از روسف اعلام داشت و ترجیح داد یک زن جانشین او در مسند ریاستجمهوری برزیل باشد؛ برای اینکه وجود یک رئیسجمهوری جدید زن در رأس قدرت اجرایی این کشور، میتواند نماد جامعهای تلقی شود که در آن زنان به شکل مثبت و منفی نقش مؤثری دارند.
زنان تلاش میکنند نقش مؤثری در سرنوشت کشوری که بهرغم موفقیتهای اقتصادی دولت لولا، همچنان 14 میلیون بیسواد در خود جای داده و با فقرملی بیپایانی عجین شده و از نظر سازمان ملل سومین کشور روی کره زمین است که در آن نابرابری اجتماعی بیداد میکند، مؤثر باشند. دیلما روسف و حزبش از یک اکثریت قابلتوجه سیاسی با در اختیار داشتن 360 نماینده و 57سناتور برخوردار خواهند بود. چنین نیروی پرتوان سیاسیای قادر خواهد بود به راحتی با وضع قوانین جدید، تغییرات لازم در قانون اساسی این کشور ایجاد کند. ضمن اینکه تعداد قابل توجه نمایندگان میتواند از احتمال تشکیل کمیسیونهای پارلمانی تحقیق در مورد موضوعاتی که چندان خوشایند دولت نیستند هم جلوگیری بهعمل آورد. روسف بدینترتیب یک سناریوی سیاسی مطلوب پیش روی خویش خواهد داشت. اما اصلیترین چالش این مبارز سابق سیاسی به توانایی او در ایجاد توافق میان یک ائتلاف سیاسی فوقالعاده ناهمگون که از 12 حزب تشکیل شده و در بین آن حتی حزب Pmdb بهچشم میخورد، خلاصه میشود. در واقع اعضای همین حزب بودند که نام میشل ترمر، رئیس مجلس نمایندگان و رئیس ملی این حزب را بهعنوان نامزد معاون اول ریاستجمهوری درکنارروسف به لولا تحمیل کرده بودند.
ادامه سیاست اقتصادی لولا
سیاست اقتصادی روسف تفاوت چندانی با رویهای که دولت لولا در پیش گرفته بود، نخواهد داشت اما مسلما از یک نوع جاهطلبی خاصی که مربوط به کاهش مالیات است برخوردار میشود. این هدف از نظر نلسون باربوسا، وزیراحتمالی اقتصاد کابینه روسف، تنها از طریق مدرن ساختن سیستم مالی برزیل و بهخصوص با انجام اقدامات مناسب در مکانیسم مالی پولی قابل دسترسی خواهد بود. امروز بازار تولیدی این کشور به شکل نامتناسبی به Bndes (بانک توسعه عمومی) که به مالیاتهای پایینتر از حد تعیین شده از سوی بانکهای خصوصی پول قرض میدهد، وابسته است. یکی از اصلیترین مشکلات اقتصادی برزیل به سیستم تأمین مالی بخش خصوصی که در سرمایهگذاری مستقیم دخالت نمیکند، متصل است.
Bndes روی خصوصیشدن شرکتهای دولتی زمان کاردوسو سرمایهگذاری کرده و آنها را از نظر مالی تأمین کرد. بدین ترتیب با بالابردن میزان مصرف برزیل در سالهای اخیر، از توسعه گروهها و شرکتهای بزرگ برزیلی در جهان حمایت به عمل آورد. اما سقوط مالیات که باربوسا آن را مطرح کرده است، انتظار سرمایهگذاران کوچک و شهروندان ساده برزیلی را برآورده خواهد کرد. این سرمایهگذاران کوچک هستند که نمیتوانند از اعتبارهای Bndes برخوردار شوند و این درحالی است که شرکتهای چندملیتی خارجی و شرکتهای ملی بزرگ به این اعتبارها دسترسی فراوان و راحتی دارند. آیا روسف در مبارزه خود با احتکار بینالمللی و با حفظ استقلال از بانک مرکزی میتواند در این چالش مهم دوران ریاستجمهوری خویش پیروز و سربلند باشد.
اصلاحات مهم دیگر
با پیروزی روسف در انتخابات ریاستجمهوری برزیل، خیلی از تحلیلگران سیاسی این بحث را مطرح کردند که در دولت لولا نوعی انتقال قدرت از یک دولت خصوصیساز به یک دولت جمهوریخواه صورت گرفته است. از همان ابتدای دوران ریاستجمهوری لولا، تحلیلگران عدمتوازن لازم بین پروژه اقتصادی و پروژه اجتماعی دولت وی را نمایان ساختند، برای اینکه پروژه نخست، سالانه میلیاردها دلار بهصورت سود خالص دریافت میکرد و پروژه دوم میبایست به خیلی کمتر از این قانع میشد. بهرغم این شرایط نابرابر، فاصله بین قشر فقیر و ثروتمند در برزیل کاهش یافت و همین موضوع سبب شد لولا طرفداران زیادی در کشورش پیدا کند.
حالا در برزیل همه این سؤال را مطرح میکنند که آیا روسف هم این پروسه انتقال را با تأکید بر پروژه اجتماعی و اکثریت شهروندان همچنان ادامه میدهد یا مسیر دیگری برمیگزیند. دیلماروسف تا به امروز طرحهایی ارائه کرده که گرایش او را بیشتر به سمت جنبه اجتماعی- مردمی برجسته کردهاند. اما برخی از مشکلات جدید ازجمله موضوع گرمشدن کره زمین هم از جمله مسائلی هستند که او نمیتواند از آنها چشم پوشی کند. ضمن اینکه با توجه به اینکه ایالات متحده تصمیم گرفته بحران اقتصادی حاکم در این کشور را به خارج از آمریکا صادر کند و با کاهش قیمت دلار در واقع به زیان کشورهایی نظیر برزیل عمل کند، احتمال اینکه یک بحران اقتصادی جدید در کمین کشور روسف باشد هم بعید نخواهد بود. دیلماروسف تنها درصورتی میتواند به کابینه خویش هویت بخشد که با قدرت هرچه تمام، همان تقویمی را که لولا توانست با آن به سمت ریاستجمهوری برزیل انتخاب شود اجرا کند.
اخلاق گرایی و اصلاح ساختاری محورهای اصلی آن دولت بودند. هدف نخست تنها درصورتی که شفافیت کامل در امور اجرایی سیاسی صورت گیرد و زدوبندهای تجاری در روابط میان احزاب انجام نشود، تحقق مییابد. اصلاح ساختارها هم در واقع همان چیزی است که دولت لولا را به مردم برزیل مدیون کرد. به خاطر فقدان یک پایه مستحکم پارلمانی، شرایط تحقق هیچیک از وعدههای اصلاحاتی انجام شده چه در زمینه سیاسی، چه در زمینه مالیاتی و کشاورزی مهیا نشد. روسف باید اصلاحات سیاسی برزیل را بهطور جدی شروع کند. اگرچه این اقدام به خاطر منافع احزاب چندان ساده بهنظر نمیرسد. اصلاح مالیاتی هم با توجه به اینکه تا به امروز همه چیز به نفع ثروتمندان و به ضرر حقوقبگیران بوده باید به شکلی اصولی مدنظر قرار گیرد. اما بدون تردید یکی از مهمترین اقدامات رئیسجمهوری جدید، جدی گرفتن تغییر شرایط کره زمین و بحران اکولوژیستی است. برزیل با توجه به در اختیارداشتن فاکتورهای اصلی اکولوژیستی که میتوانند در ایجاد توازن در سیستم فعلی زمین مؤثر باشند، نقشی کلیدی در تعدیل این شرایط برعهده دارد و نمیتواند نسبت به این موضوع بیتفاوت بماند.