ولی افسوس چه دیر! قوانین، ضوابط و مقررات صریح در طول سالهای متمادی نتوانست از تولید آلایندههای هوای تهران جلوگیری کند. جالبتر آنکه میدانیم مشکل چیست و هم راه حل آن را بهخوبی میشناسیم، چرا که در قوانین و مقررات در دهه اخیر کاملاً مشهود است.
اینکه توان انجام آن را هم داریم شکی در آن وجود ندارد؛ چون در بسیاری از موارد مشابه حداقل توانستهایم جلوی مشکلات فزاینده را بگیریم. فقط در یک مورد شک قریب به یقین است ! خواستن. آری آیا میخواهیم یا اراده جمعی انجام راه حلهای پیشرو را داریم؟
شک دارم که طی سالها توانسته باشیم این اراده را در کنترل آلودگی هوای شهر تهران نمایانده باشیم. استانداردهای سلامت هوا سالبهسال سختگیرانهتر میشود و همچنین در مورد استانداردهای تولید خودرو و موتورسیکلت و سوخت مصرفی آنها به همین منوال است. نوسازی ناوگان و بهسازی و گسترش حملونقل عمومی دیگر جنبه این قضیه بوده است. قوانین سختگیرانه در معاینهفنی خودرو، ایجاد محدوده ممنوعه طرح ترافیک و اضطرار نیز روشهای محدود کنندهای به همین منظور است.
همه و همه تدابیری بودند که در کنار هم بنای حل معضل آلودگی هوای شهر تهران را داشتند ولی به فراموشی سپردهشدن بعضی، اجرای ناقص دیگری و به تعویق انداختن آن دیگری نهایتاً ما را به نقطه غیرقابل بازگشتی رسانده است.
حملونقل عمومی راه حلی کلیدی است اما در برنامه 5ساله چهارم اولویت اساسی در حل معضل ترافیک و آلودگی هوای تهران در پیچ و خم خواستنها و نخواستنها به کندی راه پیمود و نهایتاً ما را در نیمه راه گذاشت که اگر اراده جدی در پی آن بود هماکنون خلل جدی در حملونقل شهروندان وجود نداشت. صرف فعل خواستن اراده جدی تک تک شهروندان، مدیران شهری، مدیران دولتی بهعنوان تاثیرگذاران در شهر تهران، پایتخت و کلانشهری جهانی را نیاز دارد که از آن بیبهره ماندهایم. ولی سؤال اینجاست که آیا به فکر خود، اطرافیان، کودکان دلبندمان، پدران، مادران و... هستیم ؟
سهشنبه دوم آذر ماه 89 با تصمیم کمیته اضطراری، راه حل موقت و سهلالوصولی برای بهحداقلرساندن آسیبهای آلودگی شهر تهرانکه همان تعطیلکردن فعالیتهای اداری و آموزشی شهر تهران است، انتخاب شد.
با این همه میدانستیم که چرا این روز تعطیل گشته و میدانیم که تردد وسایل نقلیه شخصی عامل اصلی در آن است و تصمیم به حفظ محدوده طرح ترافیک برای حداقل کردن تردد خودروهای شخصی بود ولی در این روز بیش از 121 هزار خودرو بدون مجوز وارد این محدوده شدند و این حدود2.5 برابر تعداد خودروهای غیرمجاز روزهای عادی است که در آن فعالیتهای اداری نیز جاری است! این یعنی نبود باور تاثیر رفتاری فردی هر شهروند بر کل جامعه شهری. سؤال اینجاست که آیا میخواهیم در این شهر زندگی کنیم؟ آیا میخواهیم شهری با آسمان آبی را دوباره به چشم ببینیم؟ آیا به سلامتی خود و همشهریانمان علاقهمندیم؟ پس معنی خواستن را یکبار در فرهنگ لغت به دقت بازیابیم.
* مدیرعامل شرکت کنترل ترافیک تهران