سه‌شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۴۴
۰ نفر

گروه ادب و هنر - کامران محمدی: شمس، برادر نامی جلال آل احمد نامدار، دیروز صبح، ساعتی پس از برآمدن خورشید از زمین، در دامان خاک غروب کرد.

مراسم شمس آل احمد

او را نه در کنار برادر که در قطعه هنرمندان بهشت‌زهرا به زمین سپردند؛ قطعه 88، ردیف 55، شماره 28. حالا مدت‌هاست که پس از غروب آدم‌ها، تنها عددی از آنها به‌جای می‌ماند؛ نشانی تازه‌ای از آرامگاه ابدی. حالا اما شمس بیش از همیشه به جلال نزدیک است.

تنها یک خیابان - اگر چه بلند - بین‌شان فاصله است؛ خیابان آرامگاه، حدفاصل نشانی جلال در گورستان قدیمی فیروز‌آبادی شهرری و نشانی شمس در بهشت‌زهرای تهران؛ خیابانی که می‌توان با عبور از آن در یک روز، به هر دو برادر سر زد و جویای حال‌شان شد؛ کاری که شاید در چند سال گذشته، وقتی که شمس بدترین روزهای عمرش را می‌گذراند، نکردیم.

این حکایت تلخ و عجیبی است. شمس که دست‌کم 10سال آخر عمر را در رنج و انتظار می‌گذراند، کمتر مورد توجه بود و در مراسم خاکسپاری‌اش نیز کمتر نویسنده و چهره فرهنگی‌هنری مهمی دیده شد. مرتضی سرهنگی نویسنده، سهراب هادی نقاش، غلامرضا امامی شاعر و البته محمدعلی سپانلو بودند اما تنها شاید همین. برعکس، مسئولان زیادی در مراسم حضور داشتند؛ از سیدمحمدهادی ایازی معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تا احمدمسجدجامعی نماینده مردم در شورای شهر.

ایازی پیام تسلیتی برای درگذشت شمس منتشر کرد که در مراسم هم قرائت شد: «انالله و انا الیه راجعون. شمس چشم بینای جلال در انقلاب اسلامی بود. جامعه ادبی ما، امروز در سوگ سترگ‌مردی از تبار اهل قلم نشسته است. شمس‌آل‌احمد تداوم و چشم بینای برادر ستیهنده‌اش جلال آل احمد بود که در دوران انقلاب اسلامی، میراث آن بزرگ را پاس داشت و از به‌ثمر نشستن اندیشه‌هایش شادمان زیست.» اما احمد مسجدجامعی پیشنهاد مهمی ارائه کرد. او که می‌دانست درست پس از بازگشت از بهشت‌زهرا، شمس هم مثل خیلی‌های دیگر به سرعت از خاطر می‌رود، می‌گفت: «همسر جلال خواهان ثبت خانه جلال آل‌احمد در محله پاچنار به‌عنوان میراث فرهنگی است.»

این رسم که در بلاد فرنگ به‌عنوان رسمی ثابت و همیشگی حتی برای چهره‌های کم‌اهمیت اجرا می‌شود، در ایران تازگی‌ها مورد توجه مسئولان قرار گرفته است و مسجدجامعی پیش از آنکه دیر شود، موضوع را طرح کرد. او ادامه داد: «خاندان مرحوم طالقانی از مجموعه تهرانی‌های اصیل و قدیمی هستند. سید‌احمد طالقانی در یکی از محلات قدیمی تهران کنار امامزاده سید‌ناصرالدین پاچنار می‌زیست و در آثار داستانی جلال هم روایت محله پاچنار بیان می‌شود؛ همان‌جا که مراسم تشییع باشکوه مرحوم جلال آل‌احمد برگزار شد.»

مسجدجامعی سپس از خاندان مرحوم طالقانی و 3 پسرش گفت و ادامه داد: «این برادران هرکدام جایگاهی والا دارند؛ چندی پیش به همراه غلامرضا امامی نویسنده و از دوستان نزدیک شمس و جلال به دیدن همسر جلال (سیمین دانشور) رفتیم؛ در این دیدار سیمین دانشور با اشاره به خانه قدیمی‌شان در پاچنار گفت که این خانه به همان سبک قدیمی باقی است و جا دارد میراث فرهنگی آن را ثبت ماندگار کند. سیمین دانشور در ادامه این دیدار ‌گفت در این خانه مرحوم بازرگان، تختی و نیما آمد و شد می‌کردند و این منزل بازتاب فضای ایران است. در این بازتاب بسیاری از اشخاص شناخته شدند و به گفته دانشور شمس هم در چنین فضایی رشد کرد.»

حالا باید دید این پیشنهاد چطور اجرا می‌شود. تا اینجا و به‌ویژه در مراسم دیروز که نشانه‌های خوبی از توجه مسئولان شهری، شهرداری و شورای شهر دیده می‌شد اما از طرف دولت، تنها 3 پیام تسلیت، بدون حضور پیام‌دهندگان در مراسم وجود داشت.

سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشت: «خبر درگذشت شمس‌‌آل‌احمد جامعه ادبی و فرهیخته کشور را اندوهگین کرد؛ همانگونه که سال‌های دور، وقتی جلال چهره در نقاب خاک کشید، جامعه ادبی و قلم‌های متعهد سیاهپوش شدند. نکته ظریفی است که سفر شمس به دیار باقی درست در روزهای تولد برادرش، جلال، برادری که به اعتقاد بسیاری از اهل قلم و ادب، الگوی قلمی و اندیشه او بود، اتفاق افتاد...»

معاون فرهنگی‌اش، بهمن دری که نبودش در مراسم تشییع تعجب همه را برانگیخت، نوشت: «غم از دست دادن شمس آل احمد، نویسنده وارسته، سخت جانسوز است و غمناک. اکنون ماییم و حسرت دیدارش تا قیامت. هرچند غروب دنیایش را شاهد بودیم و دلتنگی ندیدنش را تلخ می‌دانیم؛ اما این طلوعی دیگر است برای او که طریقی تابناک به یادگار گذاشته است...»

کد خبر 122610

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز