ارتباط مستمر و گفت‌وگوی چهره‌به‌چهره با دانشجویان، سنت حسنه‌ای است که رهبر انقلاب از ابتدای انقلاب تاکنون به آن پایبند بوده و همه مسئولان نظام را همواره به آن توصیه کرده‌اند؛ گفت‌وگو‌هایی سرشار از صمیمیت، دقت نظر، تنوع و صراحت.

رهبر - دیدار با دانشجویان

به مناسبت فرا رسیدن روز دانشجو، گزیده‌ای از اهم این پرسش‌ و پاسخ‌ها که در آنها به وظایف دانشجو نسبت به خود، جامعه و دانشگاه پرداخته‌ شده است به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی موسسه تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در پی می‌آید.

  • نظر شما در مورد ظهور نسل جدید انقلاب و ماموریت این نسل چیست؟

گفتند که نسل جدیدی در حال ظهور است. این کاملاً درست است. این نسل که شما می‌گویید دارد ظهور می‌کند، این را هم من کاملاً قبول می‌کنم؛ تصدیق دارم و آن را حس می‌کنم.

سؤال می‌شود که مأموریت این نسل چیست؟ الزاماتش چیست؟ کی می‌خواهد او را پیش ببرد و هدایت کند؟ اینها سؤال‌های خوبی است. به نظرم می‌رسد این سؤال‌ها سؤال است، لیکن ابهام نیست. پاسخ به این سؤال‌ها معلوم است. انقلاب برای ایجاد یک دولت به جای دولت که به وجود نیامد، برای ایجاد یک نظام، یک مجموعه‏ ملی و انسانی بر اساس یک تفکر به وجود آمد. آن تفکر، تفکر اسلام است. ادعای ما این است - که این ادعا را اثبات هم می‌کنیم و ثابت شده است؛ قطعی است - ما معتقدیم راه سعادت انسان‌ها به دست تعالیم انبیاست که کامل‌ترینش هم تعالیم اسلام است. بشر منهای تعالیم انبیا حتی پیشرفت مادی هم در این حدی که پیدا کرده، پیدا نمی‌کرد؛ چه برسد به تعالی معنوی و بهجت معنوی و آرامش و آسایش روانی که زمینه‏ساز عروج اوست به معارج والای ملکوتی انسان؛ راه سعادت انسان این است.

برای اینکه تفکر انبیا در جامعه پیاده شود، یک حرکت بلندمدت و طولانی لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. جامعه‏ اسلامی، کشور اسلامی، نه فقط دولت اسلامی، نه فقط تشکیل یک نظام اسلامی، بلکه تشکیل یک واقعیت و یک مجموعه مردمی که بر اساس تعالیم اسلام - که لب لباب تعالیم انبیا است - زندگی می‌کنند و آثارش را احساس می‌کنند. این هدف ماست. خوب، ما به این هدف هنوز نرسیدیم، توقع هم نبود که در ظرف 30سال برسیم. این هدف، هدف خیلی طولانی مدتی است. باید تلاش کرد، باید کار کرد تا به این هدف رسید؛ شما مسئولیت‌تان این است. مأموریت این نسل این است؛ کشور و ملت‌تان را به آن جایگاهی که معنایش این باشد که یک جامعه‏ اسلامی به معنای واقعی تشکیل شده، برسانید. این را الگو کنید. این می‌شود بزرگ‌ترین وسیله برای گسترش این فکر و گسترش این تجربه در عالم؛ این مأموریت این نسل است.

  • وظیفه‌ جنبش دانشجویی در کنار سایر اقشار جامعه برای رسیدن به جامعه اسلامی الگو چیست؟

جنبش دانشجویی؛ یعنی دانشجوی متحرک، دانشجوی فعال؛ دانشجویی که از نیروی فکر و توان جسمی و روحی خودش می‌خواهد برای پیشرفت استفاده کند. آیا فقط اینها مخاطبند؟ بلاشک نه. سنگین‏ترین مسئولیت بر عهده‏ مسئولان و انواع نخبگان جامعه است؛ نخبگان علمی و نخبگان فکری و نخبگان سیاسی، لیکن جریان دانشجویی فعال هم مسئولیت سنگینی دارد. یکی از مسئولیت‌های جریان دانشجویی، تلاش برای فهمیدن است؛ یعنی تفکر.

من به نظرم می‌رسد یکی از کارهای لازم، تشکیل جلسات فکری وسیعی است که مجموعه‏ دانشجویی، همراه با مجموعه‏ حوزوی، با برنامه‏ریزی خوب، می‌تواند به وجود بیاورد تا بنشینند درباره‏ مسائل گوناگون فکر کنند. گسترش فکر و پراکندن فکر درست و صحیح می‌تواند همان ثمراتی را ببخشد که ما در زمینه‏های مسائل علم و فناوری و پیشرفت علوم از دانشجو توقع داریم؛ یعنی شکوفایی، آوردن حرف نو به میدان اندیشه، با یک حرکت صحیح و جهت‌گیری درست. یکی از کارها این است. یکی از کارها، مشخص‌کردن اصول است. ما اصولی داریم که باید از این اصول تخطی نشود؛ یعنی به نام فکرپردازی و اندیشه‏پردازی، از اصول انحراف پیدا نشود. اصول، شاخص‌های راه صحیح و صراط مستقیم است.

خطاست اگر اصول را به دیواره‏هایی تشبیه بکنیم که انسان از وسط این دیواره‏ها باید حرکت کند؛ نه، اصول شاخص‌‌اند. یک راه مستقیمی وجود دارد، یک صراط مستقیمی هست که این، انسان را به هدف می‌رساند. این صراط مستقیم را باید شناخت، باید کشف کرد. هیچ کس در محدوده‏ صراط مستقیم زندانی نشده. اجبار به پیمودن صراط مستقیم در هیچ کس نیست. این اصول کسی را اجبار نمی‌کند، الزام نمی‌کند، محدود نمی‌کند، بلکه این اصول انسان را هدایت می کند و به او می‌گوید که اگر چنانچه بر طبق این اصول حرکت کردی، به آن نتیجه‏ مطلوب خواهی رسید؛ اگر از این اصول تخطی کردی، به هدف نخواهی رسید. آخر، اشکال بیراهه همین است. بیراهه، 2 اشکال دارد: یک اشکال این است که انسان به سرمنزل مقصود نمی‌رسد؛ اشکال دیگر این است که وقت انسان تلف می‌شود؛ فرصت‌ها از دست می‌رود.

  • معیار و ملاک برای جدایی و مرز اصول و سلیقه‏ها چیست؟ اصول را چگونه می‏توان تشخیص داد؟

اصول، با سلیقه‏های گوناگون در زمینه‏های مختلف، با هم اشتباه نمی‏شود. اصول، پایه‏های فکری یک نظام و یک اساس حکومتی است. اسلام، از اصول است؛ استقلال، از اصول است؛ نظام دینی، از اصول است؛ رعایت قوانین اسلامی، از اصول است؛ جهت‌گیری عمومی ملت و کشور به سمت متدین شدن و جامعه را به سمت جامعه اسلامی کامل کشاندن، از اصول است. اصول از این قبیل است. سلیقه‏ها این است که یک نفر با زید خوب است، با عمرو بد است؛ یکی از آن خوشش می‏آید، آن دیگری از آن خوشش نمی‏آید. در زمینه‏های اقتصادی، از سلیقه هم بالاتر هست؛ اما اصول نیست. فرض بفرمایید که یک نفر معتقد به سیاست «تعدیل اقتصادی» است، یکی هم مخالف این سیاست است؛ مثلاً معتقد به سیاست نوع دیگر است. اینها از سلیقه هم بالاتر است اما با اصول نباید اشتباه شود.

آن کسی که دارای این سلیقه‏ سیاسی و این روش سیاسی است، وقتی که مسئولیتی داشته باشد، بر طبق همان عمل می‏کند؛ آن دیگری می‏آید و برطبق چیز دیگر عمل می‏کند؛ اما اصول همیشه محفوظ است. الان شما ملاحظه بفرمایید از زمان ریاست جمهوری بنده که آن‏وقت رئیس دولت کسی بود، بعد رئیس دولت کس دیگری شد و زمان بعد از ریاست جمهوری بنده که رئیس دولت کس دیگری شد؛ با اینکه سلایق سیاسی و اقتصادی تفاوت‌های گوناگونی کرده، اما درعین‏حال همواره در این مدت، آن پایه‏های فکری - یعنی اعتقاد به اسلام، اعتقاد به‌امام، اعتقاد به نظام اسلامی، اعتقاد به مردمی بودن جامعه - همه سر جای خود محفوظ است. این اعتقادها چیزهایی نیست که حتی با آمدن و رفتن دولت‌ها عوض شود، بنابراین قابل اشتباه نیست.

  • به ما بگویید در این اوضاع آشفته، وظیفه یک دانشجوی آگاه و آماده در مقابل جریان‌های سیاسی مختلف چیست؟

درست فکر کردن، درست تحلیل کردن، تحلیل درست را به دیگران منتقل کردن و سعی در روشن و آگاه کردن کسی که فکر می‏کنید ناآگاه است.

  • لطفاً نظر خود را در مورد آینده فعالیت‌های سیاسی دانشجویان و سمت و سوی این حرکات بفرمایید.

من 4-3سال قبل از این گفتم که دانشجویان بایستی سیاسی شوند و بعد هم علیه کسانی که دانشگاه را از سیاست دور کردند، تعبیر تندی کردم. یک سال بعد از آن، یا همان وقت‌ها، در یک اجتماع دانشجویی گفتم که اشتباه نکنید، من که می‏گویم فعالیت سیاسی، معنایش این نیست که فعالیت سیاسی حتماً باید علیه دولت، علیه مسئولان و علیه نظام باشد. بعضی از بدخواهان، فعالیت سیاسی را اینگونه تعبیر می‏کنند. فکر می‏کنند فعالیت سیاسی، یعنی سیاسی‌کاری! این، یک نوع سیاسی‌کاری و یک نوع تقلب است که آدم تصور کند فعالیت سیاسی در دانشگاه، فقط با بدگفتن و با فحاشی کردن و با اهانت کردن به این و آن حاصل می‏شود، نه. فعالیت سیاسی، برای پیدا شدن قدرت تحلیل در دانشجوست. این دانشجو اگر قدرت تحلیل سیاسی نداشته باشد، فریب می‏خورد و فریب خوردن دانشجو، درد بزرگی است که تحملش خیلی سخت است. بالاخره اگر دانشجویان بخواهند قدرت تحلیل پیدا کنند، باید فعالیت سیاسی بکنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره و مباحثه کنند. تا این کار نشود، دانشجویان توانایی پیدا نمی‏کنند. عقیده من، هنوز هم همین است.

  • اولویت‌های سیاسی، فرهنگی در دانشگاه‌ها و راهکارهای صحیح حرکت‌های دانشجویان مسلمان انقلابی را در رسیدن به آنها بیان فرمایید.

به نظر من، اولویت‌های سیاسی امروز، نباید موضوعات را مشخص کند، روش‌ها را باید مشخص کند. موضوعات خیلی تفاوتی نمی‏کند. به نظر من، بحث‌های سیاسی دانشجویان خوب است. بحث کنند، منتها بحث‌های جست‌و‌جوگر و کاوشگر، نه بحث‌های فرمایشی. ما مثلاً به بعضی از شخصیت‌ها یا افراد یا مقاماتی که همه چیز را فرمایشی بیان می‏کنند، اعتراض می‏کنیم اما بعد ناگهان می‏بینم که فلان دانشجو در یک گردهمایی، اجتماع کوچک یا بزرگ، یک فرمایش صادر می‏کند! اگر فرمایش بد است،
همه جا بد است. بحث دانشجویی باید باز، قابل کشش، قابل انعطاف، قابل کم و زیاد شدن باشد، تا در نتیجه قدرت تحلیل سیاسی دانشجو بالا برود. هدف بحث‌های سیاسی دانشجویی باید همین باشد تا دانشجو بتواند قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند.

 

کد خبر 122665

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز