گذشته از این، دولت برای انجام این جراحی، قیمت تمامی اجناس و خدمات را به قیمت تمام شده و بدون یارانه نزدیک میکند.
در میان عموم مردم آنچه بیش از پیش نگرانی پدید آورد، تغییراتی است که در صدور قبضهای آب، برق و گاز مشترکان اعمال میشود.
بهعنوان مثال در قبضهای برق نوشتهای جا باز کرد با این مضمون که بهای هر کیلووات ساعت برق طبق قانون 773ریال است و بهای واقعی برق در این دوره 70هزار تومان که از این مبلغ 52هزار تومان بهعنوان یارانه از سوی دولت پرداخت شده و مابقی را مشترک باید پرداخت کند. با یک محاسبه سرانگشتی اعداد نشان میدهد که تقریبا 70درصد بهای برق مصرفی از سوی دولت بهعنوان یارانه پرداخت میشود و هریک از مشترکان خانگی تنها 30درصد از بهای برق مصرفی را پرداخت میکند.
در این شرایط مردم پیشاپیش به این نتیجه رسیدهاند که با هدفمندشدن یارانهها و حذف سهم دولت ناچارند ماهانه مبلغ قابلتوجهی را بهعنوان برق بها بپردازند. این حکایت در دیگر قبضها نیز صدق میکند. پس هرخانواده ایرانی ناچار خواهد شد تا ماهانه مبلغ قابل توجهی را تنها برای پرداخت قبضهای برق، آب، گاز و تلفن کنار بگذارد که براساس الگوی مصرفی که تعیین شده هر چه مصرفکننده از این الگو فاصله بگیرد ناچار به پرداخت بهایی سنگینتر خواهد بود.
همین احساس را مردم برای خرید نان و اقلام خوراکی روزانه دیگر نیز دارند. در دایره المعارفهای اینترنتی آمده است: یارانه یا سوبسید، در واقع شکلی از کمک مالی است که به یک تجارت یا بخش اقتصادی پرداخت میشود. بیشتر یارانهها توسط دولت برای تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان در یک صنعت، برای جلوگیری از رکود آن صنعت یا جلوگیری از افزایش قیمت تولیدات آن یا برای ترغیب به استخدام نیروی کار بیشتر اعطا میشود. مثالهای آن یارانههایی است که برای حمایت از صادرات یا بهمنظور پایین نگهداشتن هزینه زندگی برای برخی خوردنیها و یا برای افزایش تولید مزارع و رسیدن بهخودکفایی در تولید غذا پرداخت میشود.
یارانی که مهربان نیستند
هر چند اعمال نظام یارانهای در کشور سبب شده تا هزینه تمامشده زندگی کاهش چشمگیری داشته باشد اما ارائه یارانه به شکل عام اقدامی است که دولتها نمیتوانند برای مدت طولانی آن را به انجام برسانند. به این ترتیب حذف یارانه در برخی بخشها یا هدفمندکردن یارانههای پرداختی، رخدادی است که لاجرم در کشور اجرا میشود.
درواقع نظام استفاده از یارانههای دولتی به شکل عام و همگانی در کشور نهتنها نتوانسته به اقتصاد مردم و کشور کمک کند بلکه تنها نسخهای است که میتوان آنرا برای درمان مشکلات اقتصادی در زمانی معین اجرا کرد؛ در واقع یارانهها در این شرایط نهتنها از پس یاری مردم و دولت برنمیآیند بلکه یاران مهربانی نیز برای مردم نبوده و نیازمند برنامهریزی و هدفمندی از سوی دولت هستند. اما هدفمندی یارانهها نیازمند استفاده از راهکارهایی است که اطمینان مردم را در حمایت از گروههای آسیبپذیر به دست آورد.
کوچک اما مفید
برای اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها بهتر است مردم آمادگی رویارویی با این پدیده جدید اجتماعی اقتصادی را داشته باشند.
کاهش مصرف خانگی انرژی میتواند نخستین گام برای رویارویی با قانون هدفمندکردن یارانهها در کشور باشد. صرفهجویی در مصرف برق، آب، گاز خانگی و استفاده بهینه از وسایل گرماده بهویژه در فصل سرما با عایقبندی در و پنجرهها میتواند راهکاری سودمند باشد.
نکات دیگری که معمولا در دیگر کشورها از سوی مردم رعایت میشود عبارتند از: خاموش کردن وسایل گرماده در ساعتهایی از شب و استفاده از لباسهای گرم در هنگام خواب، مسدود کردن دریچههای کولر برای جلوگیری از اتلاف گرمای ساختمان، سرویس وسایل خانگی مانند یخچال برای کاهش مصرف انرژی، قطع برق لوازم برقی مانند تلویزیون، رایانه و دیگر وسایلی که معمولا در شب استفاده نمیشوند اما همچنان در حالت آمادهباش به برق متصل هستند،
استفاده از شعله گاز متناسب با ظرف پخت غذا، مصرف نانهای صنعتی یا استفاده از نانهای دور ریز نداشته که بهطور کامل قابل مصرف هستند، رفع چکه شیرهای آب و استفاده از آبپخشکنهای مناسب برای شیرهای حمام، دستشویی و آشپزخانههای خانگی، تشویق کودکان به پوشیدن لباسهای گرم در فصل سرما به جای بالا نگه داشتن دمای تمامی خانه و ترغیب اعضای خانواده به استفاده از روشنایی برق در حد نیاز و نه بیشتر. این راهکارها در بخش خانگی میتواند رفع کننده بخشی از مشکلاتی باشد که اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها ممکن است برای بسیاری از خانوادهها ایجاد کند.