درباره استفاده از پتانسیل مرز رازی برای افزایش تعاملات تجاری با ترکیه با محمد حسینیصدر نماینده مردم خوی گفتوگو کردیم:
- مرزهای آذربایجان غربی یکی از پتانسیلهای تجاری کشور محسوب میشود. با توجه به اعمال تحرکات بینالمللی بر ضد ایران این مرزها چه نقشی در شکستن تحریمها دارد؟
اکنون که در تحریم به سر میبریم، باید از هر ابزاری که بتوانیم این خط را بشکنیم، استفاده کنیم. به عبارت دیگر، از هر وسیلهای که بتوانیم با کشورهای خارجی مبادله اقتصادی کنیم باید بهره بگیریم و در این زمینه استفاده از ظرفیت مرزها میتواند مؤثر باشد. اکنون در آذربایجان غربی 3 مرز اقتصادی داریم که عبارتند از مرز بازرگان، مرز سرو و مرز رازی یا قوطور. مرز رازی کوتاهترین مرز بین ایران و ترکیه بهشمار میرود. یعنی از خوی تا مرز رازی 70 کیلومتر و از مرز رازی تا شهر «وان» ترکیه 85 کیلومتر است. این مسیر امنترین مرز بین ایران و ترکیه نیز محسوب میشود. از طرف ترکیه هیچ گروه معاند و ضدانقلابی وجود ندارد و از طرف ایران هم صددرصد امنیت وجود دارد، اما با وجود این وضع اکنون این مرز فعالیت آنچنانی ندارد. در حالی از این راه تبادل کالا بین ایران و ترکیه استفاده نمیشود که غیر از نفت و مشتقات نفتی حجم مبادلات به سختی به 2 میلیارد دلار میرسد.
- اما تبادلات مرزی ما ظاهرا از طریق قطار و از همین مسیر انجام میشود؟
بله. مرز رازی از سال 1353 بین ایران و ترکیه برای تردد قطار رسمی شد و پل هوایی که در این مرز برای تردد قطار ساخته شده بزرگترین پل هوایی خاورمیانه است که 2 کوه را به هم وصل میکند. برای این منظور راهآهنی با صدها متر تونل و هزینههای کلان ساخته شده است.در واقع خط آهن از همان موقع راهاندازی شده است، اما ترانزیت زمینی صورت نمیگیرد.به واقع تریلر نمیتواند در این مسیر تردد کند.
میزان بهرهبرداری از خط راهآهن هم برای تجارت بسیار کم است. هر 2 روز یک بار یک قطار از این مسیر تردد میکند. حال این میزان تردد را مقایسه کنید با هزینههای کلانی که راهاندازی این خط راهآهن به همراه داشته است. حدود 80 تا 90 کیلومتر راهآهن از خارج خوی تا مرز ترکیه کشیده شده که با احتساب پل هوایی و تونلهای ساخته شده شاید بالغ بر 700 تا 800 میلیارد تومان هزینه دربرداشته است. اکنون این سرمایهگذاری تقریبا بلااستفاده مانده است. چرا؟ چون عدهای احساس میکنند اگر مرز رازی فعال شود ممکن است مرزهای دیگر از رونق بیفتد.
در حالی که این اشتباه است. ما این مرز را باید باز کنیم تا یکی از راههای مقابله با تحریم را بگشاییم، بیکاری را در مرز ریشه کن و کالاهای راهبردی را از طریق این مرز وارد کنیم. از سوی دیگر از طریق همین مرز، میتوانیم کالاهایی مانند فرش، عسل و گردو را صادر کنیم. میخواهم نتیجهگیری کنم که بسته نگه داشتن مرز رازی، دشمنی با کشور است. وقتی که تاجر ترک میگوید این مرز را باز کنید تا من با تاجرهای ایرانی مبادله کالا کنم، وقتی که 8 ساعت کاهش مسافت نسبت به مرزهای دیگر داریم، وقتی که مرکز بزرگترین استان مرزی ترکیه در 70 کیلومتری مرز رازی است چرا باید اینجا را بسته نگه داریم؟ نمیدانم چرا با وجود اعمال تحریمهای غیرقانونی بر ضدایران، ما نباید اختلافات سلیقهای خودمان را برای شکستن تحریم کنار بگذاریم.
- این سلیقهها از سوی مسئولان استانی اعمال میشود یا مسئولان کشوری؟
معاون رئیسجمهوری و معاون وی از این موضوع مطلع هستند که این مرز پتانسیل بالایی برای مبادله با ترکیه و شکستن تحریمها دارد. خود آقای احمدینژاد هم از ماجرا آگاه است. در واقع صحبت از پتانسیل 8 میلیارد دلاری تجارت با ترکیه است، اما برخی مسئولان گزارشهای غلط میدهند. مثلا میگویند در 100 کیلومتری همین مرز، مرز دیگری داریم، گمرک داریم و... بنابراین لازم نیست این مرز راهاندازی شود. اینجا منافع ملی لحاظ نمیشود.
سنگ اندازی زیاد است. این موضوع بحث یک شهر نیست، بحث یک کشور است. ما 800 میلیارد تومان برای راهآهن خوی تا مرز رازی و وان خرج کردهایم و آن پل هوایی مفید را زدهایم. در طول جنگ صدام بارها خواست آن پل را بزند که دفاع کردیم و نگذاشتیم اما الان بلااستفاده گذاشتهایم. وان میتواند برای ایران مفید باشد.
استاندار وان و 7 نماینده بانفوذی که این استان دارد، با طیب اردوغان نخستوزیر ترکیه روابط دوستانه و نزدیک دارند. آنان میگویند وان بهعنوان یک پتانسیل اقتصادی در اختیار ایران است چرا استفاده نمیشود؟ شهروندان ما در دوبی سرمایهگذاری میکنند اما بهعنوان شهروند درجه 2 با آنان برخورد میشود در حالی که سرمایه ایرانی در دوبی خوابیده است و ایرانیها آنجا را آباد کردهاند، چرا با ترکیه که صدها سال سابقه همسایگی و اشتراکات فرهنگی داریم و در امور هستهای و سیاستهای خارجی با ما همسو است ارتباط برقرار نمیکنیم؟ 70 درصد جمعیت ترکیه قائل به حجاب هستند و ترکیه یک بافت اسلامی دارد. در شهر وان 95 درصد زنان محجبه هستند ما چرا این کشور را رها کردهایم و به سراغ دوبی رفتهایم؟
- آیا برای باز کردن این مرز مذاکراتی رسمی هم بین مسئولان 2 کشور صورت گرفته یا آنکه فقط در سطح استان یا بین تجار 2 کشور صحبت شده است؟
بازگشایی این مرز آنقدر مهم است که اردوغان، نخستوزیر ترکیه، در مذاکرات رسمی با رئیسجمهوری ایران آن را مطرح میکند. این مرز اگر باز شود باعث شکوفایی اقتصادی ایران و ترکیه میشود و نزدیک 8 میلیارد دلار تبادلات اقتصادی را افزایش میدهد.
میخواهم بگویم آقای احمدینژاد 3 بار قول داده است این مرز را باز کنند و هنوز مسئولان اقدامی نکردهاند. از زیرمجموعه دولت بپرسید چرا از این پتانسیل استفاده نمیشود؟ ما در تعاملات بینالمللی به بازیهای برد - برد عقیده داریم. باز شدن این مرز هم به نفع ترکیه است هم به نفع ایران.
- هزینه باز کردن این مرز برای دولت چقدر است؟
صفر ریال. ما هیچ هزینهای از دولت نمیخواهیم. مردم خوی حاضرند در عرض 15 روز، زیر برف هم که شده، اسکلت فلزی گمرک را بسازند. ما ساختمان راهآهن هم در آنجا داریم که پیشتر ساخته شده است و حاضریم آن را احیا کنیم.
- تاثیر این مرز در مبادلات فرهنگی 2 کشور چقدر است؟
گروههایی داریم که از ترکیه با عشق و علاقه به شاعران و نامآوران ما به ایران میآیند. من فکر میکنم باز شدن این مرز به همکاری دانشگاهی و حتی همکاری حوزوی ما کمک کند. چون حوزه علمیه خوی یکی از حوزههای قوی کشور است. صنعتگران 2 کشور هم بیشتر میتوانند با یکدیگر همکاری کنند. مثلا ما بزرگترین نساجی کشور را داریم اگر برند ترکیه روی آن بنشیند بخشی از مشکلات نساجی ما حل میشود.
شما میدانید که شهر قونیه ترکیه با خوی خواهرخوانده است. ما خانم «اسین چلبی» بیست و دومین نواده مولوی را برای نخستینبار به ایران دعوت کردیم و وقتی که آرامگاه شمس را در خوی نشان دادیم با افتخار شهروندی خوی را قبول کرد. من استدلالم این بود که اگر آرامگاه شمس در قونیه بود شما روزی که برای مولوی بارگاه میساختید برای شمس هم آرامگاه باشکوهتری میساختید. چون شمس مراد و تمام هست و نیست مولوی بوده است و هیچ دلیلی نداشته که برای مولانا در قونیه بارگاه به آن عظمت بسازند و برای شمس تبریزی نسازند.