قرار بود با بسته شدن این زندان، علاوه بر پایان دادن به شکنجه و عذاب زندانیان، جایگاه اخلاقی ایالات متحده که بهشدت در سالهای اخیر دچار نزول شده ترمیم شود. ژانویه 2009 بود که اوباما بهعنوان یکی از نخستین اقداماتش در مقام رئیسجمهوری، از تعطیل شدن گوانتانامو ظرف سال آینده خبر داد.
او که از اهمیت این موضع اخلاقی آگاه بود، چندی بعد، از صدماتی که سیاستهای دولت بوش درباره بازداشت نامحدود و شکنجه و آزار بر پیکره امنیت ملی این کشور وارد کرده بود سخن گفت.
با این حال اوباما در بازیابی صلاحیت اخلاقی آمریکاییها که امتیاز بسیار مهمی برای اعتبار جهانیشان به حساب میآید عجله نکرد و آن را به تاخیر انداخت. دولت به جای بناکردن ساختاری پایدار برای مبارزه با القاعده، از مواضعی دفاع میکند که حکومت قانون را متزلزل میکند.
بخشی از منطق تأسیس زندان گوانتانامو تاحدودی در این تصور نادرست ریشه دارد که زندان واقع در آن نقطه از دنیا شامل قوانین و مقررات کشور آمریکا نخواهد بود؛ نظری که به کلی از سوی دادگاه عالی رد شد.
با این حال، به جای اینکه از گوانتانامو بهعنوان ابزاری برای مقابله با تروریسم استفاده شود، این زندان به بهانهای برای عضوگیری و ادامه مبارزات نیروهای القاعده تبدیل شد.
در حقیقت مسئله وجود گوانتانامو موجب افزایش تعداد تروریستها در سراسر جهان شد؛ یعنی بسیار بیشتر از تعداد تروریستهای دربند شده در این زندان!
بنابراین گوانتانامو به جای اینکه امنیت را بیشتر کند موجب ضعیف شدن امنیت ملی آمریکا شده است.
به تاخیر انداختن تعطیلی گوانتانامو باعث میشود که تمایل کشورهای متحد آمریکا برای همکاری با این دولت در مقابله با دشمن واحدی که در بسیاری از نقاط جهان فعالیت میکند، کاهش یابد. به علاوه هزینههای ادامه فعالیت این زندان بسیار بیشتر از مشکلاتی است که بستن آن ممکن است بهوجود بیاورد.
متأسفانه دولت اجازه داده است عوارض منفی تعطیلی گوانتانامو بر سایر جنبههای آن سایه اندازد.
بهتازگی یکی از مقامات دولتی در مقالهای بدون امضا در روزنامه واشنگتن پست از ادامه فعالیت گوانتانامو در درازمدت خبر داده است.
سؤال این است که آیا نگرش فعلی دولت آمریکا موجب میشود زندانیانی نظیر جمیل عمه زیان (Djamel Ameziane) بهمدتی نامعلوم در گوانتانامو گرفتار بماند؟
جمیل عمه زیان، در سال 1967 در الجزایر به دنیا آمد اما سودای رسیدن به رفاه و زندگی بهتر او را در دهه دوم زندگیاش به اروپا کشاند. او در یک رستوران ایتالیایی در وین بهعنوان سرآشپز مشغول به کار شد اما تمدید نشدن ویزایش او را ناچار به ترک اتریش و مهاجرت به کانادا کرد. در مون رئال او تقاضای پناهندگی سیاسی کرد که در سال2000 رد شد. تنها یک گزینه برای عمه زیان باقی مانده بود؛ رفتن به افغانستان بهعنوان تنها جایی که بتواند بهطور ناشناس و در آرامش زندگی کند.
اما او در بدترین زمان ممکن به افغانستان رسید زیرا مستقر شدنش در این سرزمین با حمله آمریکا به افغانستان در سال2001 همزمان شد. عمهزیان تلاش کرد از این جنگ فرار کند اما هنگام گریز از مرز پاکستان توسط پلیس محلی دستگیر شد.
با او نیز مانند سایر کسانی رفتار شد که در مرز به دام افتاده بودند؛ تحویل به ارتش آمریکا و دریافت 2 تا 5 هزار دلار پاداش.
پس از تحویل به پایگاه هوایی قندهار، در سال 2002 عمهزیان به زندان گوانتانامو فرستاده شد تا در شمار نخستین زندانیان این مکان قرار گیرد.
هیچ سند و مدرک قابلقبولی در دست نیست که ثابت کند عمه زیان علیه ارتش آمریکا دست به سلاح برده یا برای این کشور خطری ایجاد کرده است. بنابراین هرگز مشخص نشد او به چه اتهامی بازداشت شده است.
عمه زیان به این دلیل در گوانتانامو نگه داشته شده است که ارتش آمریکا نه میتواند او را به الجزایر بازگرداند و نه کشور سومی برای پذیرفتن او پیدا میکند.
الجزایر دیگر برای او کشور امنی به حساب نمیآید زیرا او به منطقهای در شمال کشور تعلق دارد که سالهاست بهدلیل مناقشات گروههای مقاومت اسلامی و نیروهای دولتی دچار آشوب و ناامنی است.
با توجه به اینکه عمه زیان یکی از مسلمانان معتقد است، درصورت بازگشت به زادگاهش به گروههای شورشی افراطی نسبت داده خواهد شد و مهر تروریست بودن روی پیشانیاش خواهد خورد؛ بنابراین به احتمال فراوان پس از بازگشت به الجزایر به جرم عمل به وظایف دینیاش از سوی دولت بازداشت خواهد شد.
البته زندانی بودن در گوانتانامو نیز لکه ننگی است که به راحتی از دامان او پاک نخواهد شد و دردسرهای بسیاری برای او بهدنبال خواهد داشت. در جولای 2008 زمانی که نخستین زندانیان الجزایری از گوانتانامو آزاد شده و به کشورشان بازگشتند، بهمدت 2هفته ناپدید شدند. بهنظر میرسد آنها توسط پلیس امنیتی دستگیر شده و مورد بازجویی قرار گرفتهاند. این سرنوشتی است که عمه زیان و سایر زندانیان الجزایری ناچارند به آن تن دهند، به همین خاطر بسیاری از آنها ترجیح میدهند در گوانتانامو بمانند تا اینکه به کشورشان بازگردانده شوند.
در چنین شرایطی عمه زیان مجبور است تا زمان پیدا شدن کشور سومی برای اقامت دادن به او روزهای دشوار زندانی بودن را تحمل کند. او دانشآموخته کالج است؛ به 3زبان عربی، انگلیسی و فرانسوی تسلط داشته و با زبان آلمانی نیز آشنایی دارد. بنابراین برای زندگی در بسیاری از کشورها از شرایط مناسبی برخوردار است.
در سال 2008 وکلای عمه زیان تقاضای اقامت او در کانادا را که قبلا 5 سال در آنجا زندگی کرده است، مطرح کردند. اسقف یکی از کلیساهای انگلیکن در مون رئال کانادا حمایت خود از عمه زیان را اعلام کرده و درصورت توافق دولت اتریش، رئیس سابقش در وین نیز یکبار دیگر او را بهعنوان سرآشپز استخدام خواهد کرد.
با وجود اینکه عمه زیان روزگار دشواری را سپری کرده اما این روزها علایق خود را دنبال میکند؛ رمانهای پلیسی میخواند، نقاشی میکشد و فوتبال بازی میکند. او در مورد هدفش در زندگی میگوید: تنها خواسته من همیشه این بوده که در صلح و آرامش در کشوری زندگی کنم که در آن رنج نکشم و مورد شکنجه قرار نگیرم.
در گوانتانامو هنوز 173 نفر دیگر مانند عمهزیان روزگار میگذرانند. مشکل این است که آمریکا حاضر نیست هیچیک از این زندانیان را بپذیرد.
حقیقت این است که گوانتانامو جنایتی علیه بشریت است؛ جنایتی که جورج بوش آن را آغاز کرد و اوباما ادامهاش داد.
11 ژانویه نهمین سالگرد گشایش زندان گوانتانامو بهبهانه جنگ با تروریسم است؛ روزی که باید در آن هیاهوی بسیاری برپا شود و دولت اوباما تحت فشار قرار گیرد که هرچه زودتر به شکلی جدی اشتباهات خود را جبران کند. دولتی که 22ژانویه 2009 وعده داده که افرادی نظیر عمه زیان را از برزخ انزوا و شکنجه و بیعدالتی برهاند، اکنون باید بهطور جدی مورد پرسش قرار گیرد.
فارین پالسی - 19 نوامبر 2010