به گزارش ایسنا، آیتالله هاشمیرفسنجانی عنوان کرد:
یکی از ادعاهای رژیم پهلوی، یعنی گشودن دروازه تمدن به روی ایران را با یکی از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، یعنی تشکیل نهضت سوادآموزی در نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاب، مقایسه کنید و ببینید چگونه استبداد و استعمار تلاش میکردند تا به استفاده از جهل مردم، به بقای نامشروع خویش بر قدرت ادامه دهند. در حالی که با هر اندیشه دینی، ملی، سیاسی، منطقهای و بینالمللی تلاش برای فراگیر کردن سواد در جامعه، باعث رشد آگاهی مردم و آشنایی آنان با تلاشهای مسوولان و در نتیجه افزایش محبوبیت حاکمان نزد آحاد مردم میباشد.
وی ادامه داد: جدای از بشارتها و استدلالات خداوندی در پاسخ به ملائک معترض در آغاز آفرینش بشر که استحقاق سجده آدم را دانش بیشتر او معرفی کرد، در همه مکاتب الهی و غیرالهی و در تمام تمدنهای دنیای قدیم بر اهمیت علم برای جامعه انسانی تأکید شده و بهترین و بیشترین تأکیدات را در آیات و روایات دین مبین اسلام داریم، تا جایی که در اولین آیات نازله بر پیامبر(ص) دانش و استفاده از قلم را بعد از وصف آفرینش انسان مورد توجه قرار داده و مکرراً بر امتیاز دانایان بر نادانان در قرآن تصریح شده و ختم المرسلین(ص) پس از اعلام نبوت خویش در حجازی که تعداد باسوادانش به اندازه انگشتان دو دست نبوده، «اطلبوا العلم» را با دو جمله «ولو در چین باشد» و «زگهواره تا گور» برای مسلمانان مهم دانستهاند و در دورههای بعد نیز برای ترغیب حکومتها بر تشویق مردم به سوادآموزی و آموختن علم، صراحتاً آمده است که حکومت بر مردم جاهل هنر نیست.
هاشمیرفسنجانی در ادامه عنوان کرد: امام راحل که پس از حکومت ١٣ ساله پیامبر(ص) در مدینه و حکومت ٥/٥ ساله امام علی(ع) در کوفه، معمار نظامی نوین با ساختارهای مبتنی بر تعالیم مکتب اهل بیت در بهترین منطقه جغرافیایی دنیای اسلام، یعنی ایران اسلامی هستند، خیلی خوب میدانستند طرح سپاهی دانش رژیم پهلوی مانند ادعاهای رأی زنان، اصلاحات اراضی و انجمنهای ایالتی و ولایتی، در بعد داخلی برای فریب مردم و در بعد خارجی در راستای خوشخدمتی به قدرتهای غربی آن روز برای جلوگیری از پیشبرد اندیشههای کمونیستی شرق میباشد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: به همین خاطر امام (ره) در تمام طول سالهای مبارزه و تبعید، بر آگاهی مردم اصرار میورزیدند و خوب میدانستند که مردم بیسواد، حتی اگر نسبت به امور خویش آگاهتر شوند، عمیق نخواهد بود. لذا در همه اقدامات تبلیغی و توصیههای مبارزاتی به شاگردان خویش بر تعمیق سطح سواد جامعه تأکید میکردند.
وی افزود: پس از پیروزی انقلاب، در حالی که هنوز توطئههای رنگارنگ داخلی و خارجی، امنیت جامعه را نشانه گرفته و در داخل و خارج از مرزها خواب انحراف انقلاب را با رخنه دادن عوامل خویش در حاکمیت میدیدند و فکر سقوط نظام را با تحریک و تحمیق حاکمان حزب بعث در سر داشتند، بر نقطهای انگشت گذاشتند که برای تداوم شوربختیهای جامعه علتالعلل و برای حرکت جامعه به سوی تعالی و پیشرفت، مسببالاسباب بود.
هاشمیرفسنجانی ادامه داد: هوشیاری امام راحل در این مسئله فقط به برنامهریزی برای طرح اعزام آموزشیاران نهضت سوادآموزی خلاصه نمیشد، بلکه با نگاهی کلانتر، آموزش عالی کشور را که آن روز فقط با ١٥٠ هزار دانشجو در حصار افکار افراطی و تفریطی دولتی کردن امور مانده بود، نجات دادند و با اهدای یک میلیون تومان از وجوهات شرعی مردم برای تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، امروز و شاید آیندههای دور را میدیدند که سرافرازانه اعلام میکنیم هیچ جوان ایرانی برای ادامه تحصیل پشت دیوار بلند کنکور سرخورده و حقیر نمیشود.
وی در ادامه تصریح کرد: همین اندیشه بلند امام بود که ما را در دوران سازندگی به سوی برنامهای رهنمون شد که با تأسیس مدارس شبانهروزی در دورترین روستاهای کشور، نگذاریم هیچ جوان و نوجوان ایرانی به دلیل نبود مدارس و یا به بهانه بُعد مسافت از تحصیل باز ماند.
هاشمی رفسنجانی خاطرنشان کرد: خدای بزرگ را سپاس که آن هدایتهای پیامبرگونه امام و پیگیریهای پدرانه ایشان برای نهضت سوادآموزی، ما را در گذر از مقتضیات زمان و مکان و با همه موانع داخلی و خارجی، به درجهای از عقلانیت سیاسی و اجتماعی رسانده است که در چشمانداز ٢٠ ساله نظام، دانایی را محور همه برنامههای خویش قرار دادهایم.
وی افزود: آری آن روز اگر بر همگانی کردن نهضت سوادآموزی تأکید نمیشد، امروز به این مرحله از بالندگی نمیرسیدیم که بزرگترین دغدغه مسئولان، چگونگی همگانی کردن نهضت علمی، جنبش نرمافزاری و بالاتر از همه، باز کردن مسیر تحصیلات عالی در کشور است.
وی در ادامه این یادداشت تصریح کرد: بگذارید شما مردم عزیز را در شیرینی اتفاقی سهیم کنم که چندی پیش تقاضای مصاحبه یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد یکی از دانشگاههای کشور را داشتم و در اولین جلسه، وقتی از روند تحصیلی آن دانشجو پرسیدم، گفت: تا سال ١٣٦٦ که ١٥ ساله بودم، بیسواد و چوپان بودم، در این سال با تشویق معلم نهضت که شبها در مسجد روستا درس میگفت، شروع کردم و الان مشغول تدوین پایاننامه فوقلیسانس خویش در رشته علوم سیاسی هستم.
هاشمیرفسنجانی در پایان با نثار درود بر روح امام عزیز و بر همت همه مردان و زنان ایرانی ابراز امیدواری کرد: در حیات خویش همراه با نظاره پیشرفتهای ایران بر قلل دانشهای روز، جشن باسوادی آخرین بیسواد ایرانی را نیز ببینم که مطمئناً ثواب ماتقدم و ماتأخر آن، زینت پرونده اعمال کسانی خواهد که در این راه صواب تلاش کردهاند و میکنند.