به گزارش ایسنا، شامگاه 7 دی پردیس گالری سینما «ملت» شلوغتر از همیشه بود، با وجود آنکه اطلاعیهی پردیس برای برگزاری نشستی پیرامون تحلیل آثار نمایشگاه «نقاشان جوان پیشرو» ـ که مجموعه آثارشان این روزها در گالری این مجموعه به نمایش گذاشته شده ـ منتشر شده بود، جمع زیادی که در این محل حاضر شده بود، نشان از آن میداد که برای موضوع دیگری آمدهاند.
پیش از این طبق اطلاعیه قرار بود، بعد از پخش سه فیلم کوتاه از عباس کیارستمی، آثار جوانان پیشرو با حضور این هنرمند عکاس و فیلمساز و همچنین علیرضا سمیعآذر پژوهشگر هنر معاصر مورد بررسی قرار بگیرد، اما جمعیت به قدری زیاد بود که مسوولان پردیس به جای سالن VIP که سالن کوچکی محسوب میشد، یکی از سالنهای اصلی سینمای خود را به این نشست اختصاص داد.
بعد از گذشت یک ساعت از زمان مقرر شده برای شروع مراسم، عباس کیارستمی کارگردان سرشناس سینمای ایران پیش از نمایش فیلمهایش خطاب به حاضران گفت: تصور چنین جمعیتی را نداشتم. قرار بود این برنامه در یک سالن کوچک و با حضور حداقل 50 نفر برگزار شود، به همین دلیل هم برنامهریزی خاصی صورت نداده بودیم.
وی ادامه داد: ای کاش از قبل میدانستم که با چنین جمعی روبهرو هستم که قرار است این فیلمها را ببینند. پیشاپیش از دوستانی که ایستادند پوزش میخواهم و فکر نمیکنم که این سه فیلم ارزش ایستاده دیدن داشته باشد.
در ادامهی مراسم سه فیلم کوتاه «تخممرغهای دریایی»، «مرغابیها» و «جادهها» از این هنرمند پخش شد.
سپس علیرضا سمیعآذر ـ منتقد و پژوهشگر هنر معاصر ـ با تحلیل و معرفی سه فیلم کوتاه از عباس کیارستمی گفت: فیلم نخست با عنوان «تخممرغهای دریایی» کاری بسیار انتزاعی است که در لایههای سمبلیک قابل تامل است و از یک رویارویی و مواجههی نابرابر سخن میگوید.
او ادامه داد: قدرت عظیم دریا که در موجهای مهیب آن تبلور یافته و سه تخممرغ که در صخرهای در مقابل این هجوم بدون مقاومت چندان امیدوارانه ثبت شدند، کلیت فیلم را تشکیل میدهد.
سمیعآذر با تشبیه جایگاه تخممرغها به بدن انسان توضیح داد: فرم صخره تا حدودی تداعی بدن انسان را داشت. قسمت فوقانی صخره شبیه سر و قسمتی که تخممرغها در آن قرار داشتند، شبیه بدن انسان است و به نظر میرسید اگر این صخره را همچون پیکرهی انسانی تلقی کنیم، تخممرغها در قلب این پیکره جای دارند و از همین جا لایههای تداعیکننده معانی و تفاسیر مختلف در دل این فیلم تعریف میشود.
این منتقد و تحلیلگر سپس به تعاریف اسطورهها از دریا اشاره کرد و افزود: اسطورهها همواره از دریا به عنوان یک نیروی قدرتمند یاد میکنند که چگونه این نیرو با تمام قدرت خود به شدت تشنهی قربانیگرفتن است. از اینروست که تلاطم دریا به سمت صخرهها هجوم میآورد تا این تخممرغها را به سمت خود بکشند و ظاهرا آنها نیز مقاومتی ندارند و در نهایت پرتاب یکییکی آنها به سمت دریا ختم میشود و در پایان گویی دریا به نوعی آرامش دست پیدا میکند که این نکته نشان میدهد که زندگی و مقاومت همواره ادامه دارد.
سمیعآذر در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به فیلم کوتاه «تخممرغ دریایی» مطرح کرد: در این فیلم کوتاه، تراژدی سرنوشت به وقوع میپیوندد به طوری که در پایان فیلم آرامشی نسبی محقق میشود و این کلیت در یک بیان انتزاعی خلاصه میشود که در یک لایهی آن فضا کاملا دراماتیک و در لایهی بعدی کاملا انتزاعی است.
عباس کیارستمی در ادامه این سخنان گفت:وقتی صحبتهای آقای سمیعآذر را شنیدم، خواستم این نکته را بگویم که دوستی حین تماشای این فیلم از من پرسید که برای «پناهی» چه میتوان کرد و صحبتهای آقای سمیعآذر من را بر آن داشت که این سوال را در جمع شما مطرح کنم.
به گزارش ایسنا،سمیعآذر در بخش دیگری از این نشست به دومین فیلم کیارستمی به نام «مرغابیها» اشاره کرد و افزود: این فیلم اپیزود چهارم از یک فیلم پنج اپیزودی با عنوان «5» بود که به نوعی تعارض و کشمکش بر میگردد. در این فیلم همچنان پسزمینهی کار دریاست، اما اینبار دریا آرام است و شروع با حرکت یک مرغابی و مرغابیهای دیگر به دنبال اوست که تنها در جهت یک همسویی این مسیر یکسان را دنبال میکند و میتوان مرغابیها را از هم تمیز داد، چه بسا که حتی نوع راهرفتن آنها نیز نشاندهندهی تمایز شخصیتی آنهاست.
این مدرس تاریخ هنر معاصر در بخش دیگری از صحبتهاش مطرح کرد: تمام مرغابیها یک مسیر را دنبال میکنند و هیچ اتفاق خاصی نمیافتد تا اینکه یکی از آنها در نیمهی فیلم دچار تردید میشود و بدون هیچ انگیزه و دلیلی تصمیم میگیرد جهت حرکت خود را تغییر دهد. هیچ توضیحی برای این عمل وجود ندارد و این اتفاق ناشی از تردید اوست که منجر به پیروی سایر مرغابیها از او میشود. این مسیر بدون انگیزه و توضیح طی شده تا اینکه همگان تنها یک چرخهی باطل و بدون منطق را سپری کنند. این نکته قابل اهمیت است که این فیلم یک فیلم ناتورالیستی در حوزهی طبیعت محسوب نمیشود.
سمیعآذر در پایان صحبتهایش به سومین فیلم کیارستمی با عنوان «جادهها» اشاره کرد و گفت: جادهها خط بیپایان ارتباط است که از یک نقطه به نقطهی دیگر و از یک آبادی به آبادی دیگر انسانها را به هم ارتباط میدهد، اما در این فیلم جادهها یک پدیدهی طبیعی و وسیلهی ارتباطی نیستند و میتوانند در لایههای معنایی شامل مفاهیمی باشند که این فیلم توجه ما را به آنها جلب میکند.این فیلم حد بالایی از انتظار را جستوجو میکند تا در نهایت جاده برای ما تبدیل به تفکری مفهومی میشود و به همین دلیل هم اصرار دارم که این آثار دربارهی طبیعت، جغرافیا و آنچه که همهروزه در ظاهر میبینیم نیست، بلکه فضای نشانهای برای سفر به اعماق این آثار است.
در ادامهی این مراسم عباس کیارستمی گفت: ترجیح میدهم دربارهی فیلمها سخنی نگویم اما امروز میخواهم دربارهی تماشاگران این فیلمها حرف بزنم. سالها بود که سینما نرفته بودم و آخرینبار نیز برای تماشای فوتبال به سینما «آزادی» رفتم که البته این اتفاق در زمرهی تماشای فیلم محسوب نمیشود.
او سپس به جمع حاضر در سینما گالری پردیس ملت اشاره و بیان کرد: ترغیب شدم پیشنهاد اکران پنج اپیزود این فیلم را در سینما پردیس «ملت» مطرح کنم تا شما تمام اپیزودهای این فیلم را ببینید. من انتظار چنین واکنشی را از مخاطبان سینمای ایران نداشتم.
اما این اتفاق برایم جای امیدواری حاصل کرد تا ساختن این فیلمها را ادامه دهم. البته دو فیلم دیگر هم داشتم که به دلیل محدودیت زمان ترجیح دادم آنها را نمایش ندهم. فیلمهای کوتاه دیگری هم هست که ساختهی مدرسهی کوچک فیلمسازی ماست و ای کاش شما نیز از دیدن آن بینصیب نمانید. امروز قدردان شما هستم که ثابت کردید، تماشاگر ایرانی برای دیدن چنین فیلمهایی صبور است.
در پایان این مراسم کیارستمی به سوالات تماشاگران دربارهی این فیلمها پاسخ داد.