هر زمانی که روزنامهنگاری حرفهای عرض اندام کرد، مفهومی با عنوان شهروندان روزنامهنگار به موازات آن حرکت کرد اما ظهور اینترنت در دهه 70 گستره روزنامهنگاری شهروندی را افزایش داد.
آخرین بررسی مفهوم روزنامهنگاری شهروندی در نشستی با همین عنوان در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران انجام شد.
آینده ارتباطات در سهولت مشارکت
عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست با اشاره بهنظریات مانوئلکاستلز، جامعهشناس اسپانیایی اظهار داشت: همان طور که کاستلز میگوید: ما در حال گذر از عصر مخاطبان انبوه به شرایطی رسیدیم که ارتباطاتجمعی، حاکمیت خود را به نوع دیگری از ارتباطات یعنی ارتباطات خودگزین داده است که از دل آنها رسانههای شهروندی به وجود آمد؛ رسانههایی که امکان مشارکت شهروندان در تولید و پخش محتوا را افزایش داده و از سوی دیگر دریافت محتوا را نیز خودگزین کردهاند.
هادی خانیکی به سهولت مشارکت بهعنوان آینده ارتباطات اشاره کرد و افزود: ارتباطات از یک مرحله سهولت در دسترسی وارد مرحله سهولت در مشارکت میشود؛ یعنی همان چیزی که در وب 2 وجود دارد. در وب یک سطح دسترسی مطرح است اما در وب 2مشارکت مطرح میشود.
خود تولیدی، خودگردانی و خودگزینی 3مفهومی هستند که کاستلز در این باره از آنها سخن میگوید اما در اینجا چند سؤال مطرح است، آیا اساساً این رسانهها قابل استفاده برای همه هستند؟ آیا در هر جامعهای امکان استفاده و تجربه وب وجود دارد؟ سرعت اینترنت و محدودیتهای سیاسی و حقوقی چگونه است؟
وی با اشاره به مشارکت شهروندان در اینترنت و نگاه هابرماس در حوزه عمومی اظهار داشت: اگرچه هابرماس سعی میکند به نحو بدبینانه به بحث حوزه عمومی نپردازد اما وی میگوید با ظهور این فضای جدید، نوآوران و نخبگان حضورشان کمرنگتر شده و گویی سبب سطحی شدن و عامشدن مسائل شدهاند، نخبگان با حضور در این فضا نشان دادهاند میتوانند مشکلات ناشی از این مسئله را کاهش دهند. سؤال این است که آیا روزنامهنگاری شهروندی باعث عامهپسندی بیشتری میشود؟
وی افزود: فاصله بین روزنامهنگاری عامهپسند و روزنامهنگاری حرفهای در حال کمشدن است، بهطوری که میتوان توانمندی را از طریق مشارکت در رسانهها لمس کرد اما باز سؤال این است که این امر مخاطب را به یک مشارکتکننده تبدیل میکند؟
آینده روزنامهنگاری شهروندی
عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، آینده روزنامهنگاری شهروندی را شرح داد:
1- فرایندهای ارتباطی تغییر پیدا کردهاند و تغییرات روزبهروز بیشتر میشود. رسانههای نوین ظهور کردهاند اما مسئله تنها ظهور نیست، بلکه آنها تاثیر بسیاری بر مهمانهای دیگر(رسانههای غیر نوین) گذاشتهاند؛ لذا رسانهها در معرض یک تغییر قرار میگیرند.
اینطور بهنظر میرسد که روند تحول قابل پیشبینی است اما زمان تحول قابل پیشبینی نیست. به قول کاستلز، جریانهای قدرت میتوانند در قدرت جریانها اثر بگذارند. سیستمهای پیچیده و گران بهارزان تبدیل میشود و عامل این تسریع، همگانی شدن فضای مجازی و دسترسی به آن است.
2- متاثر از عامل اول، کاستلز فضای رسانهای جدید را فضای باز و چند فکری میداند که در صحنه عمل کنشهای چندگانه مطرح میشود و در نتیجه هم گفتمان و هم پادگفتمان تولید میکند.
3- نگاه هابرماسی نیز میگوید که رسانههای جدید امکان ایجاد فضای گفتوگویی را به وجود میآورد. این روند با ویژگیهای بیمکانی، بیزمانی، سیالبودن و دسترسی این حوزه بیشتر میشود اما در شناخت اجزا باید به چند فاکتور اصلی توجه کنیم: اول اینکه دسترسی به رسانه بیشتر میشود و اطلاعات مهم شده و ارتباط با شهروندان دیگر مفهوم پیدا میکند که در آن سطح ارتباط، افقی است. دیگر اینکه دسترسی به حاکمان شکل میگیرد که در آن به رابطه شهروندان و نظام سیاسی اشاره میشود.
4- دسترسی به مشارکت رویکرد چهارم آینده روزنامهنگاری شهروندی است. رویکرد مشارکت از طریق رسانهها به این معنی است که شهروندان روزنامهنگار شوند و از این ظرفیت استفاده کنند. اما آیا این شهروندان روزنامهنگار میتوانند به کنشگر تبدیل شوند؟ لذا میتوان روزنامهنگاری کنشگر را بهعنوان مرحله بعدی روزنامهنگاری شهروندی دانست.
روزنامهنگاری کنشگر ژانر جدید در رسانهنگاری
وی با بیان اینکه روزنامه نگاران شهروندی، فقط گزارشگر و خبرنگار نیستند، اظهار داشت: آنها به نوعی فعالیت میکنند که با ارتباطات، مشارکتی فعال دارند. بهعنوان مثال کنار هر کدام از بناهای تاریخی کشور، یک خبرنگار شهروند قرار دهید و نتیجه آن را بررسی کنید. شکلگیری خبرگزاری میراث فرهنگی بر همین اساس بود که خبرنگاران علاوه بر ارائه گزارش، کنشگر هم بودند. این نوع روزنامهنگاری، محتوا و مضمون روزنامهنگاری را عوض میکند. ارزشهای خبری را براساس ارزشهای گفتوگویی شکل میدهد و رویکرد مشارکت با رسانهها شکل میگیرد که در نتیجه رسانهها میتوانند باعث ایجاد یک فضای دمکراتیک در جامعه شوند. به گفته وی، معروفترین مثال روزنامهنگاری شهروندی اعدام صدام بود، زیرا در این اعدام انتخاب مکان، زمان و تمام ملاحظات سیاسی در نظر گرفته شد اما تلفن همراه تمامی تاثیرات را خنثی کرد.
فضای گفتوگویی مبنای روزنامهنگاری شهروندی
پدرام الوندی، نویسنده کتاب روزنامهنگاری شهروندی نیز در این نشست، روزنامهنگاری شهروندی را از لحاظ تاریخی روزنامهنگاری جدیدی ندانست و اظهار داشت: این نوع از روزنامهنگاری با ظهور و افزایش دسترسی عموم به اینترنت و نیز افزایش سواد رسانهای به پدیدهای دست اول تبدیل شده است.
در عین حال از هر زمانی که رسانه وجود داشت، یک چیزی بهعنوان گروههای حاشیههای غیررسمی کنار آن بود.وی افزود: اینترنت روزنامهنگاری شهروندی را متحول کرده است، زیرا اینترنت مانند یک گلوله برف، زمانی که از بالای کوه به پایین میآید فراگیرتر میشود. این مسئله مهمترین تاثیرش را در فضای زیسترسانهای میگذارد؛ یعنی برخلاف رسانههای سنتی در رسانههای شهروندی فضایی مبتنی بر گفتوگو و ارتباط میان افراد وجود دارد.الوندی با بیان سه گونه هویت مسلط، هویت مقاومت و هویت برنامهدار مانوئل کاستلز اظهار داشت: با توجه به رویکرد کاستلز میتوان گفت که یکی از کارکردهای روزنامهنگاری شهروندی این است که دوگانهسازی و دیگری پنداری را از بین میبرد.
قبل از اینترنت این نوع روزنامهنگاری، روزنامهنگاری مدل مقاومت بود، لذا در فضای امروزی روزنامهنگاری شهروندی، مخاطبان فقط میخواهند در این فضا حضور داشته باشند و دیده شوند و هویت مقاومت در آن دیده نمیشود.وی افزود: ساخت روزنامهنگاری شهروندی پیش از ظهور اینترنت بیشتر بر هویت مقاومت مبتنی بوده است ولی با ظهور اینترنت هویت برنامهدار به آن اضافه شده است. اما در این رابطه مشکل دشواری مفهومی یکی از مسائل مهم و مطرح است. مثلاً واژههایی چون رسانههای جایگزین، رسانههای جماعتی، رسانههای مشارکتی، رسانههای شخصی، رسانههای اجتماعی، رسانههای کنشگر، رسانههای رادیکال، رسانههای مردمی، رسانههای منبع باز، رسانههای سرکش، رسانههای خودمختار و رسانههای مدنی برای بحث درباره رسانههای شهروندی به کار میروند.