احسان تقدسی: روابط تهران و مسکو همواره در طول تاریخ تابع روابط دو کشور با دیگر کشورها بوده است.

روسیه

در یک‌سال گذشته کنش پنهان ایران و روسیه که از زمان آغاز بحث تحریم‌ها و حمایت روس‌ها از تحریم تهران آغاز شده بود، رنگ و بوی دیگری به‌خود گرفت و به مسائل بی‌سابقه کشیده شد که همچنان هم بر روابط دوکشور سایه انداخته است. روابط ایران و روسیه را در گفت‌وگویی با دکتر محمود شوری، کارشناس مسائل اوراسیا در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی کرده‌ایم.

  • روابط ایران و روسیه از چه اصولی پیروی می‌کند؟

شاید بهتر این باشد که بگوییم کدام متغیرها تعیین‌کننده روابط ایران و روسیه هستند. از این منظر ما می‌توانیم به چند متغیر اصلی اشاره کنیم. نخستین متغیر تعیین‌کننده در روابط ایران و روسیه در دوره پس از فروپاشی شوروی، به اعتقاد من نیاز غیرمستقیم اما ضروری دو طرف به یکدیگر در این دوره بوده است. اینکه می‌گویم غیرمستقیم به این دلیل است که هم ایران و هم روسیه یکدیگر را به‌دلیل یک عامل سوم مورد توجه قرار می‌دادند. برای روسیه، ایران عرصه‌ای بود که در آن می‌توانست همانند یک قدرت بزرگ جهانی با ایالات متحده آمریکا سخن بگوید و برای ایران نیز همکاری با روسیه به معنای فرصت عمل و قدرت مانور بیشتر در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی بود. متغیر دیگر در روابط ایران و روسیه مسائل مشترک منطقه‌ای است که هر دو کشور ترجیح می‌دهند با رویکردی همکاری‌جویانه آن را دنبال کنند. بدون تردید منافع مشترک دو کشور در سطح منطقه‌ای بیشتر از طریق همکاری قابل دستیابی است تا از طریق رقابت. در کنار این دو متغیر، منافع مشترک دو کشور در گسترش روابط اقتصادی و تکنولوژیک دوجانبه نیز یکی دیگر از عواملی بوده که در سال‌های اخیر موجب تقویت روابط ایران و روسیه شده است.

  • چرا ایرانیان همواره با تردید و بدبینی به روس‌ها نگاه می‌کنند؟

بحث بدبینی و تردید دو بحث متفاوت است. با توجه به سوابق تاریخی رفتار قدرت‌های بزرگ، مردم ایران نسبت به تمامی قدرت‌های بزرگ بدبین هستند و این بدبینی مختص روسیه نیست. ایرانی‌ها نسبت به انگلستان و آمریکا نیز چنین دیدگاهی دارند البته با این تفاوت که بدبینی نسبت به انگلستان و آمریکا با تردید همراه نیست. ما دقیقا می‌دانیم آمریکا و انگلستان دنبال چه هستند، اما در مورد روسیه اینگونه نیست. همان‌گونه که گفته شد، بدبینی مردم ایران نسبت به روسیه تا حدود زیادی به پیشینه رفتارهای تاریخی این کشور در قبال ایران برمی‌گردد. دو دوره جنگ‌های ایران و روسیه که به جدا شدن بخش‌هایی از خاک ایران منجر شد، جزء تلخ‌ترین خاطرات تاریخی مردم ایران به شمار می‌آید. در کنار این موضوع، رفتار ارتش شوروی در مناطق شمالی ایران در دوره جنگ جهانی دوم نیز با اختلاف یکی دو نسل سینه به سینه منتقل شده است. اما بحث تردید و سوء ظنی که مردم ایران نسبت به روسیه دارند به این موضوع بر‌می‌گردد که در بسیاری از موارد روس‌ها رفتار دوگانه‌ای در قبال ایران داشته‌اند. رفتار روس‌ها در قبال نهضت جنگل و جریان ملی‌شدن صنعت نفت، با وجود ادعای مبارزات ضد‌امپریالیستی آنها، نمونه‌هایی از رفتار دوگانه روس‌ها محسوب می‌شود. به همین دلیل در جریان موضوع هسته‌ای ایران و به‌ویژه رأی مثبت روسیه به قطعنامه‌های تحریم ایران، با توجه به اینکه روسیه مهم‌ترین شریک هسته‌ای ایران به حساب می‌آمد، به‌گونه‌ای مجددا این کلیشه‌های تاریخی در اذهان مردم ایران زنده شد. البته باید بر این نکته تأکید کرد که در شرایط کنونی به‌نظر من سطح توقع و انتظارات ایران از روسیه به‌طور غیرمنطقی افزایش پیدا کرده است و همین مسئله به بدگمانی مردم ایران دامن می‌زند. متأسفانه در این شرایط برخی از مسئولان نیز به تشدید این بدگمانی کمک می‌کنند که فکر نمی‌کنم در این موقعیت به نفع ایران باشد.

  • سیاست روسیه در قبال ایران از چه اصولی پیروی می‌کند؟

بدون تردید مهم‌ترین اصل در سیاست خارجی هر کشوری پیروی از منافع ملی است. نباید این نکته را فراموش کرد که در روابط بین‌الملل هیچ اصلی مهم‌تر از منافع ملی نیست. دولت‌ها پیش از هر چیز و هرکس در برابر مردم و منافع ملی خود مسئول هستند، اما این به معنای زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی و انسانی در روابط بین‌الملل نیست، زیرا در نهایت مضار هرگونه بداخلاقی یا رفتار غیرعادلانه گریبانگیر خود ما خواهد شد. سیاست روسیه در قبال ایران در دوره پس از فروپاشی شوروی علی‌القاعده بر مدار منافع ملی این کشور می‌چرخد، اما حداقل از نگاه مردم ایران این سیاست در بسیاری از موارد از جاده انصاف و عدالت خارج شده است. اگر بخواهیم دسته‌بندی مختصری از اصول سیاست روسیه در قبال ایران داشته باشیم باید به دو مسئله اشاره کنیم؛ اول اینکه برای روسیه یک ایران در حال تخاصم با آمریکا بهترین گزینه ممکن است. چنین ایرانی می‌تواند بخش مهمی از توجه و نیروی آمریکا را هم به لحاظ منطقه‌ای و هم به لحاظ بین‌المللی مصروف خود کند و مانع از سلطه بلامنازع آمریکا در منطقه مهمی چون خاورمیانه بشود. دوم اینکه ایران در فرایند تقابل خود با آمریکا نباید تا آن اندازه قدرتمند شود که خود به تهدیدی منطقه‌ای تبدیل شود. به هر حال، ایران در همجواری با روسیه قرار دارد و در سه منطقه خزر، آسیای مرکزی و قفقاز منافع مشترک و بعضاً متعارضی با روسیه دارد. بنابراین، از نظر روس‌ها قدرت نظامی و منطقه‌ای ایران نباید از حدی فراتر برود. اینها اصولی است که تبلور خود را در سیاست روسیه در قبال ایران نشان داده است.

  • این نگاه در میان مردم وجود دارد که روس‌ها همواره ایران را به‌عنوان یک ابزار امتیاز‌گیری از غرب و به‌خصوص آمریکا می‌نگرند. این نگاه تا چه میزان درست است؟

من این نگاه را نه رد می‌کنم و نه تأیید. روابط دوستانه با ایران اگر چه برای روسیه بسیار حائز اهمیت است، اما اهمیت آن به اندازه‌ای نیست که روس‌ها بر سر آن هیچ معامله‌ای نکنند. با این حال روس‌ها تا این اندازه هوشیاری دارند که تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد نگذارند. نکته مهم هم‌همین جاست. ما باید روابط خود با روسیه را با این فرض که آنها هیچگونه عقد اخوتی با ما نبسته‌اند، دنبال کنیم. نه باید از روسیه انتظار بیش از حدی داشت و نه باید بدون دلیل روسیه را به سمت دشمنان خود سوق بدهیم. واقع‌گرایی حکم می‌کند که با درایت تا حد ممکن از فرصت‌هایی که برای ما در روسیه وجود دارد، بهره ببریم و در عین حال متوجه این موضوع هم باشیم که ممکن است شرایط تغییر کند. ما نباید انتظار داشته باشیم دیگران هم به مسائل همان‌گونه نگاه کنند که ما نگاه می‌کنیم. روسیه با آمریکا مراودات زیادی دارد و بعید نیست که در این مراودات معامله‌های مختلفی بر سر ایران صورت بگیرد، اما ما باید بدون خوش‌بینی یا بدبینی در هر مقطعی از زمان براساس منافع ملی خود عمل کنیم.

  • می‌توان تفاوتی در نگاه روسیه به ایران در دوره پوتین و مدودف پیدا کرد؟

قطعا هریک از رهبران دیدگاه‌ها و رویکردهای بین‌المللی خاص خود را دارند. آقای مدودف در سیاست خارجی خود بدبینی‌های پوتین نسبت به اهداف غرب را ندارد و با نگاهی خوش‌بینانه‌تر به روابط روسیه با غرب نگاه می‌کند. البته شرایط نیز به این خوش‌بینی کمک کرده است. نوع رویکرد اوباما نسبت به روسیه با نوع رویکرد بوش دارای تفاوت است و به همین دلیل آقای مدودف سعی می‌کند با نگاه مثبت‌تری همکاری با غرب را دنبال کند. بعد از اتفاقاتی که در سال 2008 در گرجستان افتاد، روس‌ها می‌خواهند روابط خود با غرب را بازسازی کنند زیرا کشیده‌شدن روسیه به سمت تقابل شدید با غرب، مشکلات زیادی را برای روسیه به‌دنبال خواهد داشت. مسئله موضع روسیه نسبت به ایران در دوره آقای مدودف نیز با توجه به اینکه موضوع هسته‌ای ایران به حساس‌ترین مراحل خود رسیده است، از این زاویه باید نگریسته شود. آقای مدودف ظاهرا در این زمینه محتاط‌تر از آقای پوتین عمل می‌کند و نمی‌خواهد روابط رو به گسترش روسیه با غرب به خاطر موضوع هسته‌ای ایران آسیب زیادی ببیند.

  • این نگاه تاچه میزان درست است که هرقدر روسیه به اسرائیل و آمریکا نزدیک شود، از ایران دورتر می‌شود؟

من قدرت اسرائیل را در این زمینه زیاد برآورد نمی‌کنم. البته آنها تلاش‌های زیادی می‌کنند و در مواردی موفقیت‌های مهمی نیز به دست آورده‌اند، اما این به معنای نزدیکی روسیه و اسرائیل نیست. در مورد آمریکا بحث تا حدودی متفاوت است. همان‌گونه که پیش از این نیز گفته شد، آمریکا نقش تعیین‌کننده‌ای هم به‌صورت سلبی و هم به‌صورت ایجابی در روابط روسیه و ایران داشته است، اما الزاماً این رابطه علّی را نمی‌توان برقرار کرد. حداقل عکس این قضیه صادق نیست؛ یعنی اینکه هر زمان روابط آمریکا و روسیه رو به وخامت گذاشته، روابط روسیه با ایران تغییر چندانی پیدا نکرده است. نمونه این موضوع را در بحران گرجستان شاهد بودیم.

  • نقش لابی اسرائیل در روسیه را در تشخیص نوع نگاه کرملین به تهران چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگرچه برخی جریان‌های طرفدار اسرائیل در صحنه سیاسی روسیه وجود دارد، اما در مورد میزان تأثیرگذاری این جریان نباید اغراق کرد. اگر جریان‌های صهیونیستی در سیاست خارجی روسیه صاحب قدرت بودند، قطعاً روابط ایران و روسیه در حد کنونی نبود و روس‌ها بحث نیروگاه بوشهر را نیمه‌کاره رها می‌کردند. بنابراین به جای این حدس و گمان‌ها بهتر است که به واقعیت‌ها توجه کنیم. واقعیت این است که روس‌ها همان‌گونه که گفته شد، اصول و منافع ملی کم و بیش مشخصی در روابط خود با ایران دارند و لابی‌گری‌های مقطعی نقش جهت‌دهنده و تعیین‌کننده‌ای در این میان نمی‌توانند ایفا کنند.

  • روابط ایران و روسیه در 2سال اخیر از روند یکنواخت بازیگری دوگانه روسیه و سکوت و مدارای ایران خارج شده و از تعارفات دیپلماتیک به جنگ لفظی رؤسای جمهوری دو کشور کشیده شده است. بر این اساس روند روابط دو کشور را حداقل در 2سال آینده چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

من بعید می‌دانیم که این تنش‌های مقطعی و گلایه‌گذاری‌ها در کل بر روابط دو کشور که از بنیان‌های خوبی برخوردار است، تأثیرات جدی برجا بگذارد. البته تا 2سال آینده با توجه برجستگی موضوع هسته‌ای احتمالً گرمای گذشته به روابط دو کشور باز نخواهد گشت، اما غیر از موضوع هسته‌ای، موضوعات دوجانبه و منطقه‌ای دیگری وجود دارد که ایران و روسیه را به هم پیوند می‌زند.

کد خبر 125510

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز